افکار و عقاید محمد شحرور
محمد شحرور کیست و چه عقایدی دارد؟
محمد شحرور (۱۹۳۸–۲۰۱۹م) از نواندیشان دینی معاصر عرب است که آرا و نظریات متفاوتی درباره قرآن و فقه و دیگر موضوعات دینی دارد. تفکر اصلی شحرور، بازسازی فکر دینی و بازخوانی متن است. او تلاش دارد رهیافت و خوانشی جدید از متون دینی ارائه دهد تا با واقعیات جوامع مدرن سازگار باشد. شحرور بر این نظر است که شریعت اسلام بر حسب زمان، مکان و شرایط اجتماعی قابل تغییر و انطباق است. وی معتقد است مسلمانان معاصر، نمیتوانند به فهم و برداشتهای گذشتگان به اسلام بسنده کنند و باید به فهم و خوانشی نو دست یابند. شحرور با تأکید بر تمایز میان فهم انسانی و وحی الهی، معتقد است که تفسیر و فهم از قرآن، کاملاً انسانی و زمینی است و نمیتوان به آن تقدس بخشید.
شحرور درباره زنان نظریات متفاوتی ارائه داده است. او دیدگاه عرفی و سلفی درباره زنان را مورد نقد قرار میدهد و نظریات جدیدی در زمینهٔ فقه و بهویژه احکام فقهی زن مانند حجاب، قضاوت، دیه و ارث مطرح میکند. شحرور برای نشر افکار نواندیشانه خود کتابهای متعددی منتشر کرده است. اولین و مهمترین کتاب او «خوانشی امروزی از کتاب و قرآن» است که جامعترین و مشهورترین اثر اوست.
عالمان دینی و حتی جریانات روشنفکری دینی عرب نقدهای زیادی به آرا و افکار محمد شحرور داشتهاند و برداشتهای او از متون دینی را ذوقی و سوگیرانه میدانند و نیز از عدم توجه او به سنت و حدیث انتقاد کردهاند که در جهانبینی فکری شحرور مغفول مانده است.
زندگینامه
مهندس محمد شحرور (۱۹۳۸–۲۰۱۹) از متفکران و قرآنپژوهان نواندیش سوری است. او تالیفات متعددی بر همین محور دارد.[۱] او با نوشتن کتابی با عنوان «خوانشی امروزی از کتاب و قرآن» در ۱۹۹۰ اولین بار آرای خود را در حوزهٔ علوم اسلامی مطرح کرد.[۲]
شحرور متولد ۱۹۳۸ در دمشق و ششمین فرزند از خانوادهای متوسط و معمولی بود. او در دانشگاه مسکو و ایرلند در رشتهٔ مهندسی راه و ساختمان و مکانیک خاک تحصیل کرد و در همین رشته در دانشگاه دمشق به تدریس پرداخت. شحرور در سال ۱۹۶۴ میلادی از دانشگاه دولتی مسکو فارغالتحصیل شد. محمد شحرور در شوروی با فلسفه مارکسیسم، آشنا و دچار بحران ایمان شد. با این حال در نهایت، ایمان دینی خود را بازیافت اما دیگر مانند دیانت سنتی نبود.[۳] او هیچگاه در علوم اسلامی آموزش رسمی دینی ندید و تمام دانشش در این موضوع را از طریق مطالعهٔ خودخوان و خودآموز کسب کرد. انگیزهٔ او از پرداختن به مطالعات اسلامی، یافتن راه حلی برای خروج مسلمانان از بحران سیاسی و فکری بود. طی این مطالعات، او از مذاهب و مکاتب سنتی برای یافتن راه حل مناسب ناامید شد و خوانشی معاصر از نص ارائه داد.[۴]
آثار
