پرش به محتوا

راه‌های ترک غیبت

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۶ توسط Hrohallah (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

راه‌های ترک غیبت چیست؟

برای ترک غیبت، توجه به پیامدهای غیبت و زمینه‌های ارتکاب غیبت ضروری است. برنامه‌ریزی برای انجام رفتارهای مفید در اوقات و شرایطی که احتمال ارتکاب این گناه وجود دارد در کنار یاد همیشگی خدا و درخواست کمک از او برای ترک همه رذائل اخلاقی از جمله غیبت، راه‎کارهای اصلی ترک غیبت هستند.

تعریف غیبت

اشخاصی که مبتلاء به گناه غیبت هستند برای اینکه بتوانند آن را ترک کنند ، اولین مرحله ای که باید آن را سپری کنند این است که به طور کامل نسبت به تعریف و چیستی غیبت علم داشته باشد ، از این رو ابتدا از تعریف غیبت بحث میشود.

نبی مکرم اسلام(ص) در حدیث قدسی می فرماید: آیا می دانید که غیبت چه چیزی است؟ حاضران گفتند: خدا و رسول او داناتر است. حضرت فرمود: آن است که یاد کنی برادر خود را به چیزی که او را ناخوشنود کند. حاضران پرسیدند: اگر آن صفت با او باشد باز بد است؟ فرمود: اگر باشد غیبت است والا بهتان(تهمت) است.[۱] پس غیبت یعنی ذکر فرد مومن ، به هر چیزی که باعث ناراحتی آن شخص مومن میگردد.

انواع غیبت

غیبت حرام:

فقها با استناد به آیه غیبت، روایات، اجماع و عقل، غیبت را حرام[۲] و گناه کبیره[۳] دانسته‌اند. امام خمینی حرمت آن را از ضروریات فقه شمرده است. گوش کردن به غیبت نیز حرام شمرده شده است[۴]

گفته شده حرمت غیبت، به غیبت مؤمنین[۵] یا مسلمانان[۶] اختصاص دارد و غیبت کافر[۷] و متظاهر به فسق[۸] حرام نیست.

غیبت جایز:

بر اساس احادیث ائمه(ع)، در موارد ویژه‌ای که پای مصلحت و خیر انسان‌ها در میان باشد و هدفی مشروع و عقلایی دارد که مفاسد آن را جبران می‌کند غیبت جایز است[۹][۱۰]. برخی از موارد غیبت‌های مجاز عبارتند از:

  1. دادخواهی از ظالم
  2. نهی از منکر
  3. پرسش و استفتا
  4. اهل بدعت
  5. کسی که علناً گناه می‌کند، در همان گناه، نه گناهانی که مخفیانه انجام می‌دهد.[۱۱]

در موارد جواز غیبت نیز ترک کردن غیبت بهتر است مگر مواردی که لازم است و در صورت سکوت ضرر مهمی به فرد دیگری یا جامعه وارد شود.[۱۲]

راه های ترک غیبت

برای فرار از غیبت و ترک آن در دو چیز باید تفکر کرد:

۱. چرا غیبت می‌کنیم؟

۲. غیبت چه آثاری دارد؟

انگیزه های غیبت کننده:

امّا چرا غیبت می‌کنیم؟ باید با خودمان خلوت کنیم و رفتارهایمان را مرور کنیم و ببینیم با چه انگیزه‌ای یا انگیزه‌هایی سراغ غیبت می‌رویم و بعد سعی کنیم آن انگیزه‌ها را ضعیف کرده یا از بین ببریم، هر کس خودش بهتر می‌داند با چه انگیزه‌ای غیبت می‌کند. حال عمده ترین دلائل غیبت کردن در یک فرد را بیان میکنیم.

  • دشمنی : ممکن است با کسی که از او غیبت‌ می‌کنیم دشمنی داریم و همین دشمنی سبب می‌شود علیه او اقدامی کنیم و از او غیبت کنیم و او را در نزد دیگران کوچک و خوار کنیم. اگر این چنین است باید اولا دشمنی را از بین برده و با خود بگوییم مؤمنین که با هم برادرند[۱۳] ، نباید دشمن باشند نباید بد هم را بخواهند و.....

