ولایت فقیه از نگاه قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۵ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

نظر قرآن را در مورد ولایت فقیه بیان فرمایید؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png
حوزه-و-روحانیت.png


ولایت فقیه، امری سیاسی دینی است برای برپایی حکومت عدل و داد. نظریه‌ ولایت فقیه میان برخی فقیهان، این است که پس از پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع)، فقیه اعلم بر مردم حاکم می‌شود تا طاغوت و ظلم بر مردم ولایت پیدا نکند.

اسلام دین سیاست

اسلام دین سیاست است؛ نظامی است که برای تنظیم حیات اجتماعی و زیست مسالمت‌آمیز انسان عرضه شده و هدف آن، تأمین سعادت و رسیدن به کمال انسانی است. از دیدگاه اسلام، دین و دنیا به هم آمیخته است و سعادت و کمال هر یک به سعادت و کمال دیگری بستگی دارد؛ بلکه کمال در این جهان، مقدمه کمال در جهان دیگر است.

اسلام برای تنظیم این حیات برنامه دارد و مسئله اجرای عدالت اجتماعی، یکی از مسائل اساسی و زیربنایی نظام اسلامی است و نمی‌توان تصور نمود که برای تضمین اجرای این نظام، جنبه مسئولیت آن را در نظر نگرفته و شرایط صلاحیت آن را نادیده گرفته باشد و این مهم را بدون قید و شرط، کاملا به مردم واگذار کرده باشد.

این شرایط، در دو شرط اساسی خلاصه می‌شود: توانایی سیاسی و آگاهی دینی؛ چنان‌که در کلام امام علی(ع) آمده است: «شایسته‌ترین افراد، برای رهبری و زعامت، کسی است که توانایی لازم در او فراهم باشد و از دیدگاه‌های شرع ـ در امر رهبری ـ آگاهی کامل داشته باشد.»[۱]

این رهنمود بدین معنا است که از جانب شرع، برای انتخاب رهبر سیاسی، علاوه بر دارا بودن توانایی‌های لازم ـ که یک شرط عقلی است و همواره عقلای جهان، این توانایی‌ها را در انتخاب رهبران سیاسی خود رعایت می‌کنند ـ بینش گسترده دینی او نیز رعایت شود؛ زیرا می‌خواهد بر جامعه‌ای حکومت کند که نظام اسلامی بر آن حاکم است؛ بنابراین، این یک شرط کاملا طبیعی است که بایستی رهبران سیاسی ـ اسلامی، دارا باشند.[۲]

ولایت فقیه در امتداد امامت

ولایت فقیه در امتداد ولایت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) قرار دارد و این ولایت ـ به مفهوم سیاسی آن ـ همان زعامت و رهبری سیاسی است که مسئولیت تأمین مصالح امت و تضمین اجرای عدالت را بر عهده دارد. این مسئولیت، در دوران حضور، بر عهده شخص معصوم بوده و در عصر غیبت بر عهده فقیه جامع الشرائطی است که شایستگی رهبری را دارا باشد.

از دیدگاه شیعه امامیه، در زمان غیبت امام معصوم، گرچه حکومت به شخص معینی تفویض نشده است؛ ولی به حکم عقل و نقل باید حکومت برقرار باشد و حکومت مطلوب در جهان اسلامی، حکومت اسلامی است و حاکم اسلامی باید عالم به قوانین اسلامی، عادل و از قدرت مدیریت و زعامت برخوردار باشد و با توجه به این ملاک که ولایت فقیه در رابطه با اجرای احکام و قوانین اسلامی، همان ملاک ولایت امام معصوم در این باره است، همه اختیارات حکومتی امام معصوم را فقیه نیز داراست.[۳]

دلایلی از قرآن کریم

موضوع حکومت «الله» در مقابل حکومت «طاغوت» در سطحی وسیع در قرآن مطرح گردیده و پیامبران آمده‌اند تا حکومت طاغوت را در هم شکنند و حکومت «الله» را جهان شمول نمایند. جایگزینی حکومت «الله» به جای حکومت «طاغوت» به آن است که کسانی که جنبه الهی دارند و با نام خلیفه اللّه فی الارض مطرح‌اند، حکومت کنند و دست طاغوت را از حاکمیت کوتاه نمایند.

