راههای کنترل خشم
راههای کنترل خشم چیست؟
از میان بردن عوامل خشم
برای مهار خشم و درمان آن، باید انگیزههایی را که موجب پیدایش خشم میشود شناخت و آنها را از میان برد. عوامل زمینهساز خشم به دو گروه کلی تقسیم شده است:
عوامل درونی
عوامل درونی، عواملی هستند که ریشه آنها به خود شخص برمیگردد، مانند کبر، عُجْب، حرص و حسد.
عوامل بیرونی
عوامل بیرونی، از خارج موجب انگیزش خشم انسان میشود. عوامل خارجی را چون گسترده بوده و در اختیار انسان نیست، کمتر میتوان کنترل کرد. با وجود این، انسان بایستی اراده خود را طوری تقویت کند و بر غریزه خشم خویش طوری مسلط شود که این غریزه در چنین مواقعی تابع عقل و اراده او شود، نه حاکم بر آن.[۱]
عوامل درونی را باید با خودسازی و تزکیه نفس ریشه کن ساخت؛ ولی عوامل خارجی را چون هم گستردهاند و هم در اختیار ما نیستند، کمتر میتوان کنترل کرد. با وجود این، انسان بایستی اراده خود را طوری تقویت کند و بر غریزه خشم خویش طوری مسلط شود که این غریزه در چنین مواقعی تابع عقل و اراده او شود، نه حاکم بر آن.[۱]
آنچه ذکر شد، مربوط به ریشه کن سازی اسباب و عللی است که خشم را برمیانگیزد و موجب بروز آن میگردد، لیکن باید دید، اگر با رعایت مسایل فوق، باز هم نیروی غضب تهییج شد و آتش خشم زبانه کشید، چه باید کرد؟
نکتههایی در کنترل خشم
۱. یادآوری فضیلت کظم غیظ. عفو و بردباری و نیز پاداش عظیمی که خدای متعال برای دارندگان این صفات تعیین کرده، از جمله این که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من کفّ غضبهُ کفّ الله عنهُ عذابه؛ آن که خشم خود را بازدارد، خداوند عذاب خود را از او باز خواهد داشت.[۲]
۲. یادآوری عظمت عذاب الهی، گستردگی قدرت و حاکمیت او و این که توانایی انسان بر کسی که مورد خشم او قرار گرفته، در برابر قدرت لایزال خداوند نسبی و ناچیز است و نیاز او به عفو و اغماض الهی به مراتب بیشتر از نیاز مردم به عفو اوست. در این باره امام صادق(ع) چنین فرمود: «در تورات نوشته شده: ای فرزند آدم، مرا به هنگام خشم خویش به یادآور تا تو را به هنگام خشم خود یاد آورم».[۳]
۳. پناه بردن به خدا از شر شیطان و وسوسههای او، به این که بگوید: «اَعوذُ بالله من الشّیطانِ الرّجیم» و این دستوری است که گاهی رسول خدا(ص) به افراد خشمگین میفرمود.[۴]
۴. وضو گرفتن یا غسل کردن با آب سرد نیز در فرونشاندن آتش خشم مؤثر است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اذا غضبَ احدُکُم فلیتوَضّا بالماءِ الباردِ، فانّ الغضبَ منَ النّار؛ هر گاه یکی از شما را خشم فراگرفت، با آب سرد وضو بگیرد، زیرا خشم از آتش است.[۵]
۵. سکوت و آرامش نیز در پیشگیری از خشم مؤثر است. علی(ع) فرمود: «و داووا الغضب بالصّمت؛ خشم را با سکوت درمان کنید».[۶]
۶. تغییر وضعیت از حالت ایستاده به نشسته یا به عکس نیز در برخی از روایات توصیه شده است. امام باقر(ع) فرمود: «ایّما رجلٍ غضبَ و هُو قائمٌ فلیجلس، فانّهُ سیذهبُ عنهُ رجز الشیطانِ و ان کانَ جالساً فلیقُم؛ هر که در حال ایستاده خشمگین شد، زود بنشیند، با این کار، وسوسه شیطان از بین میرود و نیز اگر نشسته است، زود برخیزد.[۷]
