طیف‌های روحانیت از منظر امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

روحانیت از منظر امام خمینی و رهبری به چه طیف‌هایی تقسیم می‌شود؟


درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png
حکومت دینی.png


روحانیت از منظر امام خمینی و مقام معظم رهبری، به دو گروه کلی روحانیت اصیل، متعهد، آگاه، پیشرو و انقلابی و روحانیت غیر اصیل، متحجر، ناآگاه و وابسته تقسیم می‌شوند. از دیدگاه ایشان، روحانیت اصیل امیدبخش، پیشتاز و وظیفه‌شناس دانسته شده و پایگاه محکمی برای اسلام در برابر انحرافات قلمداد شده است و با دوری از مادیات به مقابله با دنیا‌طلبان می‌پردازد.

در مقابل، روحانیت غیر اصیل را وابسته به دنیا و دنیاطلبان معرفی کرده که با دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی سازش می‌کنند و حتی به فعالیت علیه اسلام و انقلاب می‌پردازند.

روحانیت اصیل

روحانیت اصیل، متعهد، پیشرو و انقلابی، از منظر امام خمینی و مقام معظم رهبری روحانیتی است که به وظایف و مسئولیت‌های خویش به خوبی آشنایی داشته و بدان عمل می‌نماید و با شناخت کامل در برابر دشمنان ایستادگی نموده و مشکلات را به جان خریده است.

این دسته از روحانیت از نگاه امام و رهبری دارای چندین ویژگی عمده هستند که عبارت است از:

پایگاه محکم اسلام در برابر انحرافات

امام خمینی در کتاب صحیفه نور، حوزه‌های علمیه و علمای متعهد را در طول تاریخ اسلام و تشیع، مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کج‌روی‌ها معرفی کرده است.»[۱]

مقام معظم رهبری نیز احساس مسئولیت را تعبیر دیگری از تعهد دینی و تدین دانسته و بی‌تفاوت بودن و بی‌اعتنایی به کج‌روی‌ها و انحراف‌ها را مغایر با این احساس می‌داند. ایشان معتقدند، بی‌تفاوتی، دشمن بزرگ تعهد و رسالت عالمان دین و روشنفکران و آگاهان در جامعه است… روشنفکر غیرمسئول، عالم غیرمسئول، مبلّغ غیرمسئول و بی‌مبالات که برایش اهمیت ندارد مردم، جوان‌ها، ذهن‌ها و فکرها به کجا می‌روند و تحت تأثیر چه قرار می‌گیرند، نمی‌تواند آن نقش لازم را که نقش پیغمبران است، ایفا کند.[۲]

امید بخش، پیشتاز، وظیفه‌شناس

امام خمینی معتقدند: «روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سخت‌ترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسل‌ها همت گماشته‌اند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بوده‌اند، بر بالای‌دار رفته‌اند و محرومیت‌ها چشیده‌اند، زندان‌ها رفته‌اند و اسارت‌ها و تبعیدها دیده‌اند و بالاتر از همه آماج طعن‌ها و تهمت‌ها بوده‌اند و در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نموده‌اند.»[۳]

مقام معظم رهبری نیز حضور، پیشگامی، هوشیاری و وظیفه‌شناسی روحانیت را یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده در بروز و پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نیز تشکیل نظام جمهوری اسلامی دانسته و معتقدند که ادامه آن تا به امروز بوده است.»[۴]

دوری از زخارف دنیا و مقابله با زراندوزان

امام خمینی معتقدند که روحانیت اصیل اسلام، هرگز زیر بار سرمایه‌داران، پول‌پرستان و خوانین نرفته و همواره این شرافت را برای خود حفظ کرده‌اند… روحانیت متعهد به خون سرمایه‌داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت.»[۵]

مقام معظم رهبری در تبیین جایگاه روحانیت اصیل فرموده است: «آزادگی روحانیون و علمای دین و عدم نفوذ قدرت‌های داخلی و جهانی در آنان، موجب آن بوده است که قلدران و حکم‌رانان خود سر، هیچ‌گاه نتوانند این مجموعه ربانی را از سر راه مفسده‌جویی‌ها و خیانت‌های خود بردارند و اگر جمعی از معمّمین سرسپرده و آخوندهای درباری، به طمع حطام ناپایدار دنیا، بر سر سفره ستمگران نشسته و قولاً و عملاً آنان را تأیید کردند، اکثریت علما و روحانیون و فضلا و طلاب جوان، در حصار مناعت و پرهیزگاری و پاکدامنی باقی مانده و اراده و توان مبارزه صادقانه و قدرتمندانه را حفظ کردند و اعتقاد راسخ به روحانیت شیعه را در دل آحاد مردم، زوال‌ناپذیر ساختند.»[۶]

روحانیت غیر اصیل

روحانیت غیر اصیل، متحجر، ناآگاه و وابسته از منظر امام خمینی و مقام معظم رهبری، روحانیتی است که فاقد آگاهی و شناخت لازم بوده‌اند و با دشمنان انقلاب و اسلام سرسازش داشته و به مخالفت با اسلام می‌پردازند که امام از آنان به روحانی‌نما تعبیر می‌کنند.

