اخلاق بندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(۲۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خدا خواهی در همه انسان‌ها و در درون وجودشان نهفته است، که خود را با احساس نیاز به پرستش نشان می‌دهد. گویی انسان همه وجودش طالب پرستش است و سراپایش دنبال رسیدن به این نیاز. چرا که پرستش مطابق سرشت و فطرت انسان است. همین سرشت آدمی او را به سوی تکمیل نواقص، و رفع حوائجش هدایت می‌کند. و به آنچه که برای او نافع است هدایت نموده و به آنچه که برایش ضرر دارد هشدار می‌دهد. پس انسان دارای فطرتی خاص به خود است که او را به راه معینی که منتهی به هدف خاص می‌شود هدایت می‌کند، راهی که غیر از آن راه را نمی‌تواند پیش گیرد.<ref>ترجمه المیزان، ج۱، ص۲۶۹.</ref>
'''اخلاق بندگی''' فضایل و رذایل اخلاقی است که مربوط به رابطه انسان و خدا باشد و موارد متعددی را شامل می‌شود.


انسان از این نیاز نمی‌تواند چشم بپوشد، به همین علت است که خداوند در قرآن می‌فرماید: {{قرآن|فطره الله الّتی فطَر الناس علیها<ref>روم / ۳۰.</ref> سرشتی که خدا انسان را بر آن خلق کرده است که همان نیاز به خداست که در احساس بندگی کردن (پرستش) خود را نشان می‌دهد.
'''ایمان'''


همچنین این آیه قرآن: {{قرآن|وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون}}<ref>ذاریات / ۵۶.</ref> نشان دهنده ضرورت و مهم بودن بندگی است. که بندگی را هدف خلقت بیان کرده است. بندگی چیزی جز اظهار خضوع وخشوع در برابر خدا نیست.
شهید مطهری در تعریف ایمان، آن‌را گرایش و تسلیم معرفی می‌کند. او معتقد است در ایمان عنصر گرایش، تسلیم، خضوع، علاقه و محبت نیز وجود دارد.<ref>مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۱۵۶.</ref> در قرآن پیرامون ایمان آمده: {{قرآن||ترجمه=«آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجه‌های دردناک نجات می‌دهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید».|سوره=صف|آیه=۱۰–۱۱.}} قرآن از ایمان به خدا و پیامبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۱۷.</ref> اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق قرار می‌گیرد.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۲۱.</ref>


== اخلاق بندگی ==
{{همچنین ببینید|ایمان و اراده انسان|رابطه وحی، دین و ایمان در جهان مدرن}}
انسان نسبت به خالق و آفریدگار خود، وظایفی دارد. هر کسی احساس می‌کند هر چه دارد از خدای متعال است و تنها با عبادت معبود حقیقی آرامش می‌یابد. فضایل و رذایل مربوط به رابطه انسان و خدا، در اخلاق بندگی مطرح می‌گردد. فضایلی مانند شکر، توکل، ایمان، عبادت، اخلاص، تسلیم، تقوا و… در این قسم جای دارد. که مربوط به رابطه انسان با خدا است. به بیان دیگر مسائلی که بین خدا و بنده قرار می‌گیرد که یک سوی این صفات خدا و در سوی دیگر بنده است؛ مثلاً اگر ایمان را درنظر بگیرید بنده نسبت به خدا، باید ایمان داشته باشد؛ یعنی او را پذیرفته و به دستوراتش عمل کند. اگر امر به عمل کردن بفرماید باید عمل کرد. و اگر نهی به دوری از عملی کرد هم، باید از آن بپرهیزد. این مسائل مربوط به بنده است؛ یعنی وظایف اوست نسبت به خدا. اما طرف دیگر ایمان، به خدا بر می‌گردد؛ یعنی باید ایمان به کسی تعلق بگیرد، باید کسی باشد که بنده به او ایمان بیاورد. بقیه صفات هم همین گونه اند؛ یعنی هر صفتی که بین خدا وبنده او قرار می‌گیرد از یک طرف به بنده نسبت داده می‌شود، به علت اینکه باید به آن صفت خود را آراسته یا پیراسته کند و از طرف دیگر به خدا، چون آن صفت را باید نسبت به او مراعات کرد. به‌طور کلی می‌توان گفت هرصفتی که یک طرف آن خدا و طرف دیگر بنده اوست اخلاق بندگی گفته می‌شود.