نتیجهگیری: بنابراین، غریزه خشم و غضب نیز، مانند دیگر غرایز انسانی، نیرویی کور و بیشعور میباشد که تنها ارضای خود را میطلبد، که اگر تحت رهبری عقل قرار گیرد و در جای خود، به اندازه صحیح اعمال شود، مایه خوشبختی و سعادت بوده و آدمی در شئون مختلف زندگی، از فواید آن بهرهمند میگردد و اگر خودسر و بیقید و بند باشد و در راه غلط و خلاف مصلحت به کار افتد، و لجام گسیخته عمل نماید، باعث فساد و تباهی میگردد و مصیبتهای سخت وجبران ناپذیری به بار میآورد. از این رو، امام سجاد(ع) فروخوردن خشم و قدرت خاموش کردن آتش آن را به عنوان زیور صالحان و زینت تقوا پیشگان، از درگاه خداوند خواسته، عرض میکند:
«و حلّنی بحیله الصّالحین و البسنی زینه المتّقین فی بسط العدل و کظم الغیظ و إطفاء النّائره؛ بارالها! مرا به زیور صالحان بیارای و زینت متّقین را به من بپوشان، تا عدل را گسترش دهم و خشم را فرو نشانم و شعلههای سوزان دشمنی را خاموش سازم».[۸]
عصبانيّت به معناي خشمگين بودن و غضبناك بودن است. حالت و كيفيت خاصي است كه بر فرد عارض ميشود و شخص تعادل قواي ارادي و تسلط خود را بر اثر ناراحتي و خشم از دست ميدهد.}}[۹] در منابع ديني و اخلاق اسلامي، بحث عصبانيت، تحت عنوان «غضب» و «غيظ» مطرح است و از شاخههاي بحث رذايل و «نبايدهاي اخلاقي» ميباشد.
حضرت امام خميني(ره) ميفرمايد:
غضب يك حركت و حالت نفساني است كه به واسطهي آن جوشش و غليان در خون قلب حادث شود، براي انتقام. پس وقتي اين حركت سخت شود، آتش غضب را فروزان كند، و پر شود شريانها و دماغ از يك دود تاريك مضطربي كه به واسطهي آن عقل منحرف شود، و از ادراك و رويّه باز ماند.[۱۰]
غيظ و غضب از منظر قرآن شريف و منابع روايي
در قرآن شريف و منابع روايي، بحث غيظ و غضب،تحت عناوين مختلف،مورد بررسي قرار گرفته است. قرآن شريف در مورد غيظ و غضب كفّار نسبت به اهل ايمان ميفرمايد: ﴿وَ اِذا خَلَوا عَضّوُا عليكُمُ الاناملَ مِن الغيظ قُل مُوتوا بِغَيْظكُمْ[۱۱]
«از شدت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان ميگزند بگو: با همين خشمي كه داريد بميريد.» اين است يكي از نبايدهاي اخلاقي، كه از ناحيهي كفار سرميزد. در مورد اصل خشم و غضب، پيامدها و پيشگيري و درمان آن،روايات بسياري وارد شده است. براي نمونه پيامبر اسلام(ص) ميفرمايد: «اجتَنِبِ الغضب»﴾[۱۲] يعني «از خشم بپرهيزيد» مولانا ميگويد:
صد هزاران ظلمت است از خشم تو
بر عباد الله اندر چشم تو
خشم بنشان چشم بگشا شاد شو
عبرت از ياران بگير استاد شو[۱۳]
پيشگيري و درمان عصبانيت
قرآن شريف، در آيات زيادي به پيشگيري و درمان عصبانيت و خشم شديد، تشويق ميكند و ميفرمايد: {{قرآن|والذين يُنفقون في السّرّا و الضّرّاء و الكاظمينَ الغَيظَ...[۱۴]؛ همانها كه در توانگري و تنگدستي، انفاق ميكنند و خشم خود را فرو ميبرند و از خطاي مردم در ميگذرند و خدا نيكوكاران را دوست دارد.
