شغل انبیاء
آیا در قرآن کریم سفارش به کار و تلاش شده است؟
بی گمان کار به معنای تلاش و کوشش برای تولید در هر حوزه ای، عملی ارزشی است. کار به اشکال مختلف ظهور و بروز میکند؛ از این رو میتوان از کار فکری، هنری، معنوی و کار جسمی و بدنی سخن گفت. در همه این موارد آنچه اصالت مییابد تلاش تولیدی بشر است. بشر برای دست یابی به کمال و سعادت و آسایش و آرامش، نیازمند تهیه امکانات و وسایل و برطرف کردن مشکلات و چالشهای پیش روست از این رو اقدام به تلاش و کوشش میکند تا به این هدف نایل شود.
در آیات بسیاری سخن از عمل و ارزش عمل به میان آمده است عمل در حقیقت تلاش و سعی انسان است که برای تحقق امری صورت میگیرد این همان معنای عام کار و فعل است که از سوی انسان انجام میشود. سعی و تلاش انسانی است که ارزش دارد، خداوند میفرماید: ﴿وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی﴾[۱]؛ به این معنا که آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار است، سعی و تلاش است که نوعی از مفهوم کار را با خود به همراه دارد.
کار به عنوان مقدمه اصلی در طلب روزی است و اهمیت و تشویق به کار را میتوان از آیات متعدد قرآن استفاده نمود. خداوند در آیات گوناگون با بیان اینکه منابع و امکانات را برای انسانها آفریده و آنها را مسخر ایشان قرار داده است، به جستجو در زمین، بهرهمندی از منافع آن، آباد کردن و برطرف ساختن نیازهای معیشتی به وسیله امکانات نهفته در آن تشویق و با بیانهای مختلف اهمیت تولید و تشویق به آن را گوشزد کرده است.
همانند این آیات
﴿وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ﴾[۲]
﴿وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَه لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾[۳]
﴿هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فی مَناکِبِها وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ﴾[۴]
﴿وَ إِلی ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ﴾.[۵]
اما همه اینها در سایه کار و تلاش میباشد و آبادانی زمین و به ثمر رساندن این نعمتها با همت و تلاش انسان صورت میپذیرد.
و این نکته قابل دقت است که در آیه (هود / ۶۱) قرآن نمیگوید خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت، بلکه میگوید عمران و آبادی زمین را به شما تفویض کرد و در اختیار شما قرار داد و وسایل از هر نظر برای شما آماده شده است. شما باید با کار و کوشش زمین را آباد سازید و منابع آن را به دست آورید و بدون کار و کوشش سهمی ندارید. در ضمن این حقیقت نیز از آن استفاده میشود که برای عمران و آبادی باید به یک ملت مجال داد و کارهای آنها را بدست آنان سپرد و وسائل و ابزار لازم را در اختیارشان گذارد. تا ابتکار و قدرت خود را به کار بندند به توسعه و تکنولوژی و صنعت گوناگون دست یابند که داشتن آنها لازمه زندگی این دنیا میباشد.
آثار فردی و اجتماعی کار
در این کتاب الهی برای کارآثار فردی و اجتماعی مطرح شده است که بسیار راهگشاست و نشان میدهد بعضی استعدادها و قابلیتها برای اینست که انسانها در یک زندگی اجتماعی به کارهای همدیگر نیاز دارند و نمیتوانند به تنهایی تمامی امور مورد نیاز خود را رفع و رجوع نمایند:
﴿أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ﴾.[۶]
به نظر مرحوم طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان، این است که انسانها از کار یکدیگر بهرهمند گردند و اگر انسانها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به کار کردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر میشد.}}[۷]
نمونههایی از آیات قرآن در مورد کار
کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر﴿قالَ إِنِّی أُریدُ أَنْ أُنْکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هاتَیْنِ عَلی أَنْ تَأْجُرَنی ثَمانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِکَ وَ ما أُریدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحینَ.[۸]
همانگونه که در این آیه ملاحظه میشود میزان و مزد کار نیز در ابتدا توسط طرفین مشخص میگردد که در آیه فوق کار حضرت موسی به عنوان مهر دختر شعیب قرار داده میشود.
