اندوه و حسرت پیامبر(ص) به سبب گمراهی مردم
اندوه و حسرت پیامبر(ص) به سبب گمراهی مردم در آیات متعدد قرآن، نقل شده و حتی در آیهای خطاب به پیامبر(ص) آمده که نزدیک است جان خود را از شدت اندوه بر گمراهی برخی انسانها از دست بدهی:
« | ﴿فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً گويى مىخواهى بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاك كنى اگر به اين گفتار ايمان نياورند.[۱] | » |
براساس این آیه، پیامبر از ایمان نیاوردن مردم، نزدیک است جان خود را از دست بدهد.[۲] اگر افرادی، گمراهی و هلاکت را انتخاب میکردند، پیامبر غمگین میشد.[۳]
در آیه دیگری از سوره فاطر میگوید که ای پیامبر، مبادا از حسرت خوردن بر ایمان مردم، جانت را از دست بدهی. خداوند بر عمل مردم آگاه است.[۴]
در این نوع آیات، دلسوزی پیامبر اسلام(ص) نسبت به گمراهان و منحرفان را بهدست آوردهاند.[۵] این دلسوزی و خیرخواهی در حق کافر و مؤمن را از صفات پیامبر دانستهاند.[۶] در آیات قرآن به این اشاره شده که پیامبر(ص) بر ایمان آوردن و هدایت شدن مردم، حرص و رغبت شدیدی داشت.[۷]
آیات زیادی در قرآن، به حزن و اندوه پیامبر(ص) اشاره کرده که به سبب انکار قوم دچار آنها شده است.[۸] در سوره لقمان آمده: ﴿وَمَنْ کَفَرَ فَلَا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ؛ و هر کس کفر ورزد، نباید کفر او تو را غمگین گرداند.﴾(لقمان:۲۳) چنین تعبیراتی در آیات مختلف قرآن نقل شده [۹] و نشان میدهد پیامبر اسلام (ص) از مشاهده گروهی جاهل و لجوج، سخت رنج میبرد، و آن قدر غمگین، و اندوهناک میشد که بارها خداوند او را دلداری میداد.[۱۰]
مطالعه بیشتر
- محمد فی القرآن، سید رضا صدر.
- سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، محسن قرائتی.
منابع
- ↑ سوره کهف، آیه۶.
- ↑ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۲، ص ۳۵۳. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۳، ص ۲۳۱.
- ↑ مغنیه محمد جواد، التفسیر الکاشف، ج۵، ص ۱۰۳.
- ↑ سوره فاطر، آیه ۸.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص: ۱۹۰.
- ↑ محسنی، شیخ محمد آصف، روش جدید اخلاق اسلامی، ص۲۶۲
- ↑ سوره توبه آیه ۱۲۸. سوره نحل آیه ۳۷.
- ↑ حزن، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۶۰۹۱.
- ↑ سوره یس آیه ۷۶، سوره مائده ۴۱، سوره نمل آیه ۷۰، سوره انعام آیه ۳۳، سوره لقمان ۲۳. آیه ۸۸ حجر. آیه ۶۸ و ۴۱ مائده. آیه ۱۲۸ توبه. سوره آل عمران آیه ۱۷۶.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۶۹.