مجازات ارتباط جنسی دختر و پسر

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۸ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

مجازات دنیوی و اخروی ارتباط جنسی دختر و پسر در صورتی‌که با رضایت هر دو طرف باشد، چیست؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


در پاسخ، نخست لازم است برای روشن شدن نقش رضایت دو طرف در ارتباط جنسی مقدمه کوتاهی بیان شود و آن اینست که قوانین در همه نظام‌های حقوقی به دو قسم امری و تکمیلی تقسیم می‌شود:

  1. قوانین تکمیلی و تفسیری به مقرراتی گفته می‌شود که در مواردی قابل عدول می‌باشد. برای مثال، در حقوق اسلامی تعیین مسکن به عهده شوهر است یعنی هرجایی که شوهر به عنوان محل زندگی اختیار کند، زن باید به انتخاب او احترام بگذارد و بدان گردن نهد. اما می‌توانند با تفاهم مثلاً با شرط ضمن عقد نکاح یا شرط لازم دیگری، محلی غیر از مکان مورد نظر شوهر را به عنوان محل زندگی برگزینند.
  2. قوانین امری به آن دسته از مقرراتی گفته می‌شود که به هیچ‌وجه نمی‌شود آن را نادیده گرفت؛ یعنی قانون‌گذار به جهت اهمیتی که برای این سری از قوانین قایل است، جلو مخالفت با آن را می‌گیرد و کسی حق ندارد بر خلاف آن به تفاهم برسد؛ مانند مسئله ارث که نمی‌توان با توافق اعضای یک خانواده سهم دختر و پسر را به عنوان سهم الارث تغییر داد. از مصادیق روشن قوانین امری در نظام حقوقی اسلام، مقررات جزایی می‌باشد که توافق افراد در برابر آنها فاقد هرگونه اثر حقوقی می‌باشد.

تماس جنسی مشمول قوانین آمره و مقررات جزایی اسلام می‌باشد و رضایت و توافق افراد نمی‌تواند مانع از اجرای مجازات گردد. پس هر کس اقدام به عمل مجرمانه تماس جنسی نماید، مجازات خواهد شد.

در پاسخ به پرسش فوق، می‌توان گفت: تماس جنسی به صورت‌های مختلف و گوناگونی قابل تصور است؛ چرا که گاهی به زنا منجر می‌گردد و گاهی زنا صورت نمی‌گیرد و در صورت تحقق زنا، گاهی زنا محصنه است و گاهی غیر محصنه. این فروض هرکدام حکم خاص خودش را دارد که در زیر بیان می‌شود:

۱. زنای محصنه؛ از نظر فقهی زن و مردی که دارای همسر دائمی هستند و در حالی که عاقل بوده عمل جماع را انجام داده باشند و هر وقت نیز بخواهند، بتوانند جماع کنند محصن و محصنه به شمار می-روند[۱] و تماس جنسی (نزدیکی) چنین افرادی با نامحرم، زنای محصنه به حساب می‌آید و مجازات هرکدام از مرد محصن و زن محصنه، مطابق فقه اسلامی و صریح ماده ۲۲۵ قانون مجازات اسلامی، سنگسار می‌باشد. پس حکم سنگسار بر مرد و زن به صورت یک‌سان جاری می‌گردد.

۲. زنای غیر محصنه؛ اگر دختر و پسری که هنوز ازدواج نکرده یا زن و مردی که ازدواج کرده اما شرایط احصان را نداشته باشند، مرتکب عمل خلاف و تماس جنسی گردند، به حکم صریح قرآن‌کریم مجازات هر دو یکسان خواهد بود و آن جاری کردن حد شرعی یعنی زدن صد تازیانه می‌باشد. چرا که خداوند متعال فرموده است:

الزَّانِیَه وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَه جَلْدَه وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَه فی دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَه مِنَ الْمُؤْمِنینَ؛[۲]

به هر زن زناکار و مرد زناکاری صد تازیانه بزنید، و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، در [کار] دین خدا، نسبت به آن دو دلسوزی نکنید، و باید گروهی از مؤمنان در کیفر آن دو حضور یابند.