ثانیاً بالفرض که ما با او دشمن هستیم آیا با غیبت کردن داریم به او بدی می‌کنیم یا خوبی. در روایات آمده است که کارهای خوب آدم غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده می‌شود، پس ما داریم با غیبت‌ او در واقع به خودمان بدی می‌کنیم نه به دشمن‌مان.[۱۴]

  • حسادت : ممکن است از روی حسادت ، غیبت کنیم در این صورت باید حسادتی که در ما هست درمان شود باید با خودمان بیندیشیم که چرا ما باید از بین رفتن نعمتی را که خدا به او داده طلب و آرزو کنیم. خداوند شاید خیر و مصلحت او می‌دانسته که به او نعمت داده و به ما نداده است.[۱۵]خداوند می‌تواند در عین این که به او ـ غیبت شونده ـ نعمت داده به ما نیز بدهد. لازم نیست که آرزو کنیم که نعمت او را بگیرد تا به ما برسد.
  • دلسوزی : ممکن است از روی دلسوزی باشد،[۱۶] یعنی ما گاهی مشکل و گرفتاری یک فرد را که به نوعی عیب حساب می‌شود از روی دلسوزی در میان جمع مطرح می‌کنیم در حالی که او اگر بشنود ناراحت می‌شود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند. در این جا باید بیندیشیم که این راه دلسوزی نیست اگر مشکل او قابل حل است و خودمان می‌توانیم حل کنیم باید در رفع آن بکوشیم نه آن که آن را هر جا می‌رویم بیان کنیم یا اگر خودمان نمی‌توانیم فقط به کسی که می‌تواند آن هم به شکل خصوصی در میان بگذاریم، اگر می‌خواهیم خدمتی بکنیم نباید آبروی او را بریزیم.
  • خوش گذرانی : ممکن است به خاطر هیچ یک از این انگیزه‌ها نباشد، بلکه صرفاً برای خوش گذارنی و دور هم نشستن و با گفتن سخن از این و آن لحظاتی را به خنده برگزار کردن. در این صورت باید اندیشید آیا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتی که در پی دارد می‌ارزد یا راه مناسب‌تر و بهتری بدون آن که عقوبت اخروی به همراه داشته باشد وجود ندارد. آیا نمی‌توان غیبت نکرد و خوش بود آیا نمی‌توان به سرگرمی‌ها حلال پرداخت. و ممکن است انگیزه‌های دیگری باشد که باید آن‌ها را شناسایی کرد و با تفکر و مطالعه کتب اخلاق اسلامی راه حل مبارزه با آن را پیدا کرد.

آثار غیبت در دنیا و آخرت :

ایجاد رفتارهای جایگزین

یکی از انگیزه‌ه‏‏ای غیبت کردن این است که وقتی افراد دور هم جمع می‌شوند و برنامه مفید و سرگرم‌کننده‌ای ندارند، اوقات فراغت خود را با غیبت می‌گذرانند. یک برنامه مفید، مانند مطالعه یا سرگرمی‌های جمعیِ حلال، نمونه‌هایی از رفتار جایگزین است، که به‌تدریج به ترک غیبت می‌انجامد.

یاد خدا و کمک خواستن از او

یاد همیشگی خدا و ناظر دانستن او، به‌تدریج حالت خود کنترلی در فرد ایجاد می‌کند و در نتیجه راه برای ترک غیبت آسان می‌شود. درخواست کمک از خدا برای ترک رذائل اخلاقی نیز، از موارد لازم و ضروری برای ترک همه رذائل از جمله غیبت است.

مطالعه بیشتر

  • مهدی فقیه ایمانی، نقش زبان در سرنوشت انسان، نشر اسماعیلیان، ۱۳۷۵ش.
  • ابراهیم امینی، خود سازی، انتشارات شفق، ۱۳۷۲ش.
  • اخلاق الاهی، ج۴ و ۵، آفات زبان، مجتبی تهرانی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

منابع

  1. نراقی، احمد (۱۲۴۵). معراج السعاده. ج۱. ص۵۵۹.
  2. احمد نراقی (۱۴۱۵). مستند الشیعه. ج۱۴. ص۱۶۱.
  3. مقدس اردبیلی (۱۴۰۳). مجمع الفائدة و البرهان. ج۱۲. ص۳۳۹.
  4. امام خمینی (۱۳۸۰). شرح چهل حدیث. ج۱. ص۳۰۳.
  5. امام خمینی (۱۴۱۵). مکاسب المحرمه. ج۱. ص۳۷۶.
  6. علامه طباطبایی (۱۳۹۰). المیزان. ج۱۸. ص۳۲۵.
  7. اردبیلی (۱۴۰۳). مجمع الفائدة و البرهان. ج۸. ص۷۷.
  8. نراقی (۱۴۱۵). مستند الشیعه. ج۱۴. ص۱۶۶.
  9. علامه مجلسی. بحار الأنوار. ج۷۲. ص۲۵۳.
  10. علامه مجلسی. بحار الأنوار. ج۷۲. ص۲۶۰.
  11. النراقي. جامع السعادات. ج۲. ص۳۲۳.
  12. امام خمینی (۱۳۸۰). شرح چهل حدیث. ج۱. ص۳۱۴.
  13. قرآن /حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.
  14. امام خمینی. چهل حدیث.
  15. امام خمینی (۱۳۶۸). چهل حدیث. ج۱. ص۱۱۲.
  16. ملا احمد نراقی (۱۳۶۷). معراج السعادة. ج۱. مؤسسه مطبوعاتی هدف. ص۴۰۷.