شحرور ایدههای قرآنشناختی خود را نخستینبار در کتاب پرآوازه و جنجالی «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» (خوانشی امروزی از کتاب و قرآن) در ۱۹۹۰ ناگهان در ۵۲ سالگی بیان کرد.[۵] این کتاب، مهمترین اثر او محسوب میشود.[۶] این کتاب هشتصد صفحهای در سال ۱۹۹۰ میلادی در دمشق و بیروت منتشر شد و در کشورهای عربی با استقبال بسیاری مواجه شد؛ به گونهای که در شش سال بیست هزار نسخه از آن تنها در سوریه و پانزده هزار نسخه در لبنان فروش رفت. عربستان سعودی این کتاب را ممنوع کرد و بر اثر فشارهای عربستان، فروش آن در امارات، قطر، و مصر نیز ممنوع شد. با این حال، اما تا سال ۱۹۹۱ سه هزار نسخه از آن تنها در مصر به شکل پنهانی فروش رفت. برآورد میشود که ۱۵۰۰۰ نسخه از «الکتاب والقرآن: قرائه معاصره» در عربستان به صورت زیرزمینی فروش رفته باشد.[۷]
او در خصوص دیگر مباحث اسلامی نیز به تحقیق پرداخت و کتابهای متعدد دیگری را به رشته تحریر درآورد. در سال ۱۹۹۴ «الدوله و المجتمع» را نوشت. دو سال بعد «الاسلام و الایمان» را مکتوب کرد. و پس از آن کتابهای دیگرش «الدین والسلطه؛ قراءه معاصره للحاکمیه»، «نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی»، «فقه المرأه»، «الوصیه»، «الارث القوامه» را نوشت.[۸] نتیجه مطالعات شحرور در حدود ۱۴ کتاب انتشاریافته است.[۹] از شحرور تنها یک کتاب «دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت» (الدین و السلطه؛ قراءه معاصره للحاکمیه) به زبان فارسی برگردان شده است.[۱۰]
بازسازی فکر دینی و بازخوانی متن
محمد شحرور در «الکتاب و القرآن» استدلال میکند که اسلام دست به تشویق عقلانیت، آزادی بشر و معرفتآموزی میزند و از این رو اسلام برای همه زمانها است.[۱۱] از نظر شحرور، اسلام دین فطرت و منطبق با طبیعت است؛ همچنانکه در طبیعت، انعطاف وجود دارد، شریعت اسلام نیز همین پویایی و انعطاف را در خود دارد و بر حسب زمان، مکان و شرایط اجتماعی قابل تغییر و انطباق است.[۱۲] شحرور در خوانش خود بر این عقیده است که باید میان خداوند، که واقعیتی تغییرناپذیر است، با فهم انسان، که متغیر و جزئی و نسبی است، تمایز قائل شد. شحرور این تمایز میان خداوند و فهم انسان را به متن قرآن تسری میدهد و قائل به ثبات نص قرآن و تغییر و حرکت محتوای آن است.[۱۳] وی معتقد است که مسلمانان معاصر، نمیتوانند به فهم و برداشتهای گذشتگان به اسلام بسنده کنند و به دینداری آنها قناعت بورزند. و نیز تفسیر و فهم از قرآن را مقدس نمیداند.[۱۴]
محمد شحرور از متفکرانی است که تلاش میکند زمینه فهم قوانین اسلام را با فضای رایج امروز مطابقت دهد و متن و زمینه را با یکدیگر آشتی دهد. شحرور معتقد است هر نسلی قرآن را براساس حقایق و شرایط زندگی خود تفسیر کرده است. از نظر شحرور مسلمانان مدرن صلاحیت بیشتری برای تفسیر قرآن بر مبنای مدرنیته و حقایق حول و حوش آن دارند. نتیجه اینکه تفسیری که نسل گذشته مسلمانان از قرآن داشتند نمیتواند جامعه مسلمانان مدرن را بسازد. از نظر شحرور فعالیت انسانها در زمان نزول کتاب نمیتواند ملاکی برای تفسیر نهایی قرآن باشد. از نظر او مسلمانان به نظریهای نیاز دارند تا معرفت اسلامی را عملی کنند.[۱۵] شحرور میگوید فقه اسلامی آنطور که فقها در قرون دوم و سوم برای ما نوشتهاند و نیز علوم قرآنی نیاز به بازبینی دارند بهویژه آن چیزهایی که بهعنوان اصل ثابت در دین و احکام شناخته میشوند.[۱۶]
