راه‌های درمان ریا

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۶ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ویرایشی.)
سؤال

راه‌های درمان ریا چیست؟


راه‌های شناختی

برخی از عوامل ریا، به ضعف شناخت انسان برمی‌گردد؛ بنابراین، برای درمان ریا، اصلاح شناخت ضروری است. توجه و شناخت مطالب پیش رو، در اصلاح شناخت فرد ریاکار تأثیرگذار است:

از میان رفتن اعمال با ریا

تلقین این که عمل ریاکارانه، عمل پوچی است و در قیامت ارزشی ندارد، در اصلاح ریا مؤثر است. بر اساس روایت، روز قیامت خداوند به ریاکار می‌گوید: «تو برای من کاری نکردی. برو پاداش خود را از همان کسانی بگیر که برای آنها کار و عبادت می‌کردی.»

کوتاه بودن لذت خودنمایی

توجه به اینکه جلوه نمایی اگر چه ممکن است لذت‌بخش باشد؛ ولی زودگذر است. در برابر، توجه به خدا و انجام دادن اعمال تنها برای او، لذتی ماندگار دارد و انسان با آن به کمال می‌رسد.

عزت به دست خدا است

ریاکار دنبال عزت می‌گردد. او با نمایاندن کارهای خوب، می‌خواهد به دیگران بفهماند آدم خوبی است، تا به او احترام بگذارند و دوستش بدارند؛ در حالیکه بر اساس قرآن، عزت تنها از آن خداوند است، که به هر کس بخواهد عطا می‌کند و از هر کس که بخواهد می‌گیرد.

بنابراین، توجه به این که خداوند قادر مطلق است و می‌تواند به انسان آبرو، عزت و محبوبیت اجتماعی بدهد، باعث می‌شود شناخت نادرست شخص ریاکار اصلاح شود.[۱]

راه‌های عملی

ذکر و نماز

یاد خدا دائم الذکر و فکر باشیم پیوسته با کتب اخلاقی و موعظه (کم و مداوم) در ارتباط باشیم تا با غفلت زدایی به حقیقت اخلاص نزدیک تر شویم.

به نماز و آداب و شرائط آن اهمیت دهیم که نماز انسان را از بدی‌ها بازمی‌دارد؛ و سستی و کاهلی در نماز باعث رشد زشتی‌ها در درون انسان می‌گردد.

دلبسته نشدن به دنیا

{

ریا از جمله کارهای ناپسندی است که ارتباط مستقیم با محبت دنیا دارد. کسی که چشم دنیا بین داشته باشد و غیر خدا را مؤثر در امور بداند و برای رسیدن به خواسته‌های مادی تلاش می‌کند، دست به ریا می‌زند و این راه را پیش می‌گیرد و گرنه کسی که دلش سرشار از محبت الهی است و به عشق او زندگی می‌کند چگونه غیر خدا را در طریق زندگی برمی‌گزیند و کاری می‌کند که دیگران از او تمجید نمایند و رضایت خدا را بر رضایت مخلوق ترجیح دهد.

ریا برای خدا نه برای مردم

یکی از راه‌های درمان ریا، این است که فرد به جای ریا کردن برای مردم، برای خدا ریا کند؛ یعنی حالت خود نمایاندن را در محضر خدا و برای خدا ایجاد کند.

توجه به این مطلب یکی از اوصاف متقین است که خدا در دل و جانشان بزرگ است و غیر او در نظرشان خرد و ناچیز، همچنانکه حضرت امیر (علیه السّلام) در خطبه همام می‌فرماید: «عظم الخالق فی انفسهم و صغر ما دونه فی اعینهم».[۲]

عبادت پنهانی

انسان مادامی که دچار خود نمایی و ریا است سعی کند عبادات خود را دور از چشم دیگران انجام بدهد تا وقتی از صفت ریا پاک شود این کار را ادامه بدهد.

اصلاح عوامل و انگیزه‌های ریا

دیگر روش‌ها

۶. مبارزه با خودخواهی. صفات منفی همه ریشه در خودخواهی دارند[۳] (اگر با خود صفت به تنهایی مبارزه شود و حس خودخواهی باقی مانده باشد باز هم صفت ریا از آن رشد می‌کند)

۷. کوشش در تقویت فضائل و انجام عبادات. چون بین فضائل و رذائل تلازم است، هر قدر کفه فضائل سنگین تر شود کفه رذایل سبک‌تر و بی وزن تر می‌گردد (تقویت فضائل = تضعیف رذائل)[۴]

  1. معاشرت با افراد مخلص (که باعث تقویت روحی انسان می‌شود و خود یک الگوی عملی زنده برای حرکت ماست)
  2. دعا و توسل به اهل بیت(ع) جهت خلاصی از شرّ شیطان و هوای نفس و درخواست توفیق عمل خالصانه.
  3. خودتشویقی (هنگام انجام عمل خالصانه) و خودتنبیهی (هنگام تظاهر مثل انفاق کردن)
  4. ذکر گفتن مدام. (باعث غفلت زدایی می‌گردد) صلوات، لا اله الا الله و….
  5. توجه به اینکه حقیقت ریا، استهزاء و تمسخر خداست (ندیدن و لحاظ نکردن خدایی که ناظر است)[۵]