پروردگار عالم چون در همه چیز بی همتا و در همه صفات نیکو و بی انتهاست، اوست که قادر، توانا، حی و عالم و بخشنده و خالق… است. باید مورد پرستش و عبادت و فرمانبرداری قرار گیرد. چرا که او واقعاً لایق بندگی کردن است. در سمت دیگر کسی است که سرتا پایش فقر و احتیاج است، همین فقر و احتیاج، او را وادار می‌کند که خود را به غنی علی الاطلاق برساند و به گونه ای به او متصل شود تا عزت بیابد. از همین گذر است که اخلاق بندگی به وجود می‌آید و این عزت وعظمت به وسیله اخلاق بندگی برایش به وجود می‌آید. که با عبادت واقعی رشد و تکامل یابد.
'''توکل'''


اخلاق بندگی موارد بسیار زیادی را که در رابطه بین انسان و معبود خویش است را شامل می‌شود، که ما سعی می‌نماییم اهم اینها را بیان کنیم:
توکل اعتماد کردن و مطمئن بودن دل انسان به خداوند و واگذاری کارها به پروردگار است. از سوی دیگر بیزاری و دوری جستن از هر قدرت دیگر و تکیه بر قدرت الهی نیز در معنای توکل دانسته شده است.


۱. ایمان: شهید مطهری در تعریف ایمان می‌فرماید، ایمان گرایش است، تسلیم است، در ایمان عنصر گرایش، عنصر تسلیم، عنصر خضوع و عنصر علاقه و محبت هم خوابیده است.<ref>مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۱۵۶.</ref>
{{همچنین ببینید|کافی‌بودن خدا بر توکل‌کننده|روایت توکل و رسیدن به خواسته‌ها}}


ایمان یکی از سرمایه‌ها بلکه بالاتر از همه آنهاست. قرآن کریم می‌فرماید: {{قرآن|یا أیها الذین آمنوا هل أدلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب ألیم تؤمنون بالله و رسوله<ref>صف / ۱۰–۱۱.</ref>؛ «آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجه‌های دردناک نجات می‌دهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیغمبر او ایمان بیاورید».}}
'''عبادت'''


چنان‌که می‌بینیم قرآن کریم از ایمان به خدا و پیغمبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۱۷.</ref> (که این نشان از اهمیت زیاد ایمان است)، اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق قرار می‌گیرد؛ یعنی اخلاق که خود یک سرمایه بزرگ زندگی است بدون ایمان، اساس و پایه درستی ندارد. زیر بنای همه اصول اخلاقی و منطق همه آنها بلکه سر سلسله همه معنویات، ایمان مذهبی یعنی ایمان و اعتقاد به خداست. کرامت، شرافت، تقوا، عفت، امانت، راستی، درستکاری، فداکاری، احسان، صلح و سلم بودن با خلق خدا، طرفداری از عدالت، حقوق بشر، و بالاخره همه اموری که فضیلت بشری نامیده می‌شود و همه افراد و ملت‌ها آنها را تقدیس می‌کنند و آنهایی هم که ندارند تظاهر به داشتن آنها می‌کنند، مبتنی بر اصل ایمان است.<ref>مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۲۱.</ref>
عبادت عبارت است از هرگونه تذلل و خضوع قولی یا عملی در برابر موجودی، با اعتقاد به اینکه او دارای همه یا برخی از ویژگی‌های زیر است:


۲. توکل: عبارت است از اعتماد کردن و مطمئن بودن دل انسان در همه امور خود بخدا و واگذاری همه کارهای خود به پروردگار. از سوی دیگر بیزاری و دوری جستن از هر قدرت دیگر و تکیه بر قدرت الهی. چرا که همه قدرت‌ها از اوست. در فضیلت توکل همین بس که خدای تعالی در قرآن فرموده {{قرآن|ان الله یحب المتوکلین<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، ص۶۱۶.</ref>}}
* در وجود و کمالات وجودی خود مستقل است.
* خالق و پدید آورنده انسان، جهان یا برخی از موجودات است.
* مالک سود و زیان انسان و سایر موجودات است.
* در سرنوشت انسان و جهان به‌طور مستقل دخالت داشته و دارای مقام ربوبیت است. بنابر این حقیقت عبادت از دو رکن تشکیل می‌شود: ۱. عقیده؛ ۲. عمل.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، ص۱۲۱.</ref>


