انتقال ولایت پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = کلام |شاخه فرعی۱ = نبوت |شاخه فرعی۲ = ویژگی‎های...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
ترديدي نيست مقام رسالت و نبوت و دريافت وحي ب بعد از پيامبر(ص) به كسي منتقل نشده است، بلكه طبق صريح قرآن، نبوت خاتمه يافته است<ref>احزاب/۴۰.</ref> و هم¬چنين رواياتي كه در اين زمنيه داريم مي رسانند كه نبوت خاتمه يافته است.<ref>ر.ك: سبحاني، جعفر، خاتميت، مترجم رضا استادي، تهران، مؤسسه سيد الشهداء، ۱۳۶۹، ص۴۵ـ۹۲.</ref> اما ساير مناصب و شؤون پیامبر و سایر انواع ولایت های پیامبر یعنی ولايت رهبري اجتماع، ولايت تشريعي و مرجعيت ديني مردم، يا ولايت تكويني باشد، از ديدگاه شيعيان تمام آن مناصب سه گانه به ائمه(ع) يكي پس از ديگري انتقال يافته است و مدرك اين ادعا هم آيات عديده قرآن، و روايات متواتره فريقين مي باشند، كه ما در اينجا به عنوان نمونه به چند آيه و تعدادي از روايات از طريق فريقين اشاره مي كنيم.  
ترديدي نيست مقام رسالت و نبوت و دريافت وحي ب بعد از پيامبر(ص) به كسي منتقل نشده است، بلكه طبق صريح قرآن، نبوت خاتمه يافته است<ref>احزاب/۴۰.</ref> و هم¬چنين رواياتي كه در اين زمنيه داريم مي رسانند كه نبوت خاتمه يافته است.<ref>ر.ك: سبحاني، جعفر، خاتميت، مترجم رضا استادي، تهران، مؤسسه سيد الشهداء، ۱۳۶۹، ص۴۵ـ۹۲.</ref> اما ساير مناصب و شؤون پیامبر و سایر انواع ولایت های پیامبر یعنی ولايت رهبري اجتماع، ولايت تشريعي و مرجعيت ديني مردم، يا ولايت تكويني باشد، از ديدگاه شيعيان تمام آن مناصب سه گانه به ائمه(ع) يكي پس از ديگري انتقال يافته است و مدرك اين ادعا هم آيات عديده قرآن، و روايات متواتره فريقين مي باشند، كه ما در اينجا به عنوان نمونه به چند آيه و تعدادي از روايات از طريق فريقين اشاره مي كنيم.  


==الف) آيات قرآن:==
==آيات قرآن==


۱ـ آيه ولايت: {{قرآن|انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا...}} ولي و سرپرست شما فقط خدا و پيامبر (و بعد از او) كساني هستند كه نماز را بپاي مي دارند و زكات را مي پردازند.<ref>مائده/۵۵.</ref> اين آيه ولايت همسان پيامبر(ص) را براي علي(ع) ثابت مي كند جز مساله نبوت كه در روايات استثناء شده است زيرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نموده اند كه آيه شريفه در شأن امير المؤمنين(ع) مي باشد.<ref>اميني، عبدالحسين، الغدير، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.</ref>
'''۱ـ آيه ولايت:''' {{قرآن|انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا...}} ولي و سرپرست شما فقط خدا و پيامبر (و بعد از او) كساني هستند كه نماز را بپاي مي دارند و زكات را مي پردازند.<ref>مائده/۵۵.</ref> اين آيه ولايت همسان پيامبر(ص) را براي علي(ع) ثابت مي كند جز مساله نبوت كه در روايات استثناء شده است زيرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نموده اند كه آيه شريفه در شأن امير المؤمنين(ع) مي باشد.<ref>اميني، عبدالحسين، الغدير، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.</ref>


