نقش عالمان شیعه در جنگ اول ایران و روسیه
نقش علما و روحانیت در جنگهای روس و ایران در دوره قاجار چه بود؟
نقش عالمان شیعه در جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار شامل صدور فتوای و نگارش رسالههایی درباره جهاد و تشویق مردم به جهاد با کفار از طریق سخنرانی و همراهی با آنان در جنگ بوده است.
جنگهای ایران و روسیه، شامل دو دوره جنگ میان امپراطوری روسیه و دولت قاجار بر سر تصرف منطقه قفقاز است كه به شكست ایران و انعقاد عهدنامههای گلستان و تركمانچای و جدا شدن سرزمینیهای قابل توجهی از ایران شد. این جنگها از اثرگذارترین وقایع دو قرن اخیر ایران در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قلمداد شدهاند.
دوره درگیری ایران در این جنگها مقارن با حکومت فتحعلیشاه قاجار بود که دوران نفوذ چشمگیر عالمان شیعه در دربار و حکومت به شمار میرود. در جنگ اول ایران و روسیه، عالمان برجسته شیعه، چون شاهد سقوط سرزمینهای اسلامی به دست کفار بودند، به درخواست فتحعلیشاه برای صدور فتوا پاسخ مثبت دادند و رسائل و فتاوایی برای مقابله با روسها نوشتند.
در جنگ دوم ایران و روس، برخی از عالمان طراز اول، به رهبری سید محمد مجاهد، برای همراهی ایرانیان از عراق به ایران آمدند. آنان برای تشویق مردم برای جهاد با متجاوزان فتوا دادند که هرکس از جهاد با روسها کنار بکشد از اطاعت خداوند سر باز زده و از شیطان پیروی کرده است. این فتوا موجب شد تا شاه به جهاد راضی شود و نماینده روسیه را مرخص کند و فرمان جنگ دهد.
جنگهای ایران روسیه
جنگهای ایران و روسیه، شامل دو دوره جنگ میان امپراطوری روسیه و دولت قاجار بر سر تصرف منطقه قفقاز است كه به شكست ایران و انعقاد عهدنامههای گلستان و تركمانچای و جدا شدن سرزمینیهای قابل توجهی از ایران شد. این جنگها از اثرگذارترین وقایع دو قرن اخیر ایران در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قلمداد شدهاند.[۱] زمان این دو جنگ میانه سالهای ۱۲۱۸-۱۲۲۸ق (۱۸۰۳-۱۸۱۳ق) در جنگ اول و ۱۲۴۱-۱۲۴۳ (۱۸۲۶-۱۸۲۸) در جنگ دوم بوده است.[۲]
مهمترین علت این جنگها را سیاستهای توسعهطلبانه دولت روسیه به دلیل رشد سرمایههای تجاری روسیه دانستهاند. حکومت روسیه برای برای پیشرفت خود تسلط بر هند را شرط لازم میدانست و به همین دلیل ایران و خلیجفارس را بهعنوان دروازه هند مورد توجه قرار داده بود. همچنین، این كشور به قفقاز و سواحل غربی و جنوبی دریای خزر نیز چشم داشت؛ زیرا حفظ این مناطق به منزله حفظ مرزهای روسیه در برابر عثمانی بود. اهمیت تجاری و حاصلخیز بودن قفقاز و نیز دستیابی به دریای مازندران از دیگر انگیزههای روسیه برای تصرف این منطقه بود.[۳]
وضعیت دینی در ایران مقارن با جنگهای ایران و روسیه
ظهور سیاسی عالمان شیعه در تاریخ معاصر ایران را به اوایل قرن نوزدهم میلادی بازگرداندهاند.[۴] در دوران سلطنت فتحعلیشاه قاجار (۱۲۱۲-۱۲۵۰ق)، به دلیل علایق مذهبی شاه، قدرت روحانیان شیعه افزایش یافت و آنان حضور گستردهای در حکومت یافتند. دوره حکومت فتحعلیشاه مقارن با قدرت گرفتن عالمان اصولی پس از تلاشهای آقا محمدباقر بهبهانی (۱۱۴۴-۱۲۰۸ق) بود. مباحثات مذهبی میان اخباریان و اصولیان در دوران فتحعلیشاه نیز ادامه داشت. شاه شخصاً در این مناظرات مذهبی به نفع اصولیان وارد میشد.[۵]
