آیه قتل یک نفر مساوی است با کشتن همه انسانها
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
چرا در قرآن قتل یک نفر مساوی قتل همه انسانها دانسته شده است؟
آیه «قتل یک نفر مساوی است با کشتن همه انسانها» بیانگر شدت حرمت و قبح قتل نفس است که با کشتن همه انسانها برابر دانسته شده است. از این آیه برای اهمیت حفظ نفس در اسلام استفاده کردهاند. قرآن قتل یک انسان را چنان شنیع و زشت میداند که آن را با قتل همه انسانها یکی اعلام کرده است.
مفسران معتقدند وقتی شخصی، انسانی را به ناحق میکشد، این آمادگی را دارد که به کشتن دیگر انسانها اقدام کند. دست او به خون بیگناهی آلوده شده و میتواند انسانهای بیگناه دیگری را نیز بکشد.
متن آیه
﴿ | مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا
هر فردی، انسانی را بدون اینکه مرتکب قتل یا فساد در روی زمین شود، بکشد، چنانست که همه انسانها را کشته است. مائده:۳۲ |
﴾ |
شأن نزول آیه
آیه ۳۲ سوره مائده پس از بیان دو فرزند حضرت آدم(ع) آمده است که یکی از آنها دیگری را به قتل رساند.
مفسران در شأن نزول این آیه اختلاف کردند. برخی گفتند سبب نزول آیه آن بود که جماعتی را در جاهلیت پیش از اسلام به روزگاری اندک، از میان کارزاری افتاد و کشتگان و مجروحان از هر دو، گروه پدید آمدند. چون نزد پیامبر آمدند برای داوری، این آیه نازل شد. برخی گفتند سبب نزول آن بود که دو قبیله بودند: یکی اوس یکی خزرج از میان ایشان قتالی افتاد و یکی از یکی قویتر بود اقویاء ضعفا را گفتند ما بهر بندهای آزادی را بکشیم و بهر زنی مردی را و بهر مردی دو مرد را خدای تعالی این آیه را فرستاد.[۱]
تفسیر آیه
نزد عقلا کشتن همه مردم از زشتترین زشتیها است و آیه ۳۲ سوره مائده به صراحت بیان داشته که کشتن یک نفر، در صورتی که به خاطر قصاص یا به عنوان مفسد فی الارض نباشد، به منزله کشتن همه مردم و از زشتترین اعمال و بزرگترین گناهان بهشمار میآید.[۲]
قتل نفس حرام بوده است، چه دلیل لفظی داشته باشیم یانه و هیچگاه حلال نبوده است. و بربنی اسراییل تحریم قتل نفس تشدید شد و دلیل آن احتمالاً این بوده که آنان بقرینه ذیل آیه فوق: «ثُمَّ إِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» (المائدة: ۳۲)؛ در کشتن بیگناهان اسراف میکردهاند.[۳]
علامه طباطبایی: قتل بدون حق منازعه با ربوبیت رب العالمین است.[۴]
قرآن کریم در این آیه یک حقیقت «اجتماعی ـ تربیتی» را بازگو میکند، زیرا کسی که دست به خون انسان بیگناهی میآلاید، در حقیقت چنین آمادگی را دارد که انسانهای بیگناه دیگری را که با مقتول از نظر انسانی و بیگناهی برابرند، مورد حمله قرار داده و به قتل برساند. و نیز کسی که بهخاطر نوعدوستی و عاطفه انسانی، دیگری را از مرگ نجات دهد، این آمادگی را دارد که این طرح انسانی را در مورد هر بشر دیگری انجام دهد، چون او علاقمند به نجات انسانهای بیگناه است.[۵]
مفسران ذیل این آیه گفتهاند اگر یک فرد به ناحق کشته شود خلقت خدا تباه شده، و غرض خدای سبحان که بقای انسانیت نسل بعد از نسل بود باطل شده است، و قاتل در مقام معارضه و منازعه با مقام ربوبی برآمده است.[۶] دین اسلام دینی است که کشتن بی گناهان را شدیداً مذمت میکند. اسلام کشتن یک شخص بی گناه را به مثابه کشتن همه مردم دانسته است که گناه بسیار بزرگ محسوب میشود.[۷]
تکلیفبودن حفظ حیات انسان
از دیدگاه اسلام حیات بهطور کلی نشانهای از رحمت الهی است.[۸] این نگاه به حیات از یک سو به آن ارزش میبخشد، و از سوی دیگر آن را امانتی در دست انسان میداند.[۹] اختیار انسان نسبت به حیات خویش در حدی است که خداوند به او عنایت کرده است؛ بنابراین حیات تنها حق افراد نیست، بلکه حفظ آن تکلیف فرض شده است و گذشتن از این حق جز در محدوده ضوابط الهی ممنوع است.