۲ـ آيه اولي الامر: {{قرآن|يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم<ref>نساء/۵۹.</ref> اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نيز اطاعت كنيد. امام باقر(ع) آيه ي فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستيم و خداوند همه مؤمنين را تا قيامت به اطاعت و پيروي ما امر نموده است و دستور داده است<ref>كليني، يعقوب، اصول كافي، تحقيق علي اكبر غفاري، ج۱، ص۲۷۶.</ref> و جماعتي از عامه نيز پذيرفته اند كه مقصود از اولي الامر علي و فرزندان او مي باشند.<ref>ر.ك: شرف الدين موسوي، عبدالحسين، المراجعات، تحقيق حسين راضي، بيروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.</ref>  
'''۲ـ آيه اولي الامر:''' <nowiki>{{قرآن|يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم}}</nowiki><ref>نساء/۵۹.</ref> اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نيز اطاعت كنيد. امام باقر(ع) آيه ي فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستيم و خداوند همه مؤمنين را تا قيامت به اطاعت و پيروي ما امر نموده است و دستور داده است<ref>كليني، يعقوب، اصول كافي، تحقيق علي اكبر غفاري، ج۱، ص۲۷۶.</ref> و جماعتي از عامه نيز پذيرفته اند كه مقصود از اولي الامر علي و فرزندان او مي باشند.<ref>ر.ك: شرف الدين موسوي، عبدالحسين، المراجعات، تحقيق حسين راضي، بيروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.</ref>  


از آيه ي فوق هم به خوبي مي توان استفاده نمود كه آن ولايتي را كه پيامبر(ص) داشته (غير از نبوت) براي اولي الامر هم هست مخصوصاً كه اطاعت از رسول و اولي الامر تحت يك امر «اطيعوا» قرار گرفته است، اين مي رساند كه آن ولايت ائمه(ع) بسان ولايت رسول الله(ص) مي باشد.
از آيه ي فوق هم به خوبي مي توان استفاده نمود كه آن ولايتي را كه پيامبر(ص) داشته (غير از نبوت) براي اولي الامر هم هست مخصوصاً كه اطاعت از رسول و اولي الامر تحت يك امر «اطيعوا» قرار گرفته است، اين مي رساند كه آن ولايت ائمه(ع) بسان ولايت رسول الله(ص) مي باشد.


==ب) روايات:==
==روايات==


۱ـ حديث غدير: پيامبر اسلام فرمود: «اي مردم كيست كه بر اهل ايمان از خود آنها (سزاوارتر) مي باشد؟ گفتند خداي و رسولش داناترند فرمود: همانا خدا مولاي من است و من مولاي مؤمنين هستم و اولي و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر كس كه من مولاي اويم علي(ع) مولاي او خواهد بود (و بر او ولايت دارد) و اين را سه بار تكرار كرد.<ref>اميني، الغدير، ج۱، ص۹ـ۱۱.</ref> ابوبكر و عمر گفتند: به به براي تو (يعني تبريك مي گوئيم) اي پسر ابي طالب كه صبح و شام را درك نمودي در حالي كه مولاي من و مولاي هر مرد و زن مؤمني گشتي و ابن عباس مي گفت: بخدا سوگند كه اين امر (ولايت علي(ع)) بر همه واجب گشت.<ref>همان.</ref> مرحوم علامه اميني اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعين و سيصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را كه اين واقعه و حديث را نقل نموده اند، ذكر مي كند. به قول بعضي از شافعيه حديث غدير فوق حد تواتر است.<ref>اميني، الغدير، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۵۲.</ref>  
'''۱ـ حديث غدير:''' پيامبر اسلام فرمود: «اي مردم كيست كه بر اهل ايمان از خود آنها (سزاوارتر) مي باشد؟ گفتند خداي و رسولش داناترند. فرمود: همانا خدا مولاي من است و من مولاي مؤمنين هستم و اولي و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر كس كه من مولاي اويم علي(ع) مولاي او خواهد بود (و بر او ولايت دارد) و اين را سه بار تكرار كرد.<ref>اميني، الغدير، ج۱، ص۹ـ۱۱.</ref> ابوبكر و عمر گفتند: به به براي تو (يعني تبريك مي گوئيم) اي پسر ابي طالب كه صبح و شام را درك نمودي در حالي كه مولاي من و مولاي هر مرد و زن مؤمني گشتي و ابن عباس مي گفت: بخدا سوگند كه اين امر (ولايت علي(ع)) بر همه واجب گشت.<ref>همان.</ref> مرحوم علامه اميني اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعين و سيصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را كه اين واقعه و حديث را نقل نموده اند، ذكر مي كند. به قول بعضي از شافعيه حديث غدير فوق حد تواتر است.<ref>اميني، الغدير، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۵۲.</ref>  


