اعتبار ابیات مدح خلفا در دیباچه شاهنامه


سؤال

گفته شده که فردوسی شیعه بوده است؛ اگر این‌گونه است، پس ابیات ابتدایی شاهنامه در مدح خلفا چیست؟


مذهب فردوسی

درباره مذهب حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر ایرانی و سراینده شاهنامه نظرات متفاوتی ابراز شده است. گفته شده که از نظر دینی با توجه به ابیات دیباچه شاهنامه مسلمان‌بودن فردوسی حتمی است؛ هر چند گفته شده که برخی از محققان دارای گرایش باستان‌گرایانه، مانند ابراهیم پورداود (درگذشته: ۱۳۴۷ش)، فردوسی را زرتشتی دانسته‌اند.[۱]

جلال خالقی مطلق، شاهنامه‌پژوه، دین فردوسی را اسلام و مذهب او را تشیع برشمرده است.[۲] او معتقد است که این موضوع از خود شاهنامه قابل دریافت است. همچنین، گزارش تشیع فردوسی در منابع قدیمی هم دلیل دیگری است که خالقی مطلق ارائه داده است؛[۳] منابعی چون چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی،[۴] کتاب النقض عبدالجلیل قزوینی رازی[۵] و مجالس المؤمنین قاضی نورالله شوشتری.[۶] درباره اینکه فردوسی شیعه زیدی بوده یا شیعه اسماعیلی یا شیعه امامی نظراتی مطرح شده است.[۷] با این حال، برخی محققان به‌دلیل تعصب مذهبی تلاش کرده‌اند مذهب تسنن را برای فردوسی اثبات کنند.[۸] به‌گفته خالقی مطلق تکیه این گروه بر ابیات مدح خلفا در دیباچه شاهنامه است.[۹]

ابیات مذهبی دیباچه شاهنامه

دیباچه شاهنامه فردوسی را یکی از مواضع روشن‌کننده جهان‌بینی این شاعر ایرانی دانسته‌اند.[۱۰] فردوسی در این دیباچه درباره نگاه خود به مسائل اساسی دینی و مذهبی سخن گفته است. او در این دیباچه، پس از ستایش خداوند، ستایش خرد و وصف چگونگی آفرینش عالم، مردم، آفتاب و ماه، به ستایش پیامبر(ص) پرداخته است.[۱۱] در این قسمت ستایش پیامبر(ص) ابیاتی وجود دارد که نشان‌دهنده مذهب فردوسی قلمداد شده است.[۱۲] ابیاتی که در آن به شیوه اهل‌سنت به ستایش خلفای چهارگانه پرداخته شده و امام علی(ع) به عنوان خلیفه چهارم ستایش شده است:[۱۳]

ستایش پیغمبر(ص)
به گفتار پیغمبرت راه جوی دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار بیاراست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دو آن بود عثمان گزین خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول که او را ستاید به خوبی رسول

دلایل ردکنندگان اعتبار این ابیات

ابیات ستایش خلفای چهارگانه از سوی متخصصان تصحیح متون الحاقی تلقی شده و در بهترین شاهنامه تصحیح‌شده به‌روش علمی، شاهنامه جلال خالقی مطلق، وجود ندارند.[۱۴] خالقی مطلق دلایل فنی الحاقی‌بودن این ابیات را چنین برشمرده است:

منابع

  1. امین، سید حسن، «مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه»، حافظ، شماره ۲۷، فروردین ۱۳۸۵ش، ص۱۶.
  2. خالقی مطلق، جلال و دیگران، فردوسی و شاهنامه‌سرایی‌ (برگزیده مقالات دانشنامه زبان و ادب فارسی)، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۹ش، ج۱، ص۱۴۲.
  3. خالقی مطلق، جلال و دیگران، فردوسی و شاهنامه‌سرایی‌ (برگزیده مقالات دانشنامه زبان و ادب فارسی)، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۹۹ش، ج۱، ص۱۴۲.
  4. نظامی سمرقندی، احمد بن عمر، چهار مقاله، تحقیق محمد قزوینی، تهران، انتشارات ارمغان، بی‌تا، ص۷۷.
  5. قزوینی رازی، عبدالجلیل بن عبدالحسین، نقض، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش، ص۲۳۱.
  6. قاضی نورالله شوشتری، نورالله بن شریف‌الدین، مجالس المؤمنین، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۵۹۴.
  7. خالقی مطلق و دیگران، فردوسی و شاهنامه‌سرایی، ج۱، ص۱۴۲-۱۴۳.
  8. خالقی مطلق و دیگران، فردوسی و شاهنامه‌سرایی، ج۱، ص۱۴۲.
  9. خالقی مطلق و دیگران، فردوسی و شاهنامه‌سرایی، ج۱، ص۱۴۳.
  10. خالقی مطلق و دیگران، فردوسی و شاهنامه‌سرایی، ج۱، ص۱۴۲.
  11. فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، تحقیق ژول مول، تهران، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، ۱۳۵۳ش، ص۳-۷.
  12. خالقی مطلق و دیگران، فردوسی و شاهنامه‌سرایی، ج۱، ص۱۴۲.
  13. فردوسی، شاهنامه، ص۸.
  14. فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، تحقیق جلال خالقی مطلق، نیویورک، انتشارات کتابخانه فارسی، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۰.