علت حوادثی مانند سیل و زلزله
چرا خداوند حوادثی مانند سیل و زلزله را بوجود میآورد تا انسانها از بین بروند؟
حکمتها و مصلحتهای پنهان در آفرینش
توجه به این نکته لازم است که معلومات ما در برابر مجهولات بسیار ناچیز است، و آنچه ما از اسرار آفرینش و جهان هستی میدانیم در برابر آنچه نمیدانیم همچون قطرهای در برابر اقیانوس عظیمی است؛ بنابراین اگر ما نتوانستیم اسرار وقوع فلان طوفان یا زلزله را دریابیم نمیتوانیم به کّلی آن را مورد انتقاد قرار دهیم. در گذشته بسیاری از مسائل را جزء شرور و آفات میشمردیم، ولی امروز در پرتو پیشرفتهای علمی و کشف اسرار تازه از جهان آفرینش آنها را مفید و سودمند میدانیم، فیالمثل در سابق قضاوت عمومی بر این بود که گریه پیدرپی نوزادان جز شکنجهای برای خودشان، و آزاری برای پدر و مادر بیش نیست. در حالی که امروز میگویند اگر این گریه نباشد ممکن است نوزاد سلامت خود را به کلّی از دست دهد، گریه بهترین ورزش برای او است، گریه دستگاه تنفس او را به کار میاندازد، جریان خون او را سریع میکند، و تمام بافتهای بدن را تغذیه میکند، عضلات دست و پا را و سینه و شکم را قوی میسازد، به علاوه رطوبتهای اضافی موجود در مغز او را که ممکن است مایه عفونت گردد بیرون میفرستد.[۱]
پس باید جهان طبیعت را از دیده عقل و خرد بررسی کرد نه از دیده عاطفی، و چه بسا دارویهای تفکیکی و عاطفی، عادلانهترین و اخلاقیترین کارها را بد تلّقی کند، روی این اساس حوادثی که مایملک انسانهای منطقهای را نابود میکند، از نظر جزء نگری، شّر و ناگوار است، ولی در مطالعه مجموعه حوادث طبیعت، چه بسا معلول یک رشته خیرهای بیشمار قبلی بوده یا سرچشمه پدید آمدن فراوانی است که زندگی انسانهای بیشماری را تأمین میکند، این نوع شّر قلیل در برابر آن خیر کثیر (که تفکیکپذیر نیستند) شّر محسوب نمیشود.
جهان هستی بر پایه علتهای طبیعی
ثانیاً؛ جهان طبیعت بر پایه اسباب و مسببّات استوار است و اصطکاک و تزاحم در طبیعت آن نهفته است، خواستن جهانی که مرض و بیماری، مرگ و میر، تنازع و خصومت در میان آفریدههای آن نباشد، در حقیقت خواستن شیری است که فاقد خوی، پنجه افکنی و حملهوری در زندگی باشد، آتش در هر کجا باشد اثر ویژه آن سوزاندن است، خواه در کعبه و مسجد، خواه در خانه و مغازه، بنابراین نمیتوان انتظار داشت که جهان مادّه خارج از نظام علّیت، کاری را صورت دهد.[۲] البته عدل الهی ایجاب میکند که گرفتاران و حادثه دیدگان بیگناه را از طریق پاداشهای اخروی یا تخفیف در احکام، اعانت نماید، همچنانکه در قرآن میفرماید: ﴿و بشّر الصابرین، الّذین اذا اصبتهم مصیبهّ قالو انّا الله و انّا الیه راجعون اولئک علیهم طلوات منا ربهّم و رحمه[۳]؛ و بشارت بده به صابران؛ کسانی که در هنگام مواجهه با مصیبت میگویند: ما از خدا خداییم و به سوی او بازمیگردیم، اینان کسانی اند که رحمت خدا شامل حالشان میشود …﴾
توانایی انسانها در کنترل برخی بلایا
درست است که انسان در دل بلاها و مصائب قرار گرفته و جهان ماّده آمیخته با حوادث ناگواری چون طوفان، سیل و زلزله است، ولی چنان نیست که بشر در کاهش بخشی ازآنها ناتوان باشد، او میتواند باهوش خدادادی از زیانهای آنها بکاهد، بلکه از آنها به سود خود بهره گیرد. ساختن خانههای ضّد زلزله در مراکز زلزله خیز، و احداث سدّهای استوار در محلهای سیلخیز، بخشی از زیانهای ناشی از این دو حادثه طبیعی را جلوگیری میکند و چه بسا انسان از آن به سود خود بهره میگیرد.[۴] علاوه، در مواردی هم که چنین حوادثی منجر به مرگ و میر میشود، در صورتی شّر و کاستی تلّقی میشود که زندگی دنیا دائمی و هدف قرار گیرد، ولی اگر مرگ به صورت ترک خانهای و انتقال به منزلگاه برتر باشد، در این صورت نعمت و کرامت خواهد بود.