هرچند اکثر قریب به اتفاق روحانیت را گروه نخست تشکیل می‌دهند و گروه دوم شمار بسیار اندکی را در برمی‌گیرند که در مقایسه با گروه نخست به‌شمار نمی‌آیند؛ اما به دلیل وجود این طیف در تاریخ روحانیت و تاریخ کشور ایران و تأثیرگذاری آنان در برخی تحولات، به عنوان یک طیف از روحانیت بدان توجه شده و خط آنان از خط روحانیت اصیل و متعهد جدا شده است و مقام معظم رهبری نیز مرزهای میان این دو گروه را از یکدیگر جدا نمودند.

ویژگی‌های عمده روحانیت غیر اصیل و متحجر از دیدگاه امام و رهبری عبارتند از:

فعالیت علیه اسلام ناب و انقلاب

امام خمینی معتقدند که روحانیون وابسته و مقدس‌نما و تحجرگرا کم نبودند و نیستند. در حوزه‌های علمیه افرادی هستند که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده‌ای با ژست تقدس‌مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند.»[۷]

مقام معظم رهبری فرمودند: «اگر در گوشه و کنار از معممان کسانی پیدا بشوند که امتیاز عظیمی را که امروز، نظام اسلامی به مسلمین و مؤمنین و روحانیون و علما داده است، درک نکنند و خدای نکرده در اظهاراتشان حرفی باشد که مردم را نسبت به این نظام یا بدبین کند یا مردد نماید… این افراد بلاشک عمل‌شان، خیانت به اسلام و قرآن و مسلمین است و باید با برخورد خودِ جامعه روحانیت مواجه بشود.»[۸]

وابستگی به دنیا و دنیا طلبان و سازش با دشمنان

امام خمینی بزرگترین فرق روحانیت و علمای متعهد اسلام با روحانی‌نماها را در این دانسته است که علمای مبارز اسلام همیشه هدف تیرهای زهرآگین جهان‌خواران بوده و اولین تیرهای حادثه قلب آنان را نشانه رفته است؛ ولی روحانی‌نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیا طلب، مروج باطل یا ثناگوی ظلمه و مؤید آنان بوده‌اند. ایشان معتقد است تا به حال یک آخوند درباری یا یک روحانی وهابی را ندیده‌ایم که در برابر ظلم و شرک و کفر، خصوصاً در مقابل شوروی متجاوز و آمریکای جهان‌خوار ایستاده باشد.»[۹]

مقام معظم رهبری فرمودند: «اگر جمعی از معمّمین سرسپرده و آخوندهای درباری، به طمع حطام ناپایدار دنیا، بر سر سفره ستمگران نشسته و قولاً و عملاً آنان را تأیید کردند، اکثریت علما و روحانیون و فضلا و طلاب جوان، در حصار مناعت و پرهیزگاری و پاکدامنی باقی مانده و اراده و توان مبارزه صادقانه و قدرتمندانه را حفظ کردند و اعتقاد راسخ به روحانیت شیعه را در دل آحاد مردم، زوال‌ناپذیر ساختند.»[۱۰]

فقدان شناخت و آگاهی لازم

امام خمینی فرمودند: «استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزه‌ها مأیوس شد، دو راه برای ضربه زدن انتخاب نمود، یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راه‌های نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین حرکت، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه‌ای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می‌آورد، یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشته‌اند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بی‌دینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز، ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاری‌تر از اغیار بوده و هست.»[۱۱]

مقام معظم رهبری فرمودند: «علمای متحجر و بی‌خبر از حوادث کشور و دور از جریان‌های سیاسی، هیچ‌گاه در معرض تهاجم دشمنان قرار نگرفتند؛ بلکه حتی گاه مورد ستایش و تمجید نیز واقع شدند و حملات جسمی و تبلیغی و حتی تهمت ارتجاع و واپس‌گرایی از سوی روشنفکر نمایان عامل بیگانه، تنها متوجه علما و روحانیونی شد که از لحاظ اندیشه سیاسی و نوآوری‌های عرصه علم و عمل، درخشیده و به‌عنوان قشری پیشرو و مترقی و آگاه، شناخته شده‌اند.»[۱۲]


منابع

  1. امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۷۴.
  2. بیانات رهبری در دیدار روحانیون نوشهر، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ش.
  3. امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۰، ص۲۴۲.
  4. بیانات رهبری در دیدار با جمعی از علما و مدرسان حوزه علمیه قم و مدارس علمیه تهران، ۲ اسفند ۱۳۶۸ش.
  5. امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۱، ص۹۰.
  6. پیام رهبری به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۰ خرداد ۱۳۶۹ش.
  7. امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۷۸–۲۷۹.
  8. بیانات رهبری در دیدار با چامعه وعاظ تهران و اعضای شورای هماهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۱ مرداد ۱۳۶۸ش.
  9. امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۲۰–۱۲۱.
  10. پیام رهبری به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمین (ره)، ۱۰ خرداد ۱۳۶۹ش.
  11. امام خمینی، سید روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۷۸.
  12. پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۰ خرداد ۱۳۶۹ش.