۳. عبادت: عبادت عبارت است از هرگونه تذلل و خضوع قولی یا عملی در برابر موجودی، با اعتقاد به اینکه او دارای همه یا برخی از ویژگی‌های زیر است:
امام علی(ع) عبادت کنندگان را سه دسته خوانده‌اند: آنهایی که از ترسِ دوزخ، خدا را می‌پرستند، این عبادت بردگان است؛ آنهایی که برای پاداش، خدا را می‌پرستند، این عبادت مزد بگیران است و آنها که برای عشق و محبت او را عبادت می‌کنند، این عبادت آزادگان است».<ref name=":0">کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.</ref>


الف) در وجود و کمالات وجودی خود مستقل است.
{{شعر|من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم|همه بنده‌ام خدایا به تو می‌رسد خدایی<ref>«[https://liwa.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%AF%DA%A9%D9%84%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%86/ دکلمه استاد شهریار رهی از نوای نایم بزن]»، لیوا.</ref>}}


ب) خالق و پدید آورنده انسان، جهان یا برخی از موجودات است.
'''اخلاص و تقوا'''


ج) مالک سود و زیان انسان و سایر موجودات است.
اخلاص به این معنا است که فقط برای خدا کارهایت را انجام بدهی و هیچ‌کس یا چیز دیگر در نظرت نباشد. پرستشی که می‌کنی تنها برای رضای خدا باشد اگر چنانچه در این عبادت نظرت به چیز دیگر شد از خلوص می‌افتد. در حدیثی آمده «روزه تثبیت کننده اخلاص است».<ref>دستغیب، عبدالحسین، بندگی، راز آفرینش، ص۴۱۰.</ref>


د) در سرنوشت انسان و جهان به‌طور مستقل دخالت داشته و دارای مقام ربوبیت است. بنابر این حقیقت عبادت از دو رکن تشکیل می‌شود: ۱. عقیده؛ ۲. عمل.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، ص۱۲۱.</ref>
تقوا در یک معنا اهمیت‌دادن به واجبات و دوری‌کردن از محرمات است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین(ع)، ص۱۴.</ref> در قرآن کریم پیرامون اهمیت تقوا آمده که «زاد وتوشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزکاری است»<ref> سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref> و «ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم».<ref>سوره مریم، آیه۶۳.</ref> علی(ع)نیز فرمودند: «عملی که همراه با تقوا باشد کم نمی‌شود (هرچند به نظر ناچیز بیاید) چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خداست؟».<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۹۵.</ref>


امام صادق(ع) فرمودند «عبادت کنندگان سه دسته اند: آنهایی که از ترس دوزخ خدا را می‌پرستند، این عبادت بردگان است؛ آنهایی که برای پاداش، خدا را می‌پرستند، این عبادت مزد بگیران است و آنها که برای عشق و محبت او را عبادت می‌کنند، این عبادت آزدگان است».<ref>عاملی حر، وسائل شیعه.</ref>
'''خدمت به بندگان خدا'''


عبادت واقعی: امیر مؤمنان علی(ع) به کمیل فرمودند، ای کمیل مهم نیست که نماز بخوانی و روزه بگیری و در راه خدا انفاق کنی، مهم این است که نماز (و سایر اعمال تو) با قلبی پاک و به طرزی شایسته در پیشگاه خدا و آمیخته با خشوع بوده باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، یکصد و پنجاه درس زندگی، ص۱۱۸.</ref> به بیان دیگر جنبه‌های واقعی اعمال و چگونگی و کیفیت عمل است که ارزش واقعی آن را تعیین می‌کند نه ظاهر و مقدار آن.
از اخلاق بندگی خدمت به بندگان خدا است. همان‌گونه که انسان خالق خویش را در همه جوانب می‌پذیرد، باید مخلوق او را نیز بپذیرد و کمک‌کار و یاری‌کننده آنها باشد. در روایتی از پیامبر(ص) عابدترین مردم را کسی دانسته که نسبت به مردم خیرخواه‌تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب‌تر و باصفاتر باشد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.</ref>


۴. اخلاص: یعنی اینکه فقط برای خدا کارهایت را انجام بدهی و هیچ‌کس یا چیز دیگر در نظرت نباشد. پرستشی که می‌کنی تنها برای رضای خدا باشد اگر چنانچه در این عبادت نظرت به چیز دیگر شد از خلوص می‌افتد. در حدیثی فرموده‌اند که «روزه تثبیت کننده اخلاص است».<ref>دستغیب، عبدالحسین، بندگی، راز آفرینش، ص۴۱۰.</ref>
{{همچنین ببینید|آثار خدمت به خلق}}