از نظر شحرور تنها خدا و کتابش قدسیت دارند و عصمت نیز تنها برای خدا و رسولان آنهم در محدوده رسالتشان باقی است و غیر از اینها، هرچه که هست و با هر عنوانی که هست قابل نقد و بررسی است چرا که کار انسانی است و کار انسانی قابلیت خطا و اشتباه دارد. شحرور در مورد پیامبران دو شأن جداگانه در نظر میگیرد و از نظر او هر پیامبری دو شأن نبوی و رسولی دارد. شأن رسولی پیامبر همان رسالت محمدی است که در ام الکتاب بیان شده است و شامل شعارها، ارزشها و حدود است و پیامبر در این زمینه مقتدا و الگوست. اما شأن نبوی پیامبر که شامل دستورات اجتماعی سیاسی و اقوال ایشان درباره لباس و اخلاق و عادات است تاریخمند بوده و حکم شرعی را شکل نمیدهد.[۱۷]
آشناییزدایی
شحرور برای دستیابی به فهم دقیق و امروزی از قرآن، بر آن است تا الگویی را پیشنهاد دهد که بر اساس آن بتوان به فهم از دین نائل آمد. روشی را که وی برای این منظور پیشنهاد میدهد، آشناییزدایی نامیده میشود. وی بر اساس این ایده، معتقد است که میباید به سمت برکندن سنت ریشهدار تفاسیر میل کرد و روشهای جایگزین و مدرن را برای فهم از قرآن و خوانش متن، در پیش رو قرار داد. به تعبیر دیگر، او از مسلمانان میخواهد تا قرآن را به گونهای بفهمند که گویی پیامبر(ص) همین الان از دنیا رفته و ما را از این کتاب خبر داده است.[۱۸] از نظر او هیچ تفسیری از قرآن، از جمله تفسیر فقیهانه، مقدس نیست. محمد شحرور میگوید تفسیر قرآن، بر پایه فقه و حدیث است اما باید تفسیر فقه و حدیث بر پایه قرآن باشد.[۱۹]
آندریاس کریسمان فارغالتحصیل مطالعات اسلامی از دانشگاه لایپزیک آلمان، که با نگارش یک کتاب و چند مقاله به انگلیسی در صدد معرفی شحرور به دنیای غرب برآمد درباره شحرور میگوید کلید فهم خوانش شحرور و تلاش او برای «آشناییزدایی» از قرآن درک معناهای تازهای است که او به اصطلاحات مأنوس قرآن میدهد.[۲۰] کریسمان میگوید آنچه به رهیافت شحرور اصالت میبخشد این است که شحرور با تمام قراردادهای تفسیرهای گذشته قطع رابطه میکند و تقسیمبندیها و تعریفهای خود را از مفاهیم ارائه میدهد:. شحرور نص قرآن را به دو بخش نبوت و رسالت تقسیم میکند؛ برای هر کدام از این بخشها منبع و خاستگاه متفاوتی در نظر میگیرد؛ یکی با واسطهٔ «لوح محفوظ» و «امام مبین» نازل میشود و دیگری بدون واسطه از نزد خدا به قلب پیامبر میرسد؛ برای هر بخش ساختار زبانی متفاوتی تعریف میکند که یکی متشابه است و دیگری محکم؛ حتی معتقد است در تفسیر هر بخش رویکردی جداگانه نیاز است و به این ترتیب تأویل و اجتهاد دو سویهٔ متفاوت تفسیر میشوند. این استراتژی آشناییزدایی شحرور معیارها و هنجارهای توافقشده را به چالش میکشد تا نص قرآن را از دست روش تفسیری مکاتب انحصارطلب آزاد کند.[۲۱]
آندریاس معتقد است شحرور پروژهٔ جامعی برای احیای اسلام در ذهن دارد که با فلسفهٔ جدیدی از انسان و دیالکتیک جهانشناختی آغاز میشود، از طریق نواندیشی در تفسیر و فقه پیش میرود، به ایجاد شالودههای جدید برای اقتصاد و سیاست و اخلاق و زیباییشناسی اسلامی میرسد و در نهایت به اصلاح «واقعیت» موجود مسلمانان میانجامد.[۲۲]
زبانشناسی قرآن
