غفلت

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۶ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال
غفلت به چه معنا است؟ عوامل و پیامدهای آن چیست؟


مفهوم‌شناسی

غفلت به معنای فراموش کردن،[۱] یکی از رذائل اخلاقی است و به سه نوع تقسیم شده است:‌

غفلت گاهي اختياري و گاهي جبري است و آنچه مورد نكوهش است غفلت اختياري است يعني آن جايي كه ما مي توانيم توجه كنيم و نمي كنيم غفلت مورد نكوهش قرآن در مورد سه امر است:

عوامل

عوامل غفلت گوناگون است که برخی از آنها چنین شمرده شده است:

  • افراط در امور معنوی: انسان در کنار امور عبادی باید به تفریح، کار، خواب و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند؛ چراکه افراط در امور معنوی، تأثیر عکس گذاشته و فرد را دچار دلزدگی و غفلت می‌کند.
  • ضعف در اعتقادات: نداشتن اعتقادات قوی انسان را در امور معنوی دچار تزلزل کرده، درنتیجه فرد از یاد خدا و معنویت غافل می‌شود.
  • ضعف در اراده: ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمی‌دارد و موجب می‌شود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان در انسان فراهم شود.

پیامدها

غفلت پیامدهای مختلفی دارد که برخی از آنها چنین است:

  • دوری از خدا: زمانی که انسان خدا را فراموش می‌کند و نسبت به یاد او غافل می‌شود، به‌تدریج از خداوند دور می‌شود.[۴]
  • ناامیدی هنگام سختی‌ها: انسانی که در زندگی، خدا را فراموش کرده است، در برابر مشکلات خود را تنها می‌بیند و توان مقاومت در برابر آن را ندارد.[۵]
  • از دست دادن آرامش: بر اساس آیه ۲۹ سوره رعد، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش پیدا می‌کند.
  • تسلط شیطان بر انسان: در صورت غفلت از یاد خدا، رابطه انسان با خدا ضعیف شده و شیطان بر روح او تسلط پیدا می‌کند.[۶]
  • محروم شدن از نعمت‌های الهی: فرد با غفلت نشان می‌دهد شایسته نعمت‌های بیشتری از جانب خدا نیست و همین امر موجب محروم ماندن او از نعمت‌های الهی می‌شود.[۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه غفلت.
  2. شيرواني، علي؛ چكيده اخلاق در قرآن، ۱۳۷۹، چاپ دوم، ج۲، ص۶۰.
  3. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۳، ص۹۰.
  4. اقتباس از: مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی خود سازی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۲۶۷.
  5. برگرفته از مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، ج۱۳، ص۳۲۷–۳۲۸.
  6. شجاعی، محمد صادق، توکل به خدا، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۸۷.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، ج۱۰، ص۲۷۸.