در فقه اسلامی عنوان «نفس محترمه» مطرح است. از دیدگاه قرآن کریم و روایات، نفس محترمه شامل همه انسانها است،[۱۰] مگر کسی که به جهت ارتکاب جرم تباه کننده حیات، مستحق کیفر و قصاص گردد.
حق حیات برای هر کس، و در نتیجه تکلیف دیگران به رعایت این حق آنقدر ارزشمند است که در قرآن کریم سلب حیات یک فرد، مانند سلب حیات همه انسانها معرفی شده است.[۱۱] از آیه ۳۲ سوره مائده، اهمیت حیات یک انسان از دیدگاه قرآن بهطور کامل مبرهن میگردد، عظمت این امر با توجه به شرایط زمان و مکان نزول قرآن که خون انسانها مطلقاً ارزشی نداشت، بیشتر آشکار میشود.
احترام خون انسانها و حرمت قتل نفس، از مسائلی است که همه شرایع آسمانی و قوانین بشری در آن متفقند، و آن را یکی از بزرگترین گناهان میشمرند، ولی اسلام اهمیت بیشتری به این مسئله داده، تا آنجا که قتل یک انسان را همانند کشتن همه انسانها شمرده است.[۱۲]
در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی تعبیراتی درباره ریختن خون بیگناهان آمده است.[۱۳] در آیه ۹۳ سوره نساء
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: تمام دنیا ویران شود در پیشگاه خداوند آسانتر از این است که خونی به ناحق ریخته شد.[۱۴]
مطالعه بیشتر
- طباطبائی، سیّد محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، (قم: دفتر انتشارات اسلامی، بیتا) ج۵، ص۵۱۸ به بعد.
- علیرضا، فیض، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای اسلام، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۹.
منابع
- ↑ شهابی، محمود، ادوار فقه (فارسی)، ج۱، ص۱۲۵.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فقه اهل بیت علیهم السلام - فارسی، ج۳۵، ص۳۴.
- ↑ محسنی، شیخ محمد آصف، افق اعلی، ج۱، ص۱۵۵.
- ↑ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص: ۵۳۲.
- ↑ علیآبادی، عبدالحسین، حقوق جنایی، بیجا، بانک ملی، ۱۳۵۳، ج۲، ص۱۷.
- ↑ علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵، ص: ۵۳۲.
- ↑ فیاض، شیخ محمد اسحاق، الگوی حکومت اسلامی، ص۸۲.
- ↑ روم/۵۰: فانظر الی آثار رحمه الله کیف یحیی الأرض بعد موتها.
- ↑ چون در انسان روح الهی دمیده شده است. فاذا سویته و نفخت فیه من روحی … حجر/۲۹.
- ↑ اسری/۳۲، ولا تقتلوا النفس آلتی حرّم الله الّا با لحق؛ ر.ک. الحرالعاملی، محمّد بن الحسن، وسایل الشیعه، ج۱۹، کتاب القصاص، حدود ۱۴، حدیث درباره حرمت قتل نفس محترمه.
- ↑ مائده/۳۲؛ تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۵۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۲۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۱، ص۱۲۶.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده حکمت نامه پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم، ص۶۳۸.