از نظر شحرور گرچه متن قرآن ثابت است اما تفسیر آن به هیچ عنوان نمیتواند ثابت باشد زیرا اگر قرآن «جاودانه» است پس پیام «جاودانه» قرآن را در هر عصری باید متناسب با بایستههای آن عصر فهمید؛ بنابراین اشتباه بزرگ مسلمانان این است که برای فهم قرآن به تفسیر گذشتگان تکیه میکنند به جای آنکه در هر عصری بر اساس بایستههای آن عصر دست به تفسیر دوباره قرآن بزنند.[۲۳] او کوشیده است با رویکردی زبانشناسانه به مباحث الفاظِ قرآنی توجه کند. وی با تکنیکهای زبانشناسی متن را تحلیل میکند و میگوید زبان قرآن زبان گفتاری است و تحلیل خاص خودش را دارد.[۲۴]
در ایده شحرور، توجه به علم اللغه مورد عنایت است و هر کدام از الفاظ در ساختار زبانی خود مورد بررسی قرار میگیرد، اما هر کدام از این کلمات، سخنی را برای امروزمان در دل خود نهفته دارند. یکی از بررسیهای شحرور در الفاظ قرآنی، در خصوص مجازات سارق بیان شده است. او با تحلیل و موشکافی لغت، ایدهای را مطرح میکند که تا کنون کمتر مورد توجه بوده است. در این خصوص، غالب مفسران و فقها بر این باورند که طبق آیات قرآنی، میباید به قطع دست دزد اقدام کرد. برخی، شرایط و زمانه را مطرح میکنند و به این قید، میکوشند تا قطع کردن دست دزد را برای دنیای امروز غیر عملی تصویر کنند. شحرور اما با تفسیر دوبارهای از آیات قرآن، معتقد است که فعل قطع که در قرآن آمده، به معنای بریدن و قطع کردن دست دزد نیست. وی سوره یوسف را مثال میزند که در آن برای زنانی که با دیدن زیبایی حضرت یوسف دستان خود را بریدهاند از «قَطّعن» استفاده شده، حال آنکه این بریدن بیش از ایجاد خراشی در دست نبوده است.[۲۵]
نظریه حدود
در میان نظریههای فقهی شحرور، نظریه حدود او شناختهشدهتر است. از نظر شحرور یک حدود حداکثری و یک حدود حداقلی وجود دارد. از نظر شحرور خداوند این دو نوع حد از قانون را تعیین کرده است و اجتهاد انسانها در محدوده این دو نوع حدود حرکت میکند. موقعیت حد حداکثری و حد حداقلی همزمان است و اجتهادهای انسانها در میان این فضا صورت میگیرد.[۲۶] نظریه حدود که در اثر مهم او «الکتاب و القرآن» مطرح شده، میان حدود الهی و تعالیم دینی تمایز میگذارد.شحرور معتقد است آیات مربوط به حدود الهی حلال و حرام را تشریع میکنند و ثواب و عقاب در پی دارند، درحالیکه تعالیم دینی قالب توصیهای دارند، در آنها حلال و حرام وجود ندارد و شامل تعالیم نبوی، مرحلهای، عصری و عرفیاند.[۲۷]
وی در کتاب «الکتاب و القرآن، قراء معاصره» با بحثی لغتشناسانه در خصوص حدود شرعی عنوان میکند که اصطلاح «حدود» به معنای اوامر الهی نیست، بلکه حدود تعیین محدوده قوانین شرعی از طرف خداوند است. قرآن دقیقاً قوانین را مشخص نمیکند، بلکه حدود آن را به مردم نشان میدهد تا خود با توجه به زمان خود عمل کنند و این نشاندهنده نهایت آزادی اجرایی است که قرآن به پیروان خود میدهد؛ جمود کنونی قوانین اسلامی با انعطاف و دینامیک قرآن در تضاد است.[۲۸]
فقه و حقوق زن