تمام انبیای الهی به حکم نبوت و خلافت الهی، حق حاکمیت دارند و پیامبرانی که امکانات بر ایشان فراهم بود، به اقتضای مقام و حق نبوت، رهبری سیاسی امت خویش را بر عهده گرفته بودند. قرآن کریم، خطاب به حضرت داوود(ع) می‌فرماید:

﴿یا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاک خَلِیفَةً فِی الْأَرْ‌ضِ فَاحْکم بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَیٰ فَیضِلَّک عَن سَبِیلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یوْمَ الْحِسَابِ؛ ما تو را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دادیم، پس حاکمیت خود را بر اساس حق و عدالت استوار نما، و زنهار که در پی خواست‌های [نفسانی] خود باشی که تو را گمراه می‌کند. کسانی که از راه حق جدا گشته و به بیراهه می‌روند به سخت‌ترین دشواری‌ها دچار می‌گردند؛ زیرا روز بازرسی را فراموش کرده‌اند.(ص:۲۶)

پذیرفتن حاکم جائر و انتخاب و بیعت با وی، اعتماد به ستم گر و پذیرش حاکمیّت «طاغوت» به جای حاکمیّت «اللّه» است:

﴿أَلَمْ تَرَ‌ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِ‌يدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُ‌وا أَن يَكْفُرُ‌وا بِهِ وَيُرِ‌يدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا؛ آيا نمی‌بينى كسانى را كه گمان می‌‏برند كه بدانچه بر تو و بر آنچه پيش از تو فرود آمد، ايمان آوردند؛ می‌‏خواهند بطاغوت داورى برند در حاليكه دستور دارند بدان كفر بورزند و شيطان می‌خواهد آنها را گمراه كند، به گمراهى دور.(نساء:۶۰) این آیه به خوبی روشن می‌سازد که وظیفه آحاد مسلمین، روی گردانی از حکومت طاغوت و روی آوردن به حکومت اسلامی است.

درباره مشروعیت ولایت فقیه به آیات فراوانی استناد شده است.[۴]

شواهدی از روایات

روایتی که شیخ صدوق نقل می‌کند که پیامبر اسلام(ص) فرموده‌اند: «خدایا! جانشینان مرا رحمت فرست. پرسیدند: یا رسول اللّه! جانشینان تو کیان‌اند؟ فرمود: آنان که بعد از من می‌آیند و حدیث و سنت مرا نقل می‌کنند.»[۵]

مفهوم خلافت، در بین مسلمانان. مفهومی روشن و شناخته شده بوده است و جانشینی پیامبر، عهده‌داری همه مسئولیت‌های سیاسی و حکومتی آن حضرت است. معنای روایت آن است که علما جانشین پیامبرند و ولایتی که آن حضرت در زمینه حکومت داشته است به جز آنچه از خصایص پیامبر(ص) بوده، برای فقها که مصداق روشن راویان و بیان کنندگان سنت پیامبرند نیز ثابت است.[۶]

مطالعه بیشتر

  • ولایت فقیه حکومت اسلامی، امام خمینی.
  • ولايت در قرآن، آيت الله عبدالله جوادي آملي.
  • كاوش‌هايي پيرامون ولايت، آيت‌الله جعفر سبحاني.

منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.
  2. معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، ص۸–۹.
  3. ره توشه راهیان نور، ویژه جوانان، ۷۶، ص۲۳۹–۲۴۰ به نقل از کتاب موسوی خمینی، سید روح الله، البیع، ج۲، ص۴۶۶.
  4. سوره مائده، آیه۳ و ۵۵ و ۶۷. سوره احزاب، آیه۳۳ و….
  5. حر عاملی، محمد حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۶۵.
  6. فلسفه سیاست، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ص۱۸۰.