كسي كه ميخواهد محبوب خدا بشود بايد از مال بگذرد و خشم و غضب را فرو برد.[۱۵] بيشتر آيات و روايات در راستاي عصبانيت و غيظ و غضب، جنبه پيشگيري دارد تا درماني. اسلام عزيز ميخواهد انسانها اصلاً خشم نكنند و عصباني نشوند. از اين جهت قرآن شريف در آيه ي ۸۳ و ۸۴ از سوره يوسف، در آيهي ۵۸ از سوره نمل و در آيه ۳۷ از سوره شوري، در مورد فرو بردن خشم و پيشگيري آن تشويق ميكند. روايات بسياري در راستاي پيشگيري و درمان خشم و عصبانيت وارد شده است كه اشاره به بعضي از آنها جالب توجه است:
رسول اسلام ميفرمايد: «اَحزمُ النّاس الكظمَهم لِلغيظ»؛[۱۶] آن كه در فرو بردن خشم از ديگران بيشتر است از همه كس دورانديشتر است، در جاي ديگر ميفرمايد: «ميخواهيد شما را با آن كس كه از همه زورمندتر است، رهبري كنم؟ آن كه هنگام خشم بهتر خود را نگاه ميدارد.[۱۷]
امام خميني(ره) با يك تشبيه زيبا و عميق و دقيق، در مورد درمان خشم و عصبانيت ميفرمايد: «مَثَل انسان در حال شعلهي آتش غضب، مثل غاري است كه در او آتش فراوان افروخته شود، به طوري كه از شعله و دود پر گردد،و در آن هوا و دود و اشتعال محتقن و محتبل گردد، و نفيرها و صداهاي سخت از آن بيرون آيد، و شعلههاي آتش در هم پيچد، و نائره آن روزافزون گردد. در اين حال، علاج آن بسيار مشكل شود، و خاموش نمودن آن ممكن نگردد؛ زيرا كه هر چه در او افكنند از براي علاج شعلههاي فروزان و برافروخته،آن را بخورد و بلع كند و جزو خود كند و بر مادهي آن افزايش پيدا شود. از اين جهت انسان در حال نائرهي آتش غضب، كور شود از رشد و هدايت، و كر شود از موعظه و نصيحت؛ بلكه موعظه در اين حال سبب ازدياد غضب او شود و مايهي شعلهي نائره آن گردد. از براي اين شخص راه چارهاي در اين حال نيست.»[۱۸]
==جمعبندي:== آنچه از قرآن شريف، منابع روايي و منابع اخلاقي ديگر بدست ميآيد اين است كه:
۱. پيشگيري
در مرحله اول بايد از بيماري غضب و عصبانيت پيشگيري نمود و پيشگيري آن به اين است كه انسان با پشتوانه باورهاي ديني، رعايت دستورهاي اخلاقي، همانند محبت، صله رحم، ايثار، گذشت و عفو ... توكل و توسل و سرگرميهاي سالم، به زندگي خود آرامش ببخشد و خود را وارد عرصه نگرانيها، استرس، اضطراب، بيماري ماشيني و صنعتي و... نكند و اعصاب خود را ناآرام نكند. چون، «الا بذكر الله تطمئنّ القلوب»[۱۹]
۲. درمان
مرحله بعدي، مرحله درمان است و خلاصه آن چنين است كه: از نظر زماني بايد توجه داشت كه در حال شعلهور بودن آتش غضب و خشم نبايد دست به درمان زد و يا فرد خشمگين را نصيحت نمود. بايد صبر كرد تا شعلهي خشم فروكش كند، آنگاه راهكارهاي علمي و عملي را در قالب دستورالعمل اخلاقي و... ارائه كرد.