از نظر شحرور، امروزه دو نگرش نسبت به حقوق زن وجود دارد که هیچیک قابل پذیرش نیست: نگرش عرفی و بنیادگرایی سلفی. در گرایش عرفی برای حل مشکلات زن به خارج از اسلام و قرآن یعنی عرف زمانه توجه شده است. و از سوی دیگر، بنیادگرایان سلفی نگاه تندروانهٔ خود را تنها گرایش معتبر میدانند.[۲۹] شحرور در کتاب «به سوی اصولی نو برای فقه اسلامی: فقه زنان» نظریات جدیدی در زمینهٔ فقه و بهویژه احکام فقهی زن مطرح کرد. شحرور دیدگاه فقهی رایج نسبت به زن را منصفانه نمیداند و بر آن است که حد و مرز حقوق زنان نباید به همان شکل عصر پیامبر به زمانهٔ کنونی تسری یابد. لازمهٔ اصلاح این دیدگاه رجوع مجدد به قرآن و بازخوانی متن آن متناسب با عقل امروزی است. مبنا و هرمنوتیک شحرور با نگاه رایج متفاوت است و از اینرو طبیعی است که به نتایجی متفاوت با آرای عالمان سنتی میرسد.[۳۰]
او تعدد زوجات را از احکام ثانویهٔ دین میداند که محور آن حمایت عاطفی و رعایت عدالت در حق یتیمان است و نباید دستاویزی برای لذتجویی مرد باشد. شحرور معتقد است ازدواج دوم تنها با زنی صحیح است که بیوه و صاحبفرزند باشد. از نظر او، مسئلهٔ قوّامیت نیز که از آثار میثاق ازدواج است منحصر به مردان نیست و دارای دو شرط توان جسمی و مالی است که امروزه هر دو شرط در زنان نیز یافت میشود.[۳۱]
شحرور میگوید اسلام از روز نخست حق سیاسی برای زن قائل شد. چرا که اولین انسانی که در راه اسلام شهید شد زن (سمیه) بود. به باور وی، این زنان بودند که در بیعت عقبه اول و دوم، همپای مردان با پیامبر(ص) بیعت کردند. محمد شحرور، قوانینی که در زمان پیامبر، در خصوص زنان وضع شده است را ناشی از نظام و ساختار آن زمان میداند و تعمیم ناروای آن در زمان معاصر را برنمیتابد.[۳۲] او میگوید اگر در عصر پیامبر، زنان قاضی نبودند یا جایگاه سیاسی نداشتند، این بدان معنا نیست که در هیچ عصری نباید چنین جایگاهی داشته باشند و در زمانه کنونی میتوان متناسب با عدالت عصر، برای زنان و مردان حقوق برابر قائل شد بی آنکه از روح عدالت قرآنی فراتر رفت.[۳۳]
به باور شحرور، ممکن است که زن توانایی عقلی بیشتری نسبت به مرد حاصل کرده باشد. در این صورت نمیتوان مرد را سرپرست زن دانست. به اعتقاد وی، ملاکی که در آیات قرانی ذکر شده، ناظر به برتری جسمی بوده در حالی که این ملاک میتواند متحوّل شود و سرپرستی نیز به نحو عکس تبدیل شود. شحرور درباره اشتغال زن در اسلام نیز بر این باور است که اسلام زن را به لحاظ شرعی از هیچیک از عرصههای زندگی و تولید بازنداشته است؛ بلکه این تنها شرایط تاریخی است که عرصه فعالیت زن را مشخص میکند.[۳۴]
او در ضمن بررسی مفهوم واژگان حجاب، بر این باور است که پوشاندن سر و گردن وجوب فقهی ندارد. وی میگوید جنبههای نابرابری زن و مرد در بسیاری از موارد از جمله شهادت، دیه، قضاوت و غیره از طریق زبانشناسی قابل حل است. شحرور به زبان مذکر قرآن اشاره میکند و میگوید: «زبان عربی زبانی است که گرایش غالب آن مذکر است وهر واژه مذکر یک مفهوم مؤنث را در دل خود دارد. اگر با این شیوه به آیات قرآن نگاه کنیم موارد نابرابری قابل رفع است.»[۳۵]
دین و قدرت
«دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت»، نوشته محمد شحرور کتابی است که دیالکتیک دین و قدرت را در متن مفهوم حاکمیت برمیرسد و میکوشد از این مفهوم ریشهدار در میراث دینی مسلمانان خوانشی نو عرضه کند. نویسنده برای برآوردن این مهم مراحل تحول و تکامل مفهوم حاکمیت را از عصر خوارج تا به امروز، عصر اسلام سیاسی و جریانهای سلفی، بررسی میکند و نشان میدهد که خوانش ایدئولوژیک از حاکمیت چگونه بر دیدگاه اسلامگرایان تندرو، همانند أبوالأعلی مودودی و سید قطب تأثیر گذاشته است؛ کسانی که حاکمیت قراردادی را در تقابل با حاکمیت الهی میپندارند و از این رو نه تنها تکفیر دولتهای غربی و قتل شهروندان آنها را جایز میشمرند بلکه دولتهای حاکم بر کشورهای مسلمان را هم به علت وضع قانون تکفیر کرده و مسلمانان را به سبب پیروی از قوانین موضوعه میکشند؛ زیرا باور دارند حق قانونگذاری تنها از آن خداست. فقیهان اجتهادات نبوی، صحابه و تابعان را که در ذیل حاکمیت بشری و الهی-بشری بوده با حاکمیت الهی خلط کرده و از این رو آن احکام زمانمند و مکانمند بشری را همیشگی و جهانشمول جلوه دادند. خوانش جریانهای اسلامگرای تندرو از حاکمیت نیز بر مبنای همین فقه ناکارآمد و پرتناقض شکل گرفته است. پس برای رهایی از این جریانها گریزی نیست جز بازنگری در فقه موروث و مفهوم سنتی حاکمیت.[۳۶]
محمد شحرور در کتاب «دراسات إسلامیه معاصره فی الدوله والمجتمع» (پژوهشهای اسلامی امروزی درباره حکومت و اجتماع) که در سال ۱۹۹۴ میلادی منتشر شد مبانی نظری حکومت سکولار لیبرال (دولت مدنی) را پیریزی و با حکومت دینی مخالفت کرد. او اشاره میکند که قرآن، سه گونه استبداد را محکوم کرده اما فقه اسلامی به آن کموبیش بیاعتنا بوده است: استبداد سیاسی که نمود قرآنی آن «فرعون»، استبداد دینی که نمود قرآنی آن «هامان» از درباریان فرعون، و استبداد اقتصادی که نمود قرآنی آن «قارون» است.[۳۷]
نقد آرای شحرور
شحرور پس از بیان افکار و عقاید خود با برخورد بسیاری از روحانیان سنی مواجه شد که او را «گمراه» خواندند. در سال ۱۹۹۰ محمدسعید رمضان البوطی در مقالهای کتاب اول شحرور را «توطئهای صهیونیستی علیه قرآن» خواند. شدیدترین حمله، از سوی محمد ناصرالدین آلبانی بود که شحرور را به آشکارا «کمونیست ملحد» خواند. یوسف قرضاوی، مفتی مصری نزدیک به اخوانالمسلمین نیز گفته بود شحرور دین تازهای آورده است. با این حال شحرور، هیچگاه بخاطر افکارش در سوریه یا دیگر کشورهای عربی به دادگاه نرفت و هیچگاه رسماً (چه از سوی دادگاه و چه با صدور فتوی) به «خروج از اسلام» متهم نشد. تا سال ۲۰۰۰ میلادی یعنی ده سال پس از انتشار «الکتاب و القرآن» هجده کتاب از سوی روحانیون و چندین کتاب بدون نام نویسنده در نقد این اثر منتشر شد.[۳۸]
شماری از روشنفکران و اسلامشناسان دانشگاهی نیز پژوهشهای محمد شحرور را زیر سؤال بردند. محمد ارکون، محمد شحرور را مهندسانی خودخوانده سر از اسلامشناسی درآورده دانست که طرح فکری او «راستکیشی» (ارتدوکسی) اسلامی در لباسی تازه است. از نظر ارکون، شحرور هیچگاه برداشت راستکیشانه از وحی اسلامی (کلام ثابت فرابشری) را به پرسش نمیگیرد بلکه میخواهد با دورانسازی فهم دین تلقی راستکیشانه از وحی را از گزند نقد محفوظ دارد. نصر ابوزید، شیوه بازتفسیر شحرور در واژگان کلیدی قرآن را نقد کرد. از نظر ابوزید، شحرور با نادیده گرفتن قواعد زبانشناختی و نیز زبانشناسی فرهنگی با خوانشی «ذوقی و سوگیرانه» معناهای تازهای از واژههای قرآنی بیرون میکشد.[۳۹]