در دوران حکومت فتحعلیشاه نفوذ عالمان شیعه بیش از پیش در دربار و حکومت افزایش یافت. در این دوره، با توجه به تسلط گفتمان مذهبی بر جامعه، رابطهای دوسویه میان حکومت و روحانیت شکل گرفت. شاه قاجار برای جلب حمایت عالمان زمان، فعالیتهای مذهبی چون بازسازی اماکن متبرکه را انجام میداد و به برخی عالمان مناصب دولتی واگذار میکرد. ولی عده بسیاری از عالمان شیعه در این دوره مستقل بودند و قدرت معنوی داشتند و همین موجب توجه و حرفشنوی حکومت از آنان میشد.[۶]
عالمان شیعه و جنگ اول
در دوره اول جنگهای ایران و روس، حکومت برای جلب کمک مالی و نظامی مردم و نخبگان نظامی و ایلاتی تلاش کرد تا جنگ با روسیه را از نبرد نظامی به نبرد عقیدتی اسلام در برابر کفر تعریف کند. دولت قاجار در این راستا تلاش کرد تا حمله روسها را نه یک حمله نظامی و سیاسی به قلمرو یک حکومت، بلکه حمله به قلمرو اسلام شیعی برای از بین بردن اسلام و مسلط کردن کفر تعریف کند و از این طریق درصدد گرفتن فتاوای جهادی از علمای اصولی برآید تا از طریق آنها به نبرد خود با روسیه مشروعیت بخشد. عالمان برجسته این دوره، اگرچه حکومت قاجار را مشروع نمیدانستند، چون شاهد سقوط سرزمینهای اسلامی به دست کفار بودند به درخواست فتحعلیشاه پاسخ مثبت دادند و رسائل و فتاوایی برای مقابله با روسها نوشتند تا با آنان همراهی کرده باشند.[۷]
میرزا عیسی قائممقام فراهانی، وزیر عباس میرزا نایب السلطنه، مسئولیت جمعآوری فتواهای جهاد با روسها را برعهده گرفت. او برای این کار ملا باقر سلماسی و صدرالدین محمد تبریزی را به عراق نزد شیخ جعفر کشف الغطاء و سید علی طباطبایی، صاحب ریاض المسائل، فرستاد. او نامههایی نیز برای علمای بلاد، چون میرزای قمی، محمدحسین خاتونآبادی (امام جمعه اصفهان)، ملا علیاکبر ایجی و ملا احمد نراقی نوشت. در پاسخ به درخواست قائممقام، عالمان شیعه رسائل و فتاوایی نوشتند که به دستور عباس میرزا توسط قائممقام فراهانی در کتاب احکام الجهاد و اسباب الرشاد جمعآوری شدند.[۸]
عالمان شیعه در این فتواها فتحعلیشاه را از جانب خود بهعنوان فرمانده سپاه اسلام برای مقابله با روسها منصوب کردند و به او برای اخذ مالیات از مردم برای مقابله با روسها اختیار دادند. برخی معتقدند که این اقدام عالمان را نباید بهعنوان مشروعیتبخشی به حکومت قاجاریه تلقی کرد، بلکه این عمل نوعی تأیید بر نقش عالمان شیعه بهعنوان منبع مشروعیت حکومت قاجار بر اساس نظریه نیابت عامه فقیهان بود.[۹]
عالمان شیعه و جنگ دوم
در جنگ دوم ایران و روس، عباس میرزا برای همراهکردن فتحعلیشاه و مردم برای جنگ با روسها و باز پس گرفتن سرزمینهای از دست رفته طی عهدنامه گلستان تصمیم گرفت تا از قدرت عالمان شیعه استفاده کند. او عدهای را مأمور کرد تا به عتبات بروند از ظلم روسها، بر مسلمانان، به سید محمد طباطبایی مشهور به مجاهد، فقیه بزرگ شیعه در آن دوره، شکایت کنند. سید محمد مجاهد پس از دریافت نامههای مردم و نامهنگاری با شاه، به همراه عدهای از علما به ایران آمد. او در ایران، با نگارش نامههایی به عالمان مناطق مختلف از آنها خواست مردم را به جهاد دعوت کنند.[۱۰]