الف) ترك صحنه
در حالت خشم و غضب انسان خشمگين بايد معركه و صحنهي خشم و عصبانيت را ترك نمايد و يا تغييراتي در خود به وجود آورد. براي مثال اگر ايستاده است بنشيند و اگر نشسته است بخوابد.
ب) استفاده از افراد متخصص
تا درمان كامل لازم است از افراد متخصص و كارشناس همانند پزشك روانشناس و يا معلم اخلاق در جهت درمان بيماري خشم و عصبانيت كمك گرفت و از راهكارها ودستورالعملهاي آنها بهره جست.
ج) ذكر خداوند
به ذكر خداي تعالي مشغول شود و برخي ذكر خداي تعالي را در اين وقت، واجب دانستهاند.
د) به زمين چسبيدن
در روايتي آمده، «هنگام خوف غضب و خشم، به زمين بچسبيد.[۲۰]» يعني چيزهايي را از زمين دستاويز و تكيه گاه خود قرار دهيد. براي مثال به درخت تكيه دهيد و يا بر روي سنگي بنشينيد و يا به سنگي و ستوني بچسبيد تا آرامش يابيد.
و) صلح رحم
هر كس بر خويشاوندان خويش غضب كرد، نزد او رود و خود را به او نزديك نمايد و به جهت صله رحم با او مصافحه و روبوسي نمايد. اين كار باعث آرامش روح و روان انسان خشمگين و همهي انسانها ميشود... .[۲۱]
ه ) وضو گرفتن
در روايت ديگر آمده است: هنگام خشم وضو بگيريد؛ آمده است: «خشم از شيطان است و شيطان از آتش پديد آمده و آتش را به آب مي توان خاموش كرد وقتي يكي از شما خشمگين شود وضو گيرد.»[۲۲]
ي) غسل كردن
در حديث ديگر آمده است كه هنگام غضب و عصبانيت غسل نماييد. «... فَاِذا غَضِبَ اَحَدُكُمْ فَلْيَغْتَسِل»؛ يعني وقتي يكي از شما خشمگين شود غسل نمايد.[۲۳]
مطالعه بیشتر
منابع
- ↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ آداب معاشرت اسلامی، قم، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، چ سوّم، ۱۳۷۹، ص۱۷۹–۱۸۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، ج۷۳، حدیث ۷، ص۲۶۳.
- ↑ کلینی، کافی، ج۲، ص۳۰۴.
- ↑ القمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۳۱۹.
- ↑ القمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۳۱۹؛ میزان الحکمه، ج۹، ص۴۳۴۰، حدیث ۱۵۰۶۱.
- ↑ آمدی، غرر الحکم، حدیث ۵۱۵۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۶۴.
- ↑ صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق.
- ↑ . معين، محمد، فرهنگ فارسي، تهران، امير كبير، هشتم، ۱۳۷۱، ج۲، ص۲۳۱۱.
- ↑ .موسوي خميني، روح الله، شرح حديث جنود عقل و جهل، تهران، نشر آثار امام، دوم،۱۳۷۷، ص۲۳۸.
- ↑ . آل عمران/۱۱۹.
- ↑ . نهجالفصاحه، ح ۶۲، ص۱۲.
- ↑ . مثنوي معنوي، دفتر ۴، ابيات ۹ ـ ۳۴۴۸.
- ↑ آل عمران/۱۳۴.
- ↑ تفسير نور، قم: مؤسسه در راه حق، سوم، ۱۳۷۵، ج۲، ص۱۸۰.
- ↑ . نهجالفصاحه، ح ۹۵، ص۱۷.
- ↑ همان، ح۴۶۳، ص۸۷.
- ↑ موسوي خميني، روح الله، «شرح حديث جنود عقل و جهل» همان.
- ↑ رعد/ ۲۸.
- ↑ نهج الفصاحه، ح ۴۶۶، ص۸۹.
- ↑ خميني، روح الله، همان.
- ↑ نهج الفصاحه، ح ۶۶۰، ص۱۳۲.
- ↑ همان، ح ۲۰۳۹، ص۴۳۲.