نقد نگاه محمد شحرور به سنت نبوی
در نقد آرای شحرور گفته شده است عدم توجه به سیره و حدیث و سنت، یکی از نکات مغفول مانده در ایدهپردازیهای شحرور است.[۴۰] محمد شحرور به تحدید حجیت سنت پرداخته است و سنت را بهعنوان منبع تشریع (پس از قرآن) نمیداند. وی با نفی عصمت تکوینی، علم به غیب و معجزات نبوی و نیز با بیان اجتهادی بودن کلام پیامبر(ص) و عدم اتصال سنت به وحی، به انکار مبانی اصلی حجیت سنت اقدام کرده است.[۴۱] محمد شحرور از رهگذر جدا انگاری مفهوم «رسول» و«نبی»، بر ضرورت خوانش تاریخمند سنت تاکید میکند. از جمله تهافتهای این رویکرد با اندیشههای امامیه میتوان به ناسازگاری با ماهیت سنت، ناسازگاری با ماهیت عصمت و مغالطه تاریخمندی سنت اشاره نمود. غالب متکلمان امامیه با تاکید بر جایگاه نبی در اخبار بیواسطه از خدا و ساماندهی حیات معنوی و اجتماعی مردم و همچنین برخورداری ایشان از کمال معرفت یقینی و مصونیت از گناه و خطا در عرصه اعمال شخصی و اجتماعی، تبعیت مطلق از نبی را ضروری میدانند. از این منظر سنت تشریعی نبوی کاشف از حکم الهی است و حجیت فراگیر سنت افاده میشود.[۴۲]
منابع
- ↑ http://www.shahrour.org.
- ↑ رجبزاده، شیرین، بازخوانی مسئلهٔ تعدد زوجات و قوّامیت، مروری بر کتاب«نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی» اثر محمد شحرور، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب: ۱۴۰۰، تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، نگاه متفاوت محمد شحرور به برخی مفاهیم قرآنشناختی، مروری بر مقاله آندریاس کریسمان، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازید:۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، نگاه متفاوت محمد شحرور به برخی مفاهیم قرآنشناختی، مروری بر مقاله آندریاس کریسمان، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازید:۱۴۰۱.
- ↑ ساداتی، سعید، محمد شحرور و راههای اصلاح مسلمانی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ساداتی، سعید، محمد شحرور و راههای اصلاح مسلمانی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ رفیعی، مهدی، نگاهی به اندیشههای محمد شحرور، اندیشمند قرآنگرای سوری، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، بازخوانی مسئلهٔ تعدد زوجات و قوّامیت، مروری بر کتاب«نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی» اثر محمد شحرور، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب: ۱۴۰۰، تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، نگاه متفاوت محمد شحرور به برخی مفاهیم قرآنشناختی، مروری بر مقاله آندریاس کریسمان، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازید:۱۴۰۱.
