قذف در قرآن
دستور قرآن در مورد قذف چیست؟
قذف در قرآن یعنی متهم کردن زن پاکدامن به زنا. اگر کسی چنین تهمتی بزند، طبق آیه چهار سوره نور حد شرعی او هشتاد تازیانه است. علاوه بر مجازاتهای دنیوی در آخرت نیز اتهامزننده، عذاب خواهد شد. در آیه ۲۳ سوره نور خداوند آنان را لعن کرده است. قذف در فقه و قانون مجازات اسلامی، معنای وسیعتری از آنچه که در قرآن آمده است دارد که شامل تهمت لواط و توهین ( که انتساب به زنا و لواط کند) هم میشود.
نسبت زنا
آیه ۴ سوره نور در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر نتواند ثابت کند بر او هشتاد تازیانه (حد قذف) میزنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند و خداوند آنان را لعن کرده است. ﴿کسانی که بر زنان پاکدامن و بیخبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا میزنند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و برایشان عذابی است بزرگ.﴾ حق قذف حقی خصوصی است و با عفو صاحب حق ساقط میگردد. برخی مثل ابوحنیفه آن را حق الله میداند و حاکم اسلامی باید آن را اجرا کند.[۱]
در آیه ۵ سوره نور آمده است: وقتی که کسی از نسبت زنا دادن توبه کرد و به حکم خداوند توبهاش قبول گردید، فاسق بودنش از بین میرود و شهادتش نیز پذیرفته خواهد شد.
تهمت به همسر خویش:
آیه ۶ سوره نور با سه آیه بعدی درباره «لعان» است که لعنت کردن زن و شوهر بر همدیگر را مطرح میکند ولی در راستای قذف است؛ اما فرقش با آیه ۴ نور این است که آنجا تهمت زدن بر دیگران است و اینجا تهمت به همسر خود است که حکمش با اولی فرق دارد و آن این است که با قسم خوردن از همدیگر جدا میشوند و حد قذف که شلاق زدن بود، اجرا نمیشود.
تهمتهای اجتماعی:
خداوند متعال در آیات ۱۱ الی ۱۸ سوره نور به جامعه اسلامی هشدار میدهد که اگر کسی را متهم به خلاف کردند نباید باور کنید بلکه بگویید چنین سخنانی دروغ است.[۲]
خداوند متعال در این آیات بر مؤمنان میفرماید: «... چرا وقتی که آن را شنیدید، مؤمنین و مؤمنات بر خود حسن ظن نکردند و چرا نگفتند: این دروغ آشکار است؟! چرا بر آن گفته چهار شاهد نیاوردند و چون چهار شاهد نیاوردند، آنها نزد خدا دروغگویانند. اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت بر شما نبود، حتماً درباره دروغی که به آن اقدام کردید، شما را عذابی بزرگ میرسید. وقتی که آن دروغ را با زبان اخذ میکردید و چیزی را که به آن علم نداشتید با دهان میگفتید و آن را آسان میپنداشتید با آنکه نزد خدا بزرگ بود. وقتی که آن را شنیدید چرا نگفتید: ما را نرسد که این سخن بگوئیم: خدایا پاکی تو، این بهتان بزرگی است...»
مصادیق قذف در فقه
نسبت زنا و لواط در فقه اسلامی موجب حد قذف میباشد. اما نسبت به سحق و بقيه فواحش موجب حدّ قذف نمىباشد. البته امام(ع) حق تعزير نسبتدهنده به آنها را دارد. در قذف معتبر است كه به لفظ صريح يا ظاهرى باشد كه بر آن اعتماد شود. مانند قول: «تو زنا كردى» يا «تو لواط نمودى» يا «تو زناكارى» يا «لواط كنندهاى» يا «به تو لواط شده» يا «در دبر تو دخول شده» يا «اى زناكار» يا «اى لواط كننده» و مانند اينها از آنچه كه صريحا يا با ظاهر مورد اعتماد، اين معنى را ادا نمايد.[۳]
قذف، به اقرار ثابت مىشود و بنا بر احوط معتبر است كه دو مرتبه باشد. و در مقر، بلوغ و عقل و اختيار و قصد شرط است. و نيز به شهادت دو شاهد عادل ثابت مىشود. مفترى مرد باشد يا زن- و به طور متوسط در شدت به طورى كه به زدن در زنا، نرسد، زده مىشود و روى لباس عاديش زده مىشود و برهنه نمىشود و تمام تن او به غير از سر و صورت و عورت زده مىشود.[۴]
منابع
- ↑ پاکتچی، احمد، و محمدصادق لبانی مطلق، «حدود و تعزیرات»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ج۹، ذیل مدخل.
- ↑ قرشی، علی اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۷، ص۱۸۷.
- ↑ ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین)، خمینی، سید روح الله، ج۴، ص۲۰۳
- ↑ ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین)، خمینی، سید روح الله، ج۴، ص۲۰۹