روزه عاشورا

سؤال

روزه در ایام عاشورا و تاسوعا چه حکمی دارد؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


روزه عاشورا، به قصد حزن و اندوه بر امام حسین(ع) مستحب دانسته شده است. برخی امساک از خوردن و نوشیدن را تا عصر بدون قصد روزه و خوردن چیزی بعد از عصر را مستحب دانسته‌اند. عده‌ای هم روزه گرفتن در روز عاشورا را اگر به عنوان خصوصیت و تأکید روزه در این روز باشد، حرام ـ به حرمت تشریعی ـ می‌دانند.

گفته شده است بنی امیه به دلیل پیروزی ظاهری بر امام حسین(ع) عاشورا را روز مبارکی می‌دانستند و در آن روز به جشن می‌پرداختند، و این روز را روزه می‌گرفتند؛ و در روایات از این جهت، از روزه عاشورا نهی شده است.

مطابق برخی نقل‌های تاریخی، روزه عاشورا، در عرب جاهلی مرسوم بوده است و پیامبر(ص) نیز در روز عاشورا روزه می‌گرفت اما پس از تشریع روزه در ماه رمضان، روزه عاشورا منسوخ شد.

حرمت، کراهت و استحباب

روزه گرفتن در روز عاشورا را به قصد تبرک حرام می‌دانند؛ بسیاری روزه گرفتن در روز عاشورا را به جهت حزن و اندوه بر مصیبت وارد شده بر امام حسین(ع) مستحب دانسته‌اند. گروهی آن را مستحب ندانسته‌اند؛ بلکه امساک از خوردن و نوشیدن را تا عصر بدون قصد روزه و خوردن چیزی بعد از عصر را مستحب دانسته‌اند. بنابر این قول، روزه گرفتن مکروه می‌باشد. برخی گفته‌اند: روزه گرفتن در روز عاشورا اگر به عنوان خصوصیت و تأکید روزه در این روز باشد، حرام ـ به حرمت تشریعی ـ است؛ لیکن اگر به عنوان عمومیت استحباب روزه در هر روز ـ جز روزهای حرام، مانند عید فطر ـ باشد مکروه خواهد بود.[۱]

بنی امیه به دلیل پیروزی ظاهری بر امام حسین(ع) عاشورا را روز مبارکی می‌دانستند و در آن روز به جشن می‌پرداختند، آذوقه سال را به خانه می‌آوردند، و این روز را روزه می‌گرفتند.[۲] اما ائمه(ع) از روزه این روز نهی کرده و روزه این روز را مکروه می‌دانستند. امام صادق(ع) در این خصوص می‌فرمایند: «روز عاشورا و تاسوعا را روزه نگیرید، چون این روز مصیبت اسلام و اهل بیت(ع) است؛ و اگر کسی در این روز، روزه بگیرد، با آل زیاد محشور می‌شود؛ و اگر کسی آذوقه به خانه ببرد، برکت از مال او و اهل بیت او برداشته شده شیطان در آن شریک می‌شود…»[۳] از نظر امام رضا(ع) نیز عاشورا روزی است که بنی امیه در آن روز، روزه می‌گیرند و در این روز اسلام و مسلمین عزادار شدند، پس هر کس در این روز، روزه بگیرد، همچون آل امیه، آتش جهنم نصیبش خواهد شد.[۴] روزه روز تاسوعا هم به خاطر روز عاشورا مطرح است و در حدیثی از امام صادق(ع) از روزه روز تاسوعا هم نهی شده است.[۵]

برخی مراجع روزهٔ روز عاشورا را مکروه می‌دانند. برخی گفته‌اند مستحب است در روز عاشورا انسان بدون قصد روزه تا عصر از خوردن و آشامیدن خودداری کند.[۶]

شیخ یوسف بحرینی، در کتاب حدائق، روزهٔ عاشورا را اگر بر وجه حزن گرفته شود جزء مستحبات مؤکده دانسته است. ابوالفتوح روزه عاشورا را بر وجه حزن و مصیبت، مستحب می‌داند. محقق حلی نیز در کتاب المعتبر همین رای را دارد. بعضی هم آن را مکروه دانسته‌اند. شاید معنی مکروه بودن کم بودن ثواب باشد نه محظور بودن آن، چنانکه سید محمد کاظم یزدی (متوفی ۱۳۳۷ق) در کتاب عروة الوثقی به این معنی تصریح کرده است.[۷]

علامه مجلسی در لوایح صاحبقرانی آورده است که امام باقر(ع) درباره روز عاشورا فرمود پیش از روزه ماه رمضان روزه عاشورا بود و چون روزه ماه رمضان نازل شد آن متروک شد و ظاهر آن است که پیشتر واجب بود و منسوخ شد و به این عبارت از آن جهت فرموده‌اند که وجوبش منسوخ است و استحباب آن باقی است. و محتمل است که مکروه باشد چنان‌که در صحیح است از ابن سنان که گفت عرض نمودم به امام صادق که چه می‌فرمایید در روزه عاشورا حضرت فرمودند که روزه بدار بی آن که شب نیت کنی و افطار کن نه از روی خوشحالی و کل روز را روزه مگیر، و می‌باید که امساک کنی تا یک ساعت بعد از عصر و بعد از آن افطار کنی بر شربتی از آب.