- ↑ ساداتی، سعید، محمد شحرور و راههای اصلاح مسلمانی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ اراویک، هویز، مطالعه انتقادی تفکر محمد شحرور، ترجمه فاطمه خلیفه قلی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۸. تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ رفیعی، مهدی، نگاهی به اندیشههای محمد شحرور، اندیشمند قرآنگرای سوری، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ رفیعی، مهدی، نگاهی به اندیشههای محمد شحرور، اندیشمند قرآنگرای سوری، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ ساداتی، سعید، محمد شحرور و راههای اصلاح مسلمانی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، نگاه متفاوت محمد شحرور به برخی مفاهیم قرآنشناختی، مروری بر مقاله آندریاس کریسمان، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازید:۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، نگاه متفاوت محمد شحرور به برخی مفاهیم قرآنشناختی، مروری بر مقاله آندریاس کریسمان، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازید:۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، نگاه متفاوت محمد شحرور به برخی مفاهیم قرآنشناختی، مروری بر مقاله آندریاس کریسمان، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازید:۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ دلیر، مهدی، محمد شحرور؛ استمداد از دستآوردهای جدید برای احقاق حقوق زنان، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۹. تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ساداتی، سعید، محمد شحرور و راههای اصلاح مسلمانی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ اراویک، هویز، مطالعه انتقادی تفکر محمد شحرور، ترجمه فاطمه خلیفه قلی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۸. تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، بازخوانی مسئلهٔ تعدد زوجات و قوّامیت، مروری بر کتاب«نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی» اثر محمد شحرور، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب: ۱۴۰۰، تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ ساداتی، سعید، محمد شحرور و راههای اصلاح مسلمانی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، بازخوانی مسئلهٔ تعدد زوجات و قوّامیت، مروری بر کتاب«نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی» اثر محمد شحرور، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب: ۱۴۰۰، تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، بازخوانی مسئلهٔ تعدد زوجات و قوّامیت، مروری بر کتاب«نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی» اثر محمد شحرور، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب: ۱۴۰۰، تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ رجبزاده، شیرین، بازخوانی مسئلهٔ تعدد زوجات و قوّامیت، مروری بر کتاب«نحو اصول جدیده للفقه الاسلامی» اثر محمد شحرور، سایت دورنما، تاریخ درج مطلب: ۱۴۰۰، تاریخ بازدید ۱۴۰۱.
- ↑ دلیر، مهدی، محمد شحرور؛ استمداد از دستآوردهای جدید برای احقاق حقوق زنان، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۹. تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ دلیر، مهدی، محمد شحرور؛ استمداد از دستآوردهای جدید برای احقاق حقوق زنان، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۹. تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ دلیر، مهدی، محمد شحرور؛ استمداد از دستآوردهای جدید برای احقاق حقوق زنان، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۹. تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ درباره کتاب «دین و قدرت؛ خوانشی نو از حاکمیت» نوشته شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۹. تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ناصری طاهری، عبدالله، درباره محمّد شحرور، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۴۰۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ ساداتی، سعید، محمد شحرور و راههای اصلاح مسلمانی، سایت دین آنلاین، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ نفیسی، شادی، بقری، سعید، رویکرد محمد شحرور به سنت و گستره حجبیت روایات، حدیث پژوهی، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، شماره ۲۲، از صفحه ۷ تا ۴۲.
- ↑ بادینده، هاله، محصص، مرضیه، تحلیل و نقد نگرش محمد شحرور درباره سنت نبوی، آینه معرفت پاییز ۱۳۹۸، شماره ۶۰، ازصفحه ۸۷ تا ۱۱۰.