تحدی قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۷ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال
تحدی قرآن به چه معناست؟

تحدی قرآن، به معنای هماوردجویی برای اثبات عجز مخالفان است. قرآن به عنوان معجزه پیامبر اسلام(ص) بارها در سوره‌های مختلف دعوت به مقابله به مثل نموده است. قرآن کریم، در پنج آیه، منکران رسالت و حقانیت قرآن را به آوردن کتاب و آیه‌ای به مانند این کتاب وحیانی، تحدی کرده است. تحدی و مبارزه‌طلبی قرآن، همه‌جانبه است و علاوه بر فصاحت و بلاغت شامل معانی و معارف قرآن نیز هست.

معنای تحدی

تحدی، اصطلاحی در علوم قرآنی و کلام اسلامی، به معنای هماوردجویی قرآن کریم، یا در تعریف گسترده‌تر آن، هماوردجویی هر پیامبر آورندهٔ معجزه با هدف اثبات عجز مخالفان. این اصطلاح که بر تبیین ویژه‌ای از هماوردجویی قرآن کریم استوار است، نخستین بار در نوشته‌های کلامی سده ۳ قمری رواج یافت.[۱]

تحدی در لغت، به معنای منازعه در کاری برای غلبه بر دیگران است و نیز از کسی خواستن تا در کاری با تو برابری کند، تا عجز او آشکار شود. در عرف مسلمانان، تحدّی به امر خداوند با مخالفان و منکران وحی و نبوّت اطلاق می‌شود که مفاد آن، درخواست هماوردی با کلام وحیانی قرآن است، و قرآن آنان را به تحدی در سخن فراخواند. بعضی اظهار تحدّی را برای اثبات اعجاز و نبوت لازم می‌دانند.[۲]

جایگاه

قرآن به عنوان معجزه پیامبر اسلام(ص) بارها در سوره‌های مختلف دعوت به مقابله به مثل نموده است.[۳] قرآن این مطلب را بیان کرده است که این کتابی است غیرقابل تقلید و ما فوق بشری و جن و انس قادر نیست مثل این قرآن را بیاورد.[۴] و این تحدی عام است؛ یعنی خطاب به همه انسان‌ها اعم از همعصران پیامبر(ص) و اعم از عربها و همه ادوار و همه سرزمین‌هاست.[۵] تحدی را مهم‌ترین دلیل بر اعجاز قرآن کریم می‌دانند.[۶]

قرآن کریم، در پنج سوره مکی و مدنی، منکران رسالت و حقانیت قرآن را به آوردن مانندی برای این کتاب وحیانی، تحدی کرده است. به رغم وحدت سیاق، گاهی به مجموعه قرآن، زمانی به ده سوره، یک سوره یا حتی به کلامی چون قرآن، تحدّی صورت پذیرفته است. در پنج آیه، مستقیم یا غیرمستقیم تحدی کرده است. با وجود مشابهت مضمون آیات تحدی، که از اواخر دوران مکه تا اوایل دوران هجرت نازل شده است، بین آنها تفاوت‌هایی نیز دیده می‌شود. گاهی به مجموعه قرآن تحدّی شده است، زمانی به ده سوره، جایی به یک سوره و در آیه‌ای به سخنی مانند قرآن.[۷]

قرآن نشان می‌دهد که از همان ابتدای نزول- یعنی از دوران مکه- به اصطلاح متکلمین، متحدی بوده است یعنی از آن اوّلی که نازل شده است مقرون به این دعوا بوده است که این کلام کلام فوق بشری است، این کلام کلام غیرقابل تقلید است و مردم را به مبارزه طلبیده است، نه تنها مردم آن محیط و مردم آن عصر را، بلکه مردم همه زمان‌ها.[۸]

مفسران گفته‌اند زمانی خداوند تحدی کرده است؛ یعنی از منکران و معاندان می‌خواهد که اگر قرآن را غیر وحیانی و غیر الهی می‌دانند نظیری برای آن بیاورند که کفار مکه وقتی که با دعوت پیامبر(ص) و کلام الهی روبه‌رو شدند، از استماع آن خودداری می‌کردند و دیگران را هم بازمی‌داشتند (فصلت، ۲۶) یا می‌گفتند این جز سخن انسان نیست. (مدثر، ۲۵) یا می‌گفتند اگر می‌خواستیم همانند این می‌گفتیم. این جز افسانه‌های پیشینیان [اساطیرالاولین] نیست. (انفال، ۳۱).[۹]

تحدی در تمام معارف قرآن

تحدی و مبارزه طلبی قرآن، همه‌جانبه است و علاوه بر فصاحت و بلاغت شامل معانی و معارف قرآن نیز هست.[۱۰]

علامه طباطبایی معتقد است تحدی به همه خصوصیات قرآن و آن صفات کمال و فضیلتی است که قرآن دارد، و امتیازات قرآن در دو خصوصیت فصاحت و بلاغت خلاصه نمی‌شود. گفته است: «قرآن مشتمل است بر مخ معارف الهی، و جوامع شرایع، چه در باب عبادات، چه قوانین مدنی، چه سیاسی، چه اقتصادی، چه قضایی، چه اخلاق کریمه و آداب نیکو، چه قصص درست انبیاء و امت‌های گذشته، و ملاحم (پیشگویی‌های غیبی)، و چه در باب أوصاف ملائکه و جن و آسمان و زمین، چه در باب حکمت و موعظت و وعده و تهدید، و چه در باب اخبار مربوط به آغاز و انجام خلقت. و نیز قرآن مشتمل است بر قوت حجت و عظمت بیان و نور و هدایت، آنهم بدون اینکه در تمامی این باب‌های مختلف یک سخنش مخالف با سخن دیگرش باشد.»[۱۱]

آیات تحدی

قرآن کریم، در پنج آیه، تحدی کرده است:

  • ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَیٰ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هٰذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا؛ بگو: «اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد، هر چند برخی از آنها پشتیبان برخی [دیگر] باشند.»(اسراء:۸۸)
  • ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ یا می‌گویند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو: «اگر راست می‌گویید، سوره‌ای مانند آن بیاورید، و هر که را جز خدا می‌توانید، فرا خوانید.»(یونس:۳۸)
  • ﴿أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ یا می‌گویند: «این [قرآن] را به دروغ ساخته است.» بگو: «اگر راست می‌گویید، ده سوره برساخته‌شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را می‌توانید فرا خوانید.»(هود:۱۳)
  • ﴿فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ؛ پس اگر راست می‌گویند، سخنی مثل آن بیاورند.(طور:۳۴)
  • ﴿وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَیٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم شک دارید، پس -اگر راست می‌گویید- سوره‌ای مانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را -غیر خدا- فرا خوانید.(بقره:۲۳)


مطالعه بیشتر

  • القرآن یتحدی، السید محمد الحسینی الشیرازی، بیروت، بی‌تا.
  • القرآن یتحدی، محمد سید طنطاوی، الجامعة الإسلامیة، بالمدینة المنورة، ۱۴۰۴ق.

منابع

  1. معموری، علی، «تحدی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، ذیل مدخل.
  2. قاضی‌زاده، کاظم، «بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن»، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۴۱.
  4. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.
  5. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۷.
  6. معرفت، محمد هادی، قم، دانشگاه مفید، ۱۳۹۵ش، ص۳۵۱.
  7. قاضی‌زاده، کاظم، «بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن»، پژوهش‌های قرآنی، شماره ۳.
  8. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۴۸.
  9. خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۴۶.
  10. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۲۴۲.
  11. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش. ج۱۰، ص۹۳.