ابزارهای شیطان
ابزارهاي شيطان براساس سوره همزه كدامند؟
سوره همزه به سه شاخصه مهم صراحت دارد که میتوان آنها را ابزارهای شیطانی دانست: یک) عیبجویی و مسخره کردن دیگران. دو) جمع اموال و مغرور شدن به آن. سه) جاودانه پنداشتن ثروتمندان به خاطر ثروتشان.
عیبجویی و مسخره کردن دیگران
سوره همزه با تهديدى كوبنده آغاز مىشود: ﴿«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه؛ واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى.﴾(همزه:۱) آنها كه با نيش زبان، حركات دست، چشم، ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را مسخره میکنند، يا عيبجويى و غيبت مىكنند، يا آنها را هدف تيرهاى طعنه و تهمت قرار مىدهند.[۱]
«هُمَزَه» از ماده «همز» در اصل به معنى شكستن است.[۲] از آنجا كه افراد عيبجو و غيبت كننده شخصيت ديگران را درهم مىشكنند به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است.[۳] «لُمَزَه» از ماده «لمز» در اصل به معنى عيبجويى نمودن است.[۴]
اين دو واژه مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه عيبجويى، غيبت، طعنه زدن و مسخره کردن به وسيله زبان، اشاره، سخنچينى و بدگويى را شامل مىشود.[۵]
جمع اموال و مغرور شدن به آن
دنیامحوری و فراموشی آخرت یکی دیگر از ابزارهای شیطان است که انسان را فریب میدهد: ﴿الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ؛ همان كه مالى را گرد آورده و شمارش نموده است.﴾(همزه:۲)
آيه ناظر به ثروتاندوزانى است كه مال را نه به عنوان يك وسيله بلكه به عنوان يك هدف مىنگرند و در جمعآورى آن هيچ قيد و شرطى قائل نيستند. از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق ديگران، از طريق شرافتمندانه و يا رذيلانه آن را جمعآورى مىكنند و آن را تنها نشانه عظمت و شخصيت مىدانند.[۶]
جاودانه پنداشتن ثروتمندان
داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن ثروت خود را به خاطر داشتن مال و فراموشی آخرت ابزار دیگر از شیطان است که از آن برای گمراهی افراد استفاده میکند:﴿يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ؛ اين انسان زراندوز و مالپرست گمان مىكند اموالش سبب جاودانگى او است.﴾(همزه:۳) او گمان مىكند اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است، نه مرگ مىتواند به سراغ او آيد، نه بيماريها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مىكند.[۷]
در قيامت پردهها كنار مىرود، آنها به اشتباه بزرگشان پى مىبرند و فريادشان بلند مىشود: ﴿ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ؛ مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.﴾(حاقه:۲۹-۲۸)
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۰۹.
- ↑ عضيمه، صالح، معنا شناسى واژگان قرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، شركت به نشر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۶۱۴.
- ↑ كريمى حسينى، عباس، تفسير عليين، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۱.
- ↑ قرشى بنابى، علىاكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۰۶.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۰۹.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۱۴.
- ↑ طالقانى، محمود، پرتوى از قرآن، تهران، شركت سهامى انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۵۱.