حديث فوق به خوبي ولايت رسول(ص) را براي علي(ع) ثابت مي كند حتي ابابكر و عمر به اين مساله اعتراف كردند،
'''۲ـ حديث منزلت:''' «الاترضي ان تكون مني بمنزله هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي» كه پيامبر فرمود: آيا راضي نيستي كه تو نسبت به من همانند هارون براي موسي باشي (و تمام مناصب هاروني را داشته باشي) جز آنكه بعد از من پيامبري نخواهد بود.<ref>اميني، الغدير، پيشين، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱ـ۱۹۹ و ر.ك: ابي عبدالله محمد بن اسماعيل بخاري، صحيح البخاري، بيروت، دار الكفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.</ref> اين روايت به خوبي دلالت دارد كه تمام مناصب پيامبر(ص) و تمام ولايت هاي كه داشته جز رسالت و نبوت همه به علي(ع) (و بعد از علي به ائمه(ع) ديگر) منتقل شده است.


در بعضي مدارك اهل سنت به تعبيرهاي مختلفي اين مضمون نقل شده است. «من آمن بي و صدقني فليتول علي بن ابي طالب فان ولايته ولايتي و ولايتي ولايه اللّه» پيامبر(ص) فرمود: هر كس به من ايمان آورده است و مرا تصديق نموده است بايد علي(ع) را ولي خود قرار دهد، زيرا ولايت علي(ع) ولايت من است (عين همان ولايت) و ولايت من ولايت خدا است.<ref>ر.ك: متقي هندي، كنز العمال، بيروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۵، ج۱۱، ص۶۱۱، روايت ۳۲۹۵۸، و ص۶۱۰، روايت ۳۲۹۵۳ و ص۶۰۸، روايت ۳۲۹۴۲ ـ ۳۲۹۵۱.</ref>  
== عقل ==
از نظر عقل هم ضروري و لازم است كه دلالت به معناي رهبري اجتماع و مرجعيت ديني به فرد يا افرادي بعد از پيامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنانكه در جاي خود به ادله¬ي مختلف عقلي همچون، رهبري جامعه اسلامي، قانون هدايت عمومي، برهان واسطه فيض، برهان لطف و... استدلال شده است. كه خلاصه و عصاره آنها اين است كه جامعه بشري براي جلوگيري از فساد، و نیز پيشرفت انسان به سوي تکامل و همچنين دريافت فيض از مقام ربوبي و... نياز به يك رهبر ديني دارد.<ref>نجفي، هادي، ولايت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴ ـ ۳۷.</ref>


۲ـ حديث منزلت: «الاترضي ان تكون مني بمنزله هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي» كه پيامبر فرمود: آيا راضي نيستي كه تو نسبت به من همانند هارون براي موسي باشي (و تمام مناصب هاروني را داشته باشي) جز آنكه بعد از من پيامبري نخواهد بود.<ref>اميني، الغدير، پيشين، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱ـ۱۹۹ و ر.ك: ابي عبدالله محمد بن اسماعيل بخاري، صحيح البخاري، بيروت، دار الكفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.</ref> اين روايت به خوبي دلالت دارد كه تمام مناصب پيامبر(ص) و تمام ولايت هاي كه داشته جز رسالت و نبوت همه به علي(ع) (و بعد از علي به ائمه(ع) ديگر) منتقل شده است.
طبق آيات قرآن و روايات عامه و خاصه ولايت پيامبر(ص) به علي(ع) و بعد از او به ائمه(ع) اطهار(ع) منتقل شده است.


ج) از نظر عقل هم ضروري و لازم است كه دلالت به معناي رهبري اجتماع و مرجعيت ديني به فرد يا افرادي بعد از پيامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنانكه در جاي خود به ادله¬ي مختلف عقلي همچون، رهبري جامعه اسلامي، قانون هدايت عمومي، برهان واسطه فيض، برهان لطف و... استدلال شده است. كه خلاصه و عصاره آنها اين است كه جامعه بشري براي جلوگيري از فساد، و نیز پيشرفت انسان به سوي تکامل و همچنين دريافت فيض از مقام ربوبي و... نياز به يك رهبر ديني دارد.<ref>نجفي، هادي، ولايت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴ ـ ۳۷.</ref>
نتيجه اين شد كه طبق آيات قرآن و روايات عامه و خاصه ولايت پيامبر(ص) به علي(ع) و بعد از او به ائمه(ع) اطهار(ع) منتقل شده است.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
==مطالعه بيشتر==
خط ۴۴: خط ۴۱:


۳ـ بررسي مسائل كلي امامت، ابراهيم اميني ، دفتر تبليغات اسلامي، ص۲۶ـ۱۰۸.
۳ـ بررسي مسائل كلي امامت، ابراهيم اميني ، دفتر تبليغات اسلامي، ص۲۶ـ۱۰۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۲

سؤال

آيا ولايت بعد از رسول خدا(ص) به ديگري منتقل نمي شود؟

پيامبر اسلام داراي ولايت و مناصب مختلفي بوده كه عمده آن ها عبارت است از: ۱ـ مقام نبوت و رسالت، كه بر اساس آن از طرف خداوند وحي دريافت مي نمود. ۲ـ مقام و ولايت رهبري اجتماعي، كه بر اساس آن رياست عامه و رهبري مسلمين در مسائل اجتماعي و سياسي را به عهده داشت (در ضمن اين ولايت، ولايت قضائي نيز قرار گرفته است). ۳ـ ولايت و مقام مرجعيت ديني يعني پيامبر(ص) مُبَّلِغ وحي بود، مردم وقتي مي خواستند از متن اسلام بپرسند، از پيغمبر(ص) مي پرسيدند، (به عبارت ديگر ولايت تشريعي). ۴ـ ولايت تكويني يعني حجت خدا بر مردم هيچ وقت نبوده و نخواهد بود كه زمين از يك انسان كامل خالي باشد، و الاّ زمين نابود مي شود.}}[۱]

ترديدي نيست مقام رسالت و نبوت و دريافت وحي ب بعد از پيامبر(ص) به كسي منتقل نشده است، بلكه طبق صريح قرآن، نبوت خاتمه يافته است[۲] و هم¬چنين رواياتي كه در اين زمنيه داريم مي رسانند كه نبوت خاتمه يافته است.[۳] اما ساير مناصب و شؤون پیامبر و سایر انواع ولایت های پیامبر یعنی ولايت رهبري اجتماع، ولايت تشريعي و مرجعيت ديني مردم، يا ولايت تكويني باشد، از ديدگاه شيعيان تمام آن مناصب سه گانه به ائمه(ع) يكي پس از ديگري انتقال يافته است و مدرك اين ادعا هم آيات عديده قرآن، و روايات متواتره فريقين مي باشند، كه ما در اينجا به عنوان نمونه به چند آيه و تعدادي از روايات از طريق فريقين اشاره مي كنيم.

آيات قرآن

۱ـ آيه ولايت: ﴿انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا... ولي و سرپرست شما فقط خدا و پيامبر (و بعد از او) كساني هستند كه نماز را بپاي مي دارند و زكات را مي پردازند.[۴] اين آيه ولايت همسان پيامبر(ص) را براي علي(ع) ثابت مي كند جز مساله نبوت كه در روايات استثناء شده است زيرا، عامه و خاصه به طرق مختلف و متواتر نقل نموده اند كه آيه شريفه در شأن امير المؤمنين(ع) مي باشد.[۵]

۲ـ آيه اولي الامر: {{قرآن|يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم}}[۶] اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خداوند اطاعت كنيد و از پيامبر(ص) و صاحبان امر از خودتان نيز اطاعت كنيد. امام باقر(ع) آيه ي فوق را قرائت نمود و فرمودند: «مقصود از آن فقط ما هستيم و خداوند همه مؤمنين را تا قيامت به اطاعت و پيروي ما امر نموده است و دستور داده است[۷] و جماعتي از عامه نيز پذيرفته اند كه مقصود از اولي الامر علي و فرزندان او مي باشند.[۸]

از آيه ي فوق هم به خوبي مي توان استفاده نمود كه آن ولايتي را كه پيامبر(ص) داشته (غير از نبوت) براي اولي الامر هم هست مخصوصاً كه اطاعت از رسول و اولي الامر تحت يك امر «اطيعوا» قرار گرفته است، اين مي رساند كه آن ولايت ائمه(ع) بسان ولايت رسول الله(ص) مي باشد.