۵. تقوا: با تقوای کسی است که به واجبات اهمیت بدهد و از محرمات دوری کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین(ع)، ص۱۴.</ref> یعنی خدا را اطاعت کند به این صورت که هر چه او می‌خواهد همان را انجام بدهد و از هر چه ناپسند اوست دوری کند.
'''یقین'''


در اهمیت تقوا همین بس که قرآن کریم می‌فرماید: «زاد وتوشه تهیه کنیدکه بهترین زاد وتوشه پرهیزکاری است».<ref>بقره / ۱۹۱.</ref>
یقین بخشی از اخلاق بندگی است. از رسول خدا(ص) نقل شده که از جبرئیل تفسیر یقین را پرسید. او چنین گفت که مؤمن به گونه‌ای برای خدا عمل کند که گویا او را می‌بیند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۳.</ref>


«ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم».<ref>مریم / ۶۳.</ref>
{{همچنین ببینید|مراحل رسیدن به یقین}}


حضرت علی(ع) می‌فرماید: «عملی که همراه با تقوا باشد کم نمی‌شود (هرچند به نظر ناچیز بیاید) چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خداست؟».<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۹۵.</ref>
'''امید به خدا'''


۶. خدمت به بندگان خدا: از جمله موارد مهم دیگری که در بحث اخلاق بندگی مطرح می‌شود، خدمت به بندگان خدا می‌باشد؛ زیرا همان‌طور که انسان خالق خویش را در همه جوانب می‌پذیرد، بایستی مخلوق او را نیز بپذیرد و کمک‌کار و یاری کننده آنها باشد.
روایات تأکید بسیاری بر امید به خداوند داشته‌اند. شایسته هر انسان مؤمنی دانسته شده که نسبت به خداوند امید داشته باشد. در روایت از امام علی(ع) نقل شده که «هر چه امید دارید، به خداوند داشته باشید و به کسی جز او امید نبندید؛ زیرا هیچ‌کس به غیر خدا امید نبست، مگر آن که ناامید برگشت».<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۹۸۹.</ref>


در روایت شریفی از پیامبر(ص) نقل شده است که: «عابدترین مردم آن کسی است که نسبت به مردم خیرخواه تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب تر و باصفاتر باشد»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.</ref>
{{همچنین ببینید|ایمان به معنای امید}}{{مطالعه بیشتر}}
 
۷. یقین: از موارد دیگر اخلاق بندگی یقین است. از رسول خدا(ص) نقل شده است: «از جبرئیل پرسیدم تفسیر یقین چیست؟ گفت: مؤمن به گونه ای برای خدا عمل کند که گویا او را می‌بیند، و اگر او خدا را نمی‌بیند، خدا او را می‌بیند و یقین بداند، آنچه به او رسیده ممکن نبود از او بگذرد و آنچه از او گذشته ممکن نبود به او برسد».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۳.</ref>
 
۸. امید به خدا: از جمله صفات مهمی که در روایات بر آن تأکید شده است و شایسته هر انسان مؤمنی است که نسبت به خداوند متعال آن را رعایت کند، امید می‌باشد. در روایت شریفی از امام علی(ع) نقل شده است: «هر چه امید دارید، به خدای سبحان داشته باشید و به کسی جز او امید نبندید؛ زیرا هیچ‌کس به غیر خدای تعالی امید نبست، مگر آن که ناامید برگشت».<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۹۸۹.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت.
 
۲ـ اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا.
 
۳ـ آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم.
 
۴ـ اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
* راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت.
* اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا.
* آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم.
* اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی.
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =
| شاخه اصلی = اخلاق
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ = عبادات
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۲

سؤال

بندگی و اخلاق بندگی چیست؟

اخلاق بندگی فضایل و رذایل اخلاقی است که مربوط به رابطه انسان و خدا باشد و موارد متعددی را شامل می‌شود.