در ۲۶ شوال ۱۲۴۱ق، فتحعلیشاه برای رفتن به سلطانیه از تهران بیرون رفت. سید محمد مجاهد و برخی دیگر از عالمان طراز اول، مانند ملا محمدجعفر استرآبادی، آقا سید نصرالله استرآبادی، ملا محمدتقی برقانی، اندکی پس از ورود شاه به سلطانیه رسیدند. در سلطانیه نمایندهای از سوی تزار روس برای برقراری صلح حاضر شده بود و شاه نیز علاقه چندانی به جنگ نداشت، ولی نظر عالمان شیعه و مردم حاضر در آنجا بر جنگ بود.[۱۱] در این شرایط فقیهان حاضر به رهبری سید محمد مجاهد فتوا دادند که هرکس از جهاد با روسها کنار بکشد از اطاعت خداوند سر باز زده و از شیطان پیروی کرده است. این فتوا موجب شد تا شاه به جهاد راضی شود و نماینده روسیه را مرخص کند و فرمان جنگ دهد.[۱۲]
پس از این واقعه، عالمان شیعه خود را برای جهاد با کفار آماده کردند و در مسیر حرکت به سوی سرحدات مردم را به جهاد تشویق میکردند. این تشویقها موجب بروز پیروزیهایی در ابتدای نبرد و فتح برخی مناطق شد؛ اما ضعف مدیریت جنگ و سستی برخی فرماندهان موجب شکست سپاه ایران شد.[۱۳]
منابع
- ↑ مصدق، علیاصغر، «جنگهای ایران و روس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۱، ص۱۵۱.
- ↑ وقایعنگار مروزی، میرزا محمدصادق، تایخ جنگهای ایران و روس (یادداشت های میرزا محمدصادق وقایعنگار مروزی از آغاز تا عهدنامه ترکمانچای)، محقق امیرهوشنگ آذر، بیجا، ناشر محقق، ۱۳۶۹ش، ص۲۵.
- ↑ مصدق، «جنگهای ایران و روس»، ص۱۵۱.
- ↑ پزشکی، محمد و دیگران، انقلاب اسلامی و چرایی و چگونی رخداد آن، قم، نشر معارف، ۱۳۸۱ش، ص۴۰.
- ↑ کاظمی موسوی، سید احمد، خاقان صاحبقران و علمای زمان: نقش فتحعلیشاه قاجار در شکلگیری روندها و نهادهای مذهبی نو، تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۹۷ش، ص۱۷-۱۹.
- ↑ برای اطلاع کامل تر ن.ک: الگار، حامد، دین و دولت در ایران (نقش علما در دوره قاجار)، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، انتشارات توس، ۱۳۶۹ش، ص۸۷-۱۲۸.
- ↑ زرگرینژاد، غلامحسین، «بررسی احکام الجهاد و اساب الرشاد نخستین اثر در تکوین ادبیات جهادی تاریخ معاصر ایران»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، شماره ۱۵۵، پاییز ۱۳۷۹ش، ص۳۷۸-۳۸۰.
- ↑ سپهر، محمدتقی بن محمدعلی، ناسخ التواریخ، تحقیق محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۳ش، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵؛ نیز: قائم مقام بزرگ فراهانی، عیسی بن حسن، احکام الجهاد و اسباب الرشاد، تحقیق غلامحسین زرگرینژاد، تهران، انتشارات بقعه،۱۳۸۰ش، ص۸۲.
- ↑ الگار، دین و دولت در ایران، ص۴۸-۴۹.
- ↑ الگار، دین و دولت در ایران، ص۱۴۷-۱۵۰.
- ↑ سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۳۵۸-۳۵۹؛ نیز: الگار، دین و دولت در ایران، ص۱۵۰-۱۵۱.
- ↑ سپهر، ناسخ التواریخ، ج۱، ص۳۵۹.
- ↑ امین، سید محسن، اعیان الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۴۴۳.