ابقع: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
ابقع در لغت به معنای هر شیء سیاه و سفید و به‌ویژه به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد گفته شده است. همچنین به هر شخص پلید، ابرص، شوره‌زار و کسی که لباس وصله‌دار و رنگارنگ می‌پوشد، تعبیر شده است.  
ابقع در لغت به معنای هر شیء سیاه و سفید و به‌ویژه به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد گفته شده است. همچنین به هر شخص پلید، ابرص، شوره‌زار و کسی که لباس وصله‌دار و رنگارنگ می‌پوشد، تعبیر شده است.  


== جستارهای وابسته ==
* [[اصهب]]
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۲۴: خط ۲۶:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۸ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۷

سؤال

ابقع که نامش در روایات مربوط به نشانه‌های ظهور ذکر شده کیست؟

درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


یکی از نشانه‌های ظهور امام مهدی(ع) بر اساس روایات، اختلاف میان فردی به نام ابقع و فردی به نام اصهب و سفیانی است، که سفیانی ابقع و پیروانش را خواهد کشت.

روایات درباره ابقع به اجمال سخن گفته‌اند. بر اساس روایتی که جابر بن یزید جعفی از امام باقر(ع) نقل کرده، یکی از نشانه‌های ظهور امام مهدی(ع) برافراشته شدن سه پرچم است: پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی. طبق این روایت، اختلاف میان صاحبان این سه پرچم، باعث ویرانی شام خواهد شد.[۱] در روایتی دیگر گفته شده سفیانی با ابقع خواهد جنگید و ابقع و پیروانش را خواهد کشت.[۲]

البته در روایتی از امام باقر(ع)، ابقع و اصهب یک نفر معرفی شده‌اند.[نیازمند منبع]

ابقع در لغت به معنای هر شیء سیاه و سفید و به‌ویژه به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد گفته شده است. همچنین به هر شخص پلید، ابرص، شوره‌زار و کسی که لباس وصله‌دار و رنگارنگ می‌پوشد، تعبیر شده است.

جستارهای وابسته


منابع

  1. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد للمفید، ترجمه رسولی محلاتی، ۲جلد، اسلامیه، تهران، چاپ: دوم، بی تا.
  2. ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه (للنعمانی)، ترجمه فهری، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ ش.