و روایت دیگری است از امام باقر که گفت روزه عاشورا روزه‌ایست که متروک است به سبب نزول روزه ماه رمضان و متروک بدعتست. امام صادق فرمودند که روزه‌ایست که در قرآن مجید و حدیثی وارد نشده است که دلالت کند بر آن که سنت حضرت رسول اللَّه ص بوده باشد مگر سنت آل زیاد که ایشان این روزه را وضع نمودند به شکرانه آن که حضرت سید الشهداء را شهید نمودند.

و در حسن کالصحیح منقولست از زید که شنیدم که عبید از امام صادق سؤال کرد از روزه روز عاشورا حضرت فرمودند که هر که این روزه را بگیرد بهره او از این روزه بهره ابن مرجانه عبید اللَّه بن زیاد و لشکر او باشد و احادیث بسیار به این مضمون وارد شده است و چند حدیث وارد شده است از موثق و قوی که کفاره گناهان یک ساله است روزه نهم و دهم و محمولست بر امساک یا از روی حزن و اولی عمل بحدیث عبد اللَّه بن سنان است که آن جامع بین اخبار است که دلالت بر امساک می‌کند.[۸]

تاریخچه روزه عاشورا

به گفتهٔ آلوسی (درگذشته ۱۳۲۴ق) در بلوغ الارب عرب جاهلی یا خصوص قریش به تعبیر او نیز روز عاشورا را روزه می‌داشته‌اند. مضمون عبارت او چنین است: «قریش در جاهلیت روز عاشورا روزه می‌داشتند و شاید آن را از شرع پیش تلقی کرده بوده‌اند و به همین جهت این روز را احترام می‌گذاشتند. می‌گویند قریش در جاهلیت گناهی مرتکب شده که در نظرش بزرگ آمده پس برای کفارهٔ آن، روز عاشورا را روزه گرفته و آن را معمول داشته است.»[۹]

روزهٔ عاشورا به طوری که دشتکی نوشته ابن‌عباس گفته است: یهود روز دهم محرّم را که به نام عاشورا نامیده شده روزه می‌گرفتند پیغمبر(ص) چون به مدینه وارد شد از آنان سبب پرسید. گفتند: چون فرعون در چنین روزی غرق شده موسی به شکرانهٔ آن روزه گرفته و ما به وی تأسی می‌کنیم. حضرت فرمود: «نحن احق بإحیاء سنّة اخی موسی منکم» پس روز عاشورا را روزه گرفت و مردم را به روزه گرفتن وادار فرمود و چون روزهٔ ماه رمضان واجب شد آن اهتمام که در بارهٔ روزهٔ عاشورا بود نماند.»

ابوالفتوح، در طی تفسیر آیهٔ ۱۷۹ از سوره بقره چنین آورده است: «بعضی دیگر از مفسران گفتند خدای تعالی در بدایت شرع، روزهٔ عاشورا و روزهٔ ایام البیض فریضه کرده بود چون روزهٔ ماه رمضان فرض شد تخفیف کرده و آن را برداشت». از این عبارت معلوم می‌گردد که سه روز از هر ماه روزه‌اش واجب شده بوده است و روایتی نقل کرده که به آدم دستور داده شده بوده است که روز ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ از هر ماه را روزه بگیرد. از طرق عامه، هم از صحیح بخاری نقل شده که به اسنادش از عائشه این مضمون را روایت کرده است: «قریش در جاهلیت روز عاشورا را روزه می‌گرفتند بعد پیغمبر(ص) به روزه گرفتن آن روز دستور فرمود تا روزهٔ ماه رمضان واجب شد.[۱۰]


منابع

  1. فرهنگ فقه فارسی، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، قم، زیر نظر محمود هاشمی شاهرودی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۲۹۲.
  2. زیارت در پرتو ولایت، صفحه ۱۵۲ـ زیارت عاشورا، یوم تبرکت به بنوامیه.
  3. مشارق الشموس، جلد ۲، صفحه ۴۵۸.
  4. سبزواری، محمد باقر، ذخیره العباد، مؤسسه ال البیت، بیروت، بی تا، جلد ۳، صفحه ۵۲۰.
  5. حرّ عاملی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، اوّل، بی تا، جلد ۷، باب ۲۱، صفحه ۳۴.
  6. خمینی، روح‌الله و سایر مراجع، رساله توضیح المسایل (مراجع)، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۱، ص۹۶۷.
  7. شهابی، محمود، ادوار فقه (فارسی)، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶۱ و ۱۶۲.
  8. علامه مجلسی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۲۰۱ و ۲۰۲.
  9. شهابی، محمود، ادوار فقه (فارسی)، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶۱ و ۱۶۲.
  10. شهابی، محمود، ادوار فقه (فارسی)، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶۱ و ۱۶۲.