آیه «کسی که هوای نفسش را خدای خود قرار داد»

نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۸ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

بر اساس آیهٔ ۴۳ سورهٔ فرقان، مراد از کسی که هوای نفسش را خدای خود قرار داده کیست.

آیه ۴۳ سوره فرقان تصریح دارد که عده‌ای هوای نفس خود را خدای خود گرفته‌اند که مقصود از آن‌را اطاعت و پيروى كردن کامل از نفس انسانی دانسته‌اند. این مضمون در آیات دیگر قرآن نیز تکرار شده است. مفسران معنای هوای نفس را مطلق هوس، شهوت و میل نفسانی در نظر گرفته‌اند. براساس این آیه، هركس هواى نفسش بر دينش چيره گردد، هواى نفس را به خدايى گرفته و امید به هدایت چنین كسى نيست.

ادامه این آیه بیانگر این نکته است که دعوت پیامبر در اينگونه اشخاص که هوای نفس خود را معبود خویش قرار دادند، اثرى ندارد، و پیامبر نمی‌‏تواند در هدايت آنان كارساز باشد.

متن و ترجمه آیه

معبود گرفتن هوای نفس

مفسران در معنای هوا معانی متعددی را ذکر کرده‌اند. برخی گفته‌اند مشركان سنگى و بتی را می‌‏پرستيدند.[۱]جمع ديگرى معتقدند منظور آن است كه آنها حتى در انتخاب كردن بت‌ها هيچگونه منطقى را رعايت نمی‌كنند، بلكه هرگاه چشمشان به قطعه سنگ يا درخت جالبى می‌افتاد يا چيز ديگر كه هوس آنها را برمی‌‏انگيخت، آن را به عنوان «معبود» برمی‌گزيدند، در برابر آن زانو زده و قربانى می‌‏كردند.[۲]

عبداللّه بن عباس گفته است: مراد از «هوا» شهوت است‏.[۳] بیشتر مفسران هوا را مطلق هوا و هوس معنا کرده‌اند که می‌تواند مصادیق زیادی داشته باشد.[۴] اینان گفته‌اند كلمه «هوا» به معناى ميل نفس به سوى شهوت است، بدون اينكه آن شهوات را با عقل خود تعديل كرده باشد.[۵] این قول نیز وجود دارد که به هر معبودى غير از حق، هوى گفته می‌شود.[۶]

مراد از «معبود گرفتن هواى نفس» اطاعت و پيروى كردن آن است‏.[۷] براساس این آیه، هركس هواى نفسانی‌اش بر دينش چيره شود، هواى نفس را به خدايى گرفته و امید به هدایت چنین كسى نيست.[۸] انسان اگر از خدا پيروى كند معبود او خداست و اگر از هواى نفس اطاعت نمايد، معبود او هواى نفس است، چنانكه پيروى از وسوسه شيطان، عبادت شيطان است‏.[۹]

معبود گرفتن هوای نفس در آیات متعددی ذکر شده است: «آیه ۲۳ سوره جاثیه». «آیه ۲۸ سوره کهف». «آیه ۱۶ سوره طه». «آیه ۵۰ سوره قصص». «آیه ۲۶ سوره ص». «آیه ۷۱ سوره مومنون».

عدم قدرت پیامبر(ص) بر هدایت برخی مردم

معنای جمله ﴿أَ فَأَنْتَ تَکونُ عَلَیْهِ وَکیلًا؛ آيا تو ضامن او هستى؟(فرقان:۴۳)این است که پیامبر وکیل و سرپرست مردم نیست تا به دلخواه خود هدایت‌شان کند. پیامبر(ص) چنین قدرتی ندارد که وقتی خداوند اسباب هدایت فردی را قطع نموده، پیامبر هدایتش کند.[۱۰]

این بخش آیه حاكى از این دانسته شده كه دعوت پیامبر در اينگونه اشخاص که هوای نفس خود را معبود خویش قرار دادند، اثرى ندارد، و پیامبر نمی‌‏تواند در هدايت آنان كارساز باشد.[۱۱]

آیات بسیاری در قرآن به این موضوع اشاره کرده‌اند که پیامبر(ص) بر مردم سیطره ندارد و نمی‌تواند آنان را هدایت کند:

  • ﴿تو نمی‌توانی کسی را که دوست داری هدایت کنی.(قصص:۵۶)
  • تو مأمور به اجبار آنها (به ایمان) نیستی.[۱۲]
  • تو مسلط و توانا بر (تبدیل کفر و ایمان) آنها نیستی.[۱۳]


منابع

  1. میبدی، كشف الاسرار و عدة الابرار، ج۷، ص: ۳۷.
  2. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج۱۵، ص: ۱۰۰.
  3. ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، ج۱۴، ص: ۲۳۱.
  4. طبرسی، ترجمه تفسير مجمع البيان، ج۱۷، ص: ۲۱۰.
  5. علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۱۵، ص: ۳۰۸.
  6. قرائتی، تفسير نور، ج‏6، ص: ۲۶۰.
  7. علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۱۵، ص: ۳۰۸.
  8. مغنیه، ترجمه تفسير كاشف، ج۵، ص: ۷۶۵.
  9. قرشی، تفسير احسن الحديث، ج۷، ص: ۳۰۱.
  10. علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۱۵، ص: ۳۰۸.
  11. قرشی، تفسير احسن الحديث، ج۷، ص: ۳۰۱.
  12. سوره ق آیه ۴۵.
  13. سوره غاشیه آیه ۲۲.