برخی عذابها در قالب حوادث طبیعی
در قرآن و روایات اسلامی بخش عظمی از مصائب جوامع انسانی، به عنوان مجازات گناهان دانسته شده است. ضمناً گناهان و کردار ناشایسته انسان، تکونیاً و بر اساس قانون علّیت نه تنها دو مورد شخص گنهکار تأثیر سؤ دارد، بلکه نسبت به سرنوشت سایر افراد جامعه نیز مؤثّر است، قرآن کریم صریحاً اعلام میکند که: {{قرآن|و اتّقوا فتنه لاتصیبّن الذّین ظلموا منکم خاّصه[۵] یعنی: از فتنه ای که تنها به ستمگران شما نمیرسد بترسید و در مورد گروهی از امتهای پیشین که هر کدام به خاطر گناهانشان گرفتار مجازاتهایی شدند میفرماید: «فکلّاً اخذنا بذنبه .. و منهم من اغرقنا و ماکان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون.»[۶] یعنی هر یک از ایشان را به گناهش گرفتار کردیم … بعضی را غرق کردیم و این خدا نبود که بر ایشان ستم کرد، بلکه خودشان بر خود ستم کردند.
امام صادق(ع) میفرماید: هرگاه خدا بر قومی خشم گیرد ولی بر آنها عذابی نازل نکند مایحتاج آنها را گران میکند و عمر ایشان را کوتاه میکند و تجارتشان را کم سود و رودهای آن را کمآب کرده و اشرار را بر آنها حاکم میکند و آنها را از باران محروم میکند.[۷] و از حضرت امیر نقل است که فرمود: «توقّوا الذنوب، فما من بلیّه و لا نقص رزق الا بذنب …» یعنی از گناه پرهیز کنید زیرا هیچ بلا و مصیبتی جز به سبب گناه رخ نمیدهد.[۸]
مطالعه بیشتر
۱. پیام قرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج۴، ص۴۴۰، ـ۵۰۶، چ۱، قم نسل جوان، ۱۳۶۹.
۲. مفاهیم القرآن، جعفر سبحانی، نگارش جعفر الهادی، ج۱، چ۲، ص۳۲۹–۳۳۴، قم: توحید، ۱۴۰۴ ح.ق.
۳. آموزش عقاید، محمدتقی مصباح یزدی، ج۱، درس۲۰، ص۱۹۸، تهران: سازمان تبلیغات.
۴. مجموعه آثار، مرتضی مطّهری، ج۱، ص۱۴۷، چ مکّرر: قم:صدرا (عدل الهادی).
۵. عقیده یک مسلمان، ناصر مکارم شیرازی، ص۶۰–۶۳، قم: مطبوعاتی هدف.
منابع
- ↑ ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مدرسه امیرالمؤمنین، چاپ چهارم، ۱۳۷۴، ج۴، ص۴۴۳.
- ↑ ر. ک. سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، قم، مؤسسه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۷۵، ص۱۲۳.
- ↑ بقره/ ۱۵۵–۱۵۷.
- ↑ سبحانی، جعفر، همان، ص۱۲۲.
- ↑ انفال/ ۲۵.
- ↑ عنکبوت/ ۴۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالنوار، ج۷۰، ص۳۵۳.
- ↑ محمد ریشهری، محمد، میزان الحکمه، چاپ دوم، دارالحدیث، ج۴، ص۱۹۰۰، ح۶۶۳۵.