انواع تحریف قرآن

سؤال

انواع تحریف را نام ببرید و در قرآن چه تحریفی صورت گرفته است؟

تحریف قرآن گاهی در محتواست که برخی قرآن را طبق اندیشه خود تفسیر می‌کنند. این تحریف را تحریف معنوی یا تفسیر به رأی نیز گویند. در تفسیر قرآن، این تحریف اتفاق افتاده است. این تحریف آسیبی به خود قرآن نمی‌زند زیرا اصل قرآن دست نخورده باقی مانده است.

تحریف قرآن گاهی به معنای اضافه کردن یا کم کردن آیات یا سوره‌ای در قرآن است. طبق آیه ۹ سوره حجر و آیه ۴۲ سوره فصلت، این تحریف در قرآن رخ نخواهد داد. تحریف گاهی به معنای تغییر دادن آیه‌ای از قرآن را به کلمات هم معنا یا متضاد آن است. این نوع تحریف مخالف با اعجاز لفظی قرآن است. گاهی در اصل قرآن تحریفی صورت نگرفته اما در قرائت اختلاف نظر وجود دارد مانند وقف کردن یا نکردن در پایان جمله‌ای یا تلفظ با تشدید یا بدون تشدید کلمه‌ای از قرآن. این اختلاف، دلیل بر تحریف قرآن نمی‌شود.

تحریف در لغت

تحریف در لغت از ماده «حرف» به معنای طرف، گوشه، دگرگونی، کرانه، لبه و گشتن از چیزی آمده است.[۱] «تحریف الشیء» به معنای عدول از مواضع اصلی خودش به طرفی یا جانبی دیگر است. «تحریف کلام» به معنای تفسیر نادرست بدون دلیل می‌باشد.[۲]

تحریف در اصطلاح، به معنای دگرگون کردن، تغییر دادن و وارونه سازی است.[۳]

انواع تحریف

۱. تحریف محتوی و تفسیر قرآن

تحریف به محتوی، تحلیل نادرست یا تفسیر بدون دلیل و نتیجه نادرست گرفتن از مقصود گوینده است. تحریف در تفسیر را تحریف معنوی[۴] یا تفسیر برأی[۵] نیز می‌نامند. هر کس بر اساس ایده و گرایش و خواسته‌های نفسانی خویش قرآن را تفسیر نموده است.

تحریف محتوایی در حقیقت تحریف قرآن نیست، بلکه تحریف تفسیر قرآن است. مفسر در این تحریف به الفاظ قرآن دستبرد نمی‌زند و فقط تفسیر نادرست می‌کند. تحریف معنوی در قرآن رخ داده است. [۶] امام باقر(ع) در تایید اتفاقا افتادن اینگونه تحریف در قرآن فرمود: «از نشانه پشت سر انداختن كتاب توسط آنان، اين بود كه حروف آن را نگاه داشتند، ولى حدودش را تحريف كردند. پس آنان كتاب را روايت مى‌كنند نه رعايت! نادانان از اين كه آنان نگاهبان روايت قرآنند شگفت زده و دانايان از اين كه آنان واگذارندۀ رعايت قرآنند غمگين‌اند»[۷]

۲. تحریف به معنای زیاد کردن

تحریف به معنای اضافه نمودن مطلبی به مطالب گذشته است و این در قرآن اتفاق نیفتاده است و تمام علمای شیعه و سنی به این قول اتفاق نظر دارند.

۳. تحریف به معنای کم کردن

طبق آیه: {{قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۸] ما قرآن را نازل کردیم‏؛ و ما به‌طور قطع نگهدار آنیم‏! و هم چنین آیه: ﴿لا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ[۹] این کتابی است قطعاً شکست ناپذیر، که هیچ گونه باطلی نه از پیش رو، و نه از پشت سر به سراغ آن نمی‌آید چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است. نشان دهنده آن است که در قرآن تحریف به معنای کم کردن اتفاق نیافتاده است.

۴. تحریف به معنای تبدیل کردن

تبدیل نمودن به این معناست که کلمه‌ای از قرآن را تبدیل به کلمه مترادف یا متضاد نمائیم و استاد معرفت این نوع تحریف را مخالف با اعجاز لفظی قرآن می‌داند.

به عبارت دیگر، تحریف به معنای زیاد یا کم یا تبدیل کردن را «تحریف لفظی» نیز می‌نامند، یعنی؛ دخل و تصرف در ظاهر کلام یا به زیاد کردن یا کم کردن یا تبدیل نمودن، به طوری که از وجه صحیحش عدول کرده باشد.

تحریف لفظی در قرآن(زیاد شدن، کم شدن یا تغییر آیات و کلمات قرآن) صورت نگرفته است. تحریف معنوی و تفسیر برأی بعد از پیامبر اسلام(ص) تاکنون بر اساس گرایش اعتقادی افراد صورت گرفته است.[۱۰]

۵. تحریف در قرائت

در قرائت قرآن کریم اگر هم کمترین اختلاف نظری وجود داشته باشد نه در الفاظ و بلکه در وقف کردن یا نکردن است که مثلاً یک قاری گفته در آخر این جمله وقف کردن جایز است و دیگری گفته وقف نشود و … که هیچ خللی در اصل قرآن وارد نمی‌کند و به این اختلاف، تحریف گفته نمی‌شود.[۱۱]

مطالعه بیشتر

  • صیانه القرآن من التحریف، محمد هادی معرفت ترجمه شده به تحریف ناپذیری قرآن، مترجم: علی نصیری
  • عدم تحریف قرآن توسط آیت‌الله سید حسن طاهری خرم‌آبادی

منابع

  1. ابن منظور، مکرم، لسان العرب، قاهره، دارالمعارف، بی‌تا، ج۲، ص۸۳۹. راغب، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق، ص۲۲۸.
  2. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ج۲، ص۱۹۷.
  3. ر. ک. خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹۷.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۹.
  5. ‏سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجم: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول، ج۱، ص۱۰.
  6. ر. ک. خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹6.
  7. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج8، ص53.
  8. حجر/۹.
  9. فصلت/۴۲.
  10. معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶؛ خویی، سید ابوالقاسم، البیان، ص۱۹۸.
  11. معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶. البیان فی تفسیر القرآن، پیشین، ص۱۹۸.