طبق این آیه شریفه، بر زن زانیه و مرد زانی به صورت یکسان حد شرعی جاری می‌گردد و هر دو باید صد تازیانه بخورند، و بر هیچ‌کدام رأفت و گذشت جایز نیست؛ همانگونه که جریان حد شرعی در مورد هر دو (پسر و دختر) باید در منظر جمعی از مؤمنین جاری گردد تا موجب عبرت دیگران شود و در جامعه اسلامی کسی دنبال چنین پلشتی‌هایی نگردد.

۳. اگر چنانچه تماس جنسی به زنا منجر نشود، هر دو (دختر و پسر) تعزیر خواهند شد و آن مجازاتی کم‌تر از حد زنا و در اختیار و صلاحدید حاکم اسلامی می‌باشد که بر حسب عمل خلاف عفت، متفاوت و گوناگون خواهد بود. فروض فوق در صورتی است که تماس جنسی به رضایت دو طرف صورت گرفته باشد. اما اگر تماس جنسی به زور و اکراه یک‌طرف صورت پذیرد، موجب تشدید مجازات اکراه کننده خواهد شد.

خلاصه، مجازات دختر و پسری که عمل خلاف عفت انجام داده‌اند، به حکم قرآن و سنّت اهل بیت علیهم‌السلام و قانون مجازات اسلامی یکسان است و بر اساس ظاهر آیات و روایات تفاوتی میان مجازات دنیوی و اخروی نیز وجود ندارد.

عواقب اخروی زنا

۱. سختی حساب:

امام صادق(ع): «للزانی… فِی الْآخِرَه سُوءُ الْحِسَابِ؛ یکی از آثار اخروی زنا سختی حساب است».[۳]

۲. محرومیت زنا کار از توجه و کلام و تزکیه الهی:

پیامبر مکرم اسلام فرمودند: «ثَلَاثَه لَا یُکلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَه وَ لَا یُزَکیهِمْ وَ لَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ شَیْخٌ زَانٍ و…؛ خداوند در روز رستاخیز با پیر زناکار سخن نگوید و در قیامت به نظر رحمت به او ننگرد و از پلیدی گناه پاکیزه‌اش نگرداند، و برایش عذابی دردناک خواهد بود».[۴]

۳. عدم قرب الهی:

خداوند متعال در روایت قدسی می‌فرماید: «لَا أُدْنِی مِنِّی یَوْمَ الْقِیَامَه مَنْ کانَ زَانِیا؛ در روز قیامت زنا کار در نزد من، جایگاهی ندارد».[۵]

۴. انواع عذاب‌های دردناک و شدید:[۶]

پیامبر مکرم: «أَلَا وَ مَنْ زَنَی بِامْرَأَه مُسْلِمَه أَوْ یَهُودِیَّه أَوْ نَصْرَانِیَّه أَوْ مَجُوسِیَّه حُرَّه أَوْ أَمَه ثُمَّ لَمْ یَتُبْ مِنْهُ وَ مَاتَ مُصِرّاً عَلَیْهِ فَتَحَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ فِی قَبْرِهِ ثَلَاثَمِائَه بَابٍ یَخْرُجُ مِنْهَا حَیَّاتٌ وَ عَقَارِبُ وَ ثُعْبَانٌ مِنَ النَّارِ فَهُوَ یَحْتَرِقُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَه ـ فَإِذَا بُعِثَ مِنْ قَبْرِهِ تَأَذَّی النَّاسُ مِنْ نَتْنِ رِیحِهِ فَیُعْرَفُ بِذَلِک وَ بِمَا کانَ یَعْمَلُ فِی دَارِ الدُّنْیَا حَتَّی یُؤْمَرَ بِهِ إِلَی النَّارِ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ فَمَا أَحَدٌ أَغْیَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِشَ وَ نَهَی أَنْ یَطَّلِعَ الرَّجُلُ فِی بَیْتِ جَارِهِ وَ قَالَ مَنْ نَظَرَ إِلَی عَوْرَه أَخِیهِ الْمُسْلِمِ أَوْ عَوْرَه غَیْرِ أَهْلِهِ مُتَعَمِّداً أَدْخَلَهُ اللَّهُ مَعَ الْمُنَافِقِینَ الَّذِینَ کانُوا یَبْحَثُونَ عَنْ عَوْرَاتِ الْمُسْلِمِینَ وَ لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی یَفْضَحَهُ اللَّهُ إِلَّا أَنْ یَتُوب؛ و هر کس با زنی مسلمان، یا یهودی، یا نصرانی، یا مجوسی ـ آزاد باشد یا کنیز ـ زنا کند، و بعد توبه نکند و با اصرار باین عمل خلاف بمیرد، خداوند سیصد هزار دریچه بقبرش بگشاید که از آنها مارها و عقرب‌ها و شرارهای آتش به قبرش هجوم آورند، و او بدین وضع تا روز قیامت بسوزد، و چون از گور برخیزد از بوی بد و عفونت او همه مردم محشر در عذاب باشند، و بدان شناخته شود تا اینکه امر شود او را بدوزخ برند. آگاه باشید که خدا حرام را قدغن نموده و حدود مقرر ساخته و کسی از خدا غیرتمندتر نیست و از غیرتش هرزگی را منع کرده و قدغن کرده که کسی سر بخانه همسایه کند، و فرمود هر که بر عورت برادر مسلمانش یا عورت غیر خانواده‌اش عمداً نگاه کند خدایش با منافقان که کاوش از عورت می‌کردند درآورد و از دنیا نرود تا خدا او را رسوا کند مگر اینکه توبه نماید».[۷]

