تنافی قدرت مطلق خداوند با خلقت در شش روز
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
مگر خلقت هستی برای خدا در یک لحظه امکان نداشته که در ۶ روز آفریده است؟
برای پاسخ به سؤال، ابتدا باید بدانیم که منظور از آفرینش جهان در شش روز در آیات قرآن کریم چیست؟ بحث از آفرینش، در هفت مورد از آیات قرآن مجید آمده است، ولی در سه مورد، علاوه بر آسمان و زمین «ما بینهما» (آنچه در میان زمین و آسمان قرار دارد) نیز بر آن اضافه شده است که در حقیقت توضیحی برای جمله قبل است، زیرا همه اینها در معنی آسمانها و زمین جمع است، چون آسمان شامل تمام چیزهایی میشود که در جهت بالا قرار دارد و زمین نقطه مقابل آن است.
وانگهی، پیدایش مجموعه جهان در شش روز، یعنی کمتر از یک هفته چیزی است برخلاف دستاوردهای علمی، زیرا علم ثابت کرده که میلیاردها سال طول کشیده تا زمین و آسمان به وضع کنونی درآمده است؟!
با توجه به مفهوم وسیع کلمه «یوم» (روز) و معادل آن در زبانهای دیگر، پاسخ این پرسش روشن است، زیرا بسیار میشودکه این کلمه به معنی «یک دوران» به کار میرود، خواه این دوران یک سال باشد یا صد سال یا یک میلیون سال یا میلیاردها سال. در قرآن کریم نیز شاهدی که این حقیقت را ثابت میکند، وجود دارد.
در قرآن صدها بار کلمه «یوم» و «ایام» به کار رفته است و در بسیاری از موارد به معنی شبانهروز معمول نیست، مثلاً تعبیر از عالم رستاخیز به «یوم القیامه» نشان میدهد که مجموعه رستاخیز که دورانی است بسیار طولانی به عنوان «روز قیامت» شمرده شده است، از پارهای از آیات قرآن استفاده میشود که روز رستاخیز و محاسبه اعمال مردم پنجاه هزار سال طول میکشد. در لغت نیز گاهی منظور از «یوم» مقدار زمان میان طلوع و غروب خورشید است و گاهی نیز به مدتی از زمان، هر مقدار که باشد، گفته میشود.
بنابراین، خداوند مجموعه زمین و آسمان را در شش دوران متوالی آفریده است، هر چند این دورانها میلیونها یا میلیاردها سال به طول انجامد.
با توجه به آیات: «فصلت، ۸–۱۱» این دورانهای ششگانه به ترتیب زیر است:
- روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکل بود که با گردش به دور خود از هم جدا شد و کرات را تشکیل داد.
- این کرات تدریجاً به صورت توده مذاب و نورانی یا سرد و قابل سکونت درآمدند.
- روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد.
- روز دیگر زمین سرد و آماده حیات شد.
- سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.
- سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین ظاهر شد.
امّا در این که چرا خداوند این جهان را در یک لحظه نیافرید، با این که با قدرت بیانتهایش میتوانست همه آسمانها و زمین را در یک لحظه بیافریند، پس چرا آنها را در این دورانهای طولانی قرار داد؟ نکته مهم در پاسخ این پرسش این است که آفرینش اگر در یک لحظه انجام میگرفت، کمتر میتوانست از عظمت و قدرت و علم آفریدگار حکایت نماید، امّا هنگامی که در مراحل مختلف و چهرههای گوناگون، طبق برنامههای منظم و حساب شده، انجام گیرد، دلیل روشنتری برای شناسایی آفریدگار خواهد بود، مثلاً اگر نطفه آدمی در یک لحظه تبدیل به نوزاد کامل میشد، آن قدر نمیتوانست عظمت خلقت را بازگو کند، امّا هنگامی که در طی ۹ ماه، هر روز در مرحلهای و هر ماه به شکلی، ظهور و بروز کند، میتواند به تعداد مراحلی که پیموده است، نشانههای تازهای از عظمت آفریدگار از خود بروز دهد.
در واقع آفرینش هستی گام به گام صورت گرفته است و قانون گام به گام، همگام با قانون طبیعی و عقلی است و عقلاء هم آن را مورد پسند و پذیرش قرار میدهد. البته پرونده این بحث هم چنان باز است و در تحقیق بسته نیست.
به هر شکل آفرینش هستی و طبیعت باید با قانون طبیعی همراه باشد، هر چند قدرت و ارادهٔ خداوند «کن فیکون» میباشد. و بین این دو منافاتی وجود ندارد. هم خداوند «کن فیکون» باشد و هم در آفرینش هستی بر اساس قانون طبیعی و عقلی که همان قانون گام به گام میباشد پیش رفته باشد.
مطالعه بیشتر
۱. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج۶، ص۲۰۰، دار الکتب الاسلامیه.
۲. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۸، ص۱۴۸، نشر جامعه مدرسین.
۳. تبیین جهان و انسان، مرتضی رضوی.