وسوسه در ریا

انسان باید مواظب اعمال و کردار خود باشد و آن را به ریا و خودنمایی نابود نسازد؛ امّا گاهی انسان دچار وسوسه ریا می‌شود و تصورات واهی از ریا سراغش می‌آید و جلو اعمال عبادی را سد می‌کند؛ به عبارت دیگر با این‌که در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت؛ امّا گاهی اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می‌رود و به صورت وسوسه در می‌آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این‌گونه وسوسه‌ها می‌شوند. در این‌جا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این‌گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می‌خواهد ما را از راه بازدارد.

از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: «إذا أتی الشَّیْطانُ اَحَدَکُمْ وَ هُوَ فی صَلوتِهِ اِنّکَ مُرائی فَلْیُطِلْ صَلوتَهُ ما بَدا لَهُ مالَمْ یَفُتْهُ وَقْتُ فریضَه، وَ إذا کانَ شیئٍ مِنْ أمْرِ الاخِرَه فَلْیًتَمَکَّثْ ما بَدا لَهُ وَ إِذا کانَ علی شَیْءٍ مِنْ أمْرِ الدُّنْیا فَلْیَبْرَحْ…[۶]» اگر کسی در نماز باشد و شیطان او را به ریاکاری وسوسه متهم کند تا وقت باقی است هرچه می‌تواند نمازش را طولانی کند، نیز اگر مشغول یک کار اخروی است، باز هم به وسوسه شیطان اعتنا نکند و به کار خود ادامه دهد؛ امّا اگر کاری که در دست دارد مربوط به دنیا است بی‌درنگ آنرا رها کند…

و در حدیث دیگری آمده است که شخصی خدمت حضرت پیامبر(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! بعضی از ما در حال روزه یا مشغول نماز است و شیطان او را وسوسه می‌کند و می‌گوید تو ریاکاری. حضرت فرمود: «هرگاه چنین شد بگویید: خدایا به تو پناه می‌برم و تو از حال من آگاه‌تری و به وسوسه شیطان اعتماد نکند و کارش را دنبال کند.[۷]»

خلاصه این‌که وسواس در ریا خودش دلیل بر اخلاص و نداشتن ریا است و باید کار خود را انجام داد و به وسوسه‌ها اعتنا نکرد.

در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت امّا گاهی اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می‌رود و به صورت وسوسه در می‌آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این گونه وسوسه‌ها می‌شوند. در این‌جا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می‌خواهد ما را از راه بازدارد. آری گاهی نیز شیطان به بهانه این که این کار ریاست مانع انجام کار نیک می‌شود.

برای دفع وسواس در عبادات توجه به این نکته که در چهل حدیث حضرت امام آمده است مناسب است به اینکه: "خلوص از همه مراتب آن از مختصات اولیاست و دیگران در آن شریک نیستند و اتصاف عامه مردم به یک مرتبه از آن نقص آنها به حسب آن مقام که دارند نیست و به ایمان آنها یا اخلاص آنها ضرر نمی‌رساند. مثلاً نفس عامه مردم به حسب جبلت[۸] مایل است که خیرات آنها پیش مردم ظاهر گردد، گرچه خیرات را به نیت ظاهر شدن نکنند، ولی نفسشان مفطور به این حب است. این موجب بطلان عمل یا شرک و نفاق و کفر نیست گرچه این نقص اولیاست و در نظر ولی یا عارف بالله شرک و نفاق است و تنزیه از مطلق شرک و اخلاص از همه مراتب آن، اول مقامات اولیاست.[۹]


مطالعه بیشتر

  1. کتاب چهل حدیث امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، حدیث دوّم.
  2. کتاب گناهان کبیره، شهید دستغیب.
  3. کتاب قلب سلیم، شهید دستغیب.
  4. کتاب حکمت عبادات، آیت الله جوادی آملی.
  5. معراج السعاده، ملا احمد نراقی، قم، هجرت.

منابع

  1. نگاه کنید به چهل حدیث، حضرت امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، بحث ریا، ص۴۵.
  2. ترجمه‌اخلاق، جباران محمد رضا، انتشارات هجرت، ج۱ ص: ۶۴
  3. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، ۱۳۶۸چاپ ششم، نشر سمت، ص۲۶۵ (اقتباس).
  4. سادات، محمدعلی، اخلاق اسلامی، ۱۳۶۸چاپ ششم، نشر سمت، ص۲۶۶.
  5. شیخ عباس قمی، خلاصه معراج السعاده، مؤسسه در راه حق
  6. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.
  7. بحارالانوار، ج۶۹، ص۲۹۵.
  8. طبع
  9. چهل حدیث، حضرت امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) بحث ریا. ص۴۹