روايات

۱ـ حديث غدير: پيامبر اسلام فرمود: «اي مردم كيست كه بر اهل ايمان از خود آنها (سزاوارتر) مي باشد؟ گفتند خداي و رسولش داناترند. فرمود: همانا خدا مولاي من است و من مولاي مؤمنين هستم و اولي و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر كس كه من مولاي اويم علي(ع) مولاي او خواهد بود (و بر او ولايت دارد) و اين را سه بار تكرار كرد.[۹] ابوبكر و عمر گفتند: به به براي تو (يعني تبريك مي گوئيم) اي پسر ابي طالب كه صبح و شام را درك نمودي در حالي كه مولاي من و مولاي هر مرد و زن مؤمني گشتي و ابن عباس مي گفت: بخدا سوگند كه اين امر (ولايت علي(ع)) بر همه واجب گشت.[۱۰] مرحوم علامه اميني اسم ۱۱۰ نفر از صحابه، و هشتاد نفر از تابعين و سيصد و شصت نفر از دانشمندان عامّه را كه اين واقعه و حديث را نقل نموده اند، ذكر مي كند. به قول بعضي از شافعيه حديث غدير فوق حد تواتر است.[۱۱]

۲ـ حديث منزلت: «الاترضي ان تكون مني بمنزله هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي» كه پيامبر فرمود: آيا راضي نيستي كه تو نسبت به من همانند هارون براي موسي باشي (و تمام مناصب هاروني را داشته باشي) جز آنكه بعد از من پيامبري نخواهد بود.[۱۲] اين روايت به خوبي دلالت دارد كه تمام مناصب پيامبر(ص) و تمام ولايت هاي كه داشته جز رسالت و نبوت همه به علي(ع) (و بعد از علي به ائمه(ع) ديگر) منتقل شده است.

عقل

از نظر عقل هم ضروري و لازم است كه دلالت به معناي رهبري اجتماع و مرجعيت ديني به فرد يا افرادي بعد از پيامبر اسلام(ص) منتقل شود، چنانكه در جاي خود به ادله¬ي مختلف عقلي همچون، رهبري جامعه اسلامي، قانون هدايت عمومي، برهان واسطه فيض، برهان لطف و... استدلال شده است. كه خلاصه و عصاره آنها اين است كه جامعه بشري براي جلوگيري از فساد، و نیز پيشرفت انسان به سوي تکامل و همچنين دريافت فيض از مقام ربوبي و... نياز به يك رهبر ديني دارد.[۱۳]

طبق آيات قرآن و روايات عامه و خاصه ولايت پيامبر(ص) به علي(ع) و بعد از او به ائمه(ع) اطهار(ع) منتقل شده است.


مطالعه بيشتر

۱ـ امامت و رهبري، شهيد مرتضی مطهري ،انتشارات صدرا.

۲ـ ولايت و امامت، هادي نجفي ، دار الذخائر.

۳ـ بررسي مسائل كلي امامت، ابراهيم اميني ، دفتر تبليغات اسلامي، ص۲۶ـ۱۰۸.

منابع

  1. مطهري، مرتضي، امامت و رهبري، قم، انتشارات صدرا، چاپ سوم، ۱۳۶۴، ص۴۷ ـ ۵۶.
  2. احزاب/۴۰.
  3. ر.ك: سبحاني، جعفر، خاتميت، مترجم رضا استادي، تهران، مؤسسه سيد الشهداء، ۱۳۶۹، ص۴۵ـ۹۲.
  4. مائده/۵۵.
  5. اميني، عبدالحسين، الغدير، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۳، ص۱۶۲.
  6. نساء/۵۹.
  7. كليني، يعقوب، اصول كافي، تحقيق علي اكبر غفاري، ج۱، ص۲۷۶.
  8. ر.ك: شرف الدين موسوي، عبدالحسين، المراجعات، تحقيق حسين راضي، بيروت، چاپ چهارم، ۱۴۰۶، ص۱۳۳.
  9. اميني، الغدير، ج۱، ص۹ـ۱۱.
  10. همان.
  11. اميني، الغدير، ج۱، ص۱۵۷ـ۱۵۲.
  12. اميني، الغدير، پيشين، ج۱، ص۵۱ و ج۳، ص۲۰۱ـ۱۹۹ و ر.ك: ابي عبدالله محمد بن اسماعيل بخاري، صحيح البخاري، بيروت، دار الكفر، ۱۴۱۰ هـ ق، ج۵، ص۱۲۹.
  13. نجفي، هادي، ولايت و امامت، قم، دارالذخائر، ص۲۴ ـ ۳۷.