ایمان

شهید مطهری در تعریف ایمان، آن‌را گرایش و تسلیم معرفی می‌کند. او معتقد است در ایمان عنصر گرایش، تسلیم، خضوع، علاقه و محبت نیز وجود دارد.[۱] در قرآن پیرامون ایمان آمده: ﴿«آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجه‌های دردناک نجات می‌دهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید».(صف:۱۰–۱۱.) قرآن از ایمان به خدا و پیامبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است.[۲] اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق قرار می‌گیرد.[۳]

توکل

توکل اعتماد کردن و مطمئن بودن دل انسان به خداوند و واگذاری کارها به پروردگار است. از سوی دیگر بیزاری و دوری جستن از هر قدرت دیگر و تکیه بر قدرت الهی نیز در معنای توکل دانسته شده است.

عبادت

عبادت عبارت است از هرگونه تذلل و خضوع قولی یا عملی در برابر موجودی، با اعتقاد به اینکه او دارای همه یا برخی از ویژگی‌های زیر است:

  • در وجود و کمالات وجودی خود مستقل است.
  • خالق و پدید آورنده انسان، جهان یا برخی از موجودات است.
  • مالک سود و زیان انسان و سایر موجودات است.
  • در سرنوشت انسان و جهان به‌طور مستقل دخالت داشته و دارای مقام ربوبیت است. بنابر این حقیقت عبادت از دو رکن تشکیل می‌شود: ۱. عقیده؛ ۲. عمل.[۴]

امام علی(ع) عبادت کنندگان را سه دسته خوانده‌اند: آنهایی که از ترسِ دوزخ، خدا را می‌پرستند، این عبادت بردگان است؛ آنهایی که برای پاداش، خدا را می‌پرستند، این عبادت مزد بگیران است و آنها که برای عشق و محبت او را عبادت می‌کنند، این عبادت آزادگان است».[۵]

من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم همه بنده‌ام خدایا به تو می‌رسد خدایی[۶]

اخلاص و تقوا

اخلاص به این معنا است که فقط برای خدا کارهایت را انجام بدهی و هیچ‌کس یا چیز دیگر در نظرت نباشد. پرستشی که می‌کنی تنها برای رضای خدا باشد اگر چنانچه در این عبادت نظرت به چیز دیگر شد از خلوص می‌افتد. در حدیثی آمده «روزه تثبیت کننده اخلاص است».[۷]

تقوا در یک معنا اهمیت‌دادن به واجبات و دوری‌کردن از محرمات است.[۸] در قرآن کریم پیرامون اهمیت تقوا آمده که «زاد وتوشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزکاری است»[۹] و «ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم».[۱۰] علی(ع)نیز فرمودند: «عملی که همراه با تقوا باشد کم نمی‌شود (هرچند به نظر ناچیز بیاید) چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خداست؟».[۱۱]

خدمت به بندگان خدا

از اخلاق بندگی خدمت به بندگان خدا است. همان‌گونه که انسان خالق خویش را در همه جوانب می‌پذیرد، باید مخلوق او را نیز بپذیرد و کمک‌کار و یاری‌کننده آنها باشد. در روایتی از پیامبر(ص) عابدترین مردم را کسی دانسته که نسبت به مردم خیرخواه‌تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب‌تر و باصفاتر باشد.[۱۲]

یقین

یقین بخشی از اخلاق بندگی است. از رسول خدا(ص) نقل شده که از جبرئیل تفسیر یقین را پرسید. او چنین گفت که مؤمن به گونه‌ای برای خدا عمل کند که گویا او را می‌بیند.[۱۳]

امید به خدا

روایات تأکید بسیاری بر امید به خداوند داشته‌اند. شایسته هر انسان مؤمنی دانسته شده که نسبت به خداوند امید داشته باشد. در روایت از امام علی(ع) نقل شده که «هر چه امید دارید، به خداوند داشته باشید و به کسی جز او امید نبندید؛ زیرا هیچ‌کس به غیر خدا امید نبست، مگر آن که ناامید برگشت».[۱۴]

مطالعه بیشتر

  • راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت.
  • اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا.
  • آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم.
  • اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی.

منابع

  1. مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۱۵۶.
  2. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۱۷.
  3. مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۲۱.
  4. ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، ص۱۲۱.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
  6. «دکلمه استاد شهریار رهی از نوای نایم بزن»، لیوا.
  7. دستغیب، عبدالحسین، بندگی، راز آفرینش، ص۴۱۰.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین(ع)، ص۱۴.
  9. سوره بقره، آیه ۱۹۱.
  10. سوره مریم، آیه۶۳.
  11. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۹۵.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.
  13. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۳.
  14. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۹۸۹.