۲. کار یوسف در خزانه داری مصر
﴿قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ﴾.[۹]
این آیه نیز نشان میدهد که حضرت یوسف به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید میکرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد.
۳. کارگری دو پیامبر به امر خدا برای دو بچه یتیم
﴿فَانْطَلَقا حَتَّی إِذا أَتَیا أَهْلَ قَرْیَه اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ یُضَیِّفُوهُما فَوَجَدا فیها جِداراً یُریدُ أَنْ یَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً﴾[۱۰]
برخی پیامهای این آیه
- همه جا منطقِ «اوّل معاش سپس کار» و «اوّل تأمین سپس تمکین»، درست نیست. پیامبرِ گرسنه، مجّانی کارگری میکند.
- وقتی نیاز را دیدیم، دست به کار شویم و منتظر دعوت و بودجه و همکار و آییننامه نباشیم.
- کار کردن برای خدا بدون گرفتن مزد، عیب نیست.
- وقتی کاری را مفید و لازم تشخیص دادیم، به انتقاد این و آن کاری نداشته باشیم.
- کار کردن و مزد گرفتن و اجیر شدن ننگ نیست.
۶. اولیای خدا برای پول کار نمیکنند. ﴿لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَیْهِ أَجْراً﴾.[۱۱]
۴. زره بافی حضرت داود(ع).
﴿... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ﴾.[۱۲]
علامه طبرسی در مجمع البیان میفرماید: خداوند تعالی آهن را برای داود نرم ساخت برای آنکه دوست میداشت که از زحمت و دست رنج خود بخورد و زندگی کند، پس آهن را نرم کرد برای او و صنعت زره سازی را به او آموخت و او اوّل کسی بود که زره و لباس رزم را اختراع کرد و آن را میفروخت و از بهاء آن خودش و عیالاتش خورده و زیادی آن را تصدّق میداد.
از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمود: «خدا به داود وحی نمود تو خوب بنده ای هستی مگر آنکه تو از بیت المال میخوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره میساخت و به هزار درهم میفروخت… واز بیت المال بینیاز گشت».﴾[۱۳]
۵. همکاری گروهی با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج
{{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً.[۱۴]
مردم آن منطقه در ابتدا میخواستند که فقط پول و کمک مالی بدهند تا ذوالقرنین برای آنها سدی در برابر دشمنان بسازد ولی میبینیم که ذوالقرنین کار کردن و کمک جسمی را بهتر از کمک مالی عنوان میکنند و از نیروی خود مردم برای ساخت سد استفاده میکند و با مدیریت صحیح کار برای مردمی عقب مانده سد بسیار محکمی در برابر هجوم دشمنان میسازد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
۱ـ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، محمّد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش.
۲. فرهنگ کار در اسلام، علی محمد ولوی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ش.
منابع
- ↑ نجم / ۳۹؛ و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.
- ↑ جاثیه / ۱۳؛ او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخّر شما ساخته در این نشانههای (مهمّی) است برای کسانی که اندیشه میکنند.
- ↑ نحل / ۶۷؛ و از میوههای درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه میگیرید در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که اندیشه میکنند.
- ↑ ملک / ۱۵؛ او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانههای آن راه بروید و از روزیهای خداوند بخورید و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست.
- ↑ هود / ۶۱؛ و بسوی قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستادیم) گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابت کننده (خواستههای آنها) است!
- ↑ زخرف / ۳۲؛ آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند) و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمعآوری میکنند بهتر است.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۱۷.
- ↑ قصص / ۲۷؛ (شعیب) گفت: «من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.
- ↑ یوسف / ۵۵؛ (یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!
- ↑ کهف / ۷۷؛ (موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریه ای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) میخواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، انتشارات مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۰۹.
- ↑ سبا / ۱۰–۱۱؛.. و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زرههای کامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم!
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.
- ↑ کهف / ۹۵؛ (ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!