کینه
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
چرا از دیگران کینه به دل میگیریم و چاره آن چیست؟
مفهومشناسی
انسان دارای حالات روحی مختلفی است. بعضی وقتها حبّ و محبّت بر دل انسان غالب میشود و بعضی وقتها بغض و عداوت غالب میشود. کاری نیست که انسان انجام دهد و بدون محبت یا عداوت بوده باشد. یکی از این حالات روحی، کینه و دشمنی میباشد که عبارت از عداوت و دشمنیِ دیگری در دل داشتن و منتظر فرصت مناسب برای ابراز آن بودن، است.[۱] باید توجه داشت که کینه فقط یک حالت قلبی است و اگر به این کینه در خارج ترتیب اثر دهد، «عداوت» گفته میشود؛ و این ثمره ظاهری کینه میباشد.
براي كينه و عداوت در روايات اهل بيت(ع) ، علل و موجباتي ذكر شده است. ولي بايد دانست كه اين علل محدود نيستند و آنچه در روايات آمده، مواردي ميباشند كه انسان ها بيشتر به آن مبتلا مي شوند. اين علل و عوامل در انسان غضب را به وجود ميآورند و وقتي انسان غضب ناك شد و نتوانست غضب خود را ظاهر سازد و تشفّي خاطر پيدا كند؛ اين غضب در دلش جمع ميشود و باعث حقد و كينه نسبت به او مي شود. سبب اصلي كينه، همان غضب مي باشد و در واقع ميتوان گفت كينه از آثار غضب است.[۱]
باید توجه داشت مؤمن، بنابر آیات و روایات متعددی که نقل شده است، هیچگاه کینه دیگران را در دل خود نگه نمیدارد و در مجلسی که کینه به دل گرفت هنگام برخاستن از آن مجلس، کینه را هم از دلش پاک میکند.
عوامل
پیامدها
فرد کینهتوز دچار عذاب همیشگی بوده و احساس آسایش نمیکند. او به دلیل عدم پایبندی به دوستی، دوستان کمی دارد. فرد کینهتوز را بدترین همنشین دانستهاند.
بر پایه روایت، کینه مؤمن لحظهای است و زمانی که از برادر خود جدا شد در دل خود کینهای نسبت به او نگه نمیدارد؛ بنابراین شخص کینهتوز از ایمان حقیقی محروم است.[۲]