۵. خلود در جهنم:

پیامبر مکرم: «فی الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ… یُخَلِّدُ فِی النَّارِ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّار؛ زنا باعث خلود در جهنم می‌شود و از آتش جهنم به خدا پناه می‌بریم».[۸]

در اهمیت هر یک از این مفاسد و تأثیری که می‌تواند در رشد و کمال و سعادت انسان داشته باشد می‌توان ساعت‌ها و صفحه‌ها مطلب گفت و نوشت؛ لکن به دلیل طولانی شدن مطالب، از آن صرف نظر می‌کنیم. دامنه مفاسد مترتب بر این عمل شنیع آن قدر وسیع است که همه ابعاد زندگی بشر اعم از زندگی دنیوی، اخروی، مادی و معنوی او را فرا می‌گیرد. از این رو این گناه در مکاتب و جوامع غیر الهی نیز ممنوع بود و مجازات‌های سختی بر آن مترتب بوده است. در اسلام نیز که هدف اصلی مقررات حقوقی سعادت دنیوی و اخروی افراد و جامعه است، ارزش‌هایی مثل دین، عقل، مال، جان، امنیت، نسل به رسمیت شناخته شده است. این ارزش‌ها به وسیله گناه زنا و هرزگی‌های جنسی مورد تهدید قرار می‌گیرد و مقتضی مجازات بازدارنده و متناسب است. پیش‌بینی مجازات‌های مختلف و از جمله سنگسار در شرایط ویژه و البته نادر، سبب می‌شود که انسان از «لغزش‌های آنی» متأثر نگردد و به قعر هلاکت نیفتد.

خلاصه مطلب اینکه بر اساس آیات و روایات مجازات دنیوی و اخروی تماس جنسی دختر و پسر یک‌سان می‌باشد و رضایت دو طرف نه حرام خداوند متعال را حلال می‌کند و نه موجب تخفیف مجازات یک‌طرف می‌گردد.

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:

۱. رسولی محلاتی، سید هاشم، کیفر گناه، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۶. ۲. ۳. دستغیب، سیدعبدالحسین، گناهان کبیره، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۷. ۴. ۵. محمدی نیا، اسدالله، روابط دختران و پسران: آیا داشتن دوست برای دختران و پسران به سبک غربی معقول است، قم: سبط اکبر، ۱۳۹۱. ۶. ۷. ماجراجو، محسن، روابط دختران و پسران، قم: قدسیان، ۱۳۸۹. ۸. ۹. کریم‌خانی، حمزه، تحلیلی بر روابط دختر و پسر، قم: عطر یاس، ۱۳۸۷. ۱۰. ۱۱. معصومی، سید مسعود، احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آن، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳. ۱۲.

منابع

  1. قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۲۶.
  2. سوره نور، آیه ۲.
  3. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، قم‏، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ق‏، ج‏۲۰، ص۳۱۱.
  4. همان.
  5. همان.
  6. ده‌ها روایت دیگر در زمینه قبح و مجازات‌های دنیوی و اخروی زنا وجود دارد که برای مطالعه بیشتر می‌توانید به کتاب شریف وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۲۳ به بعد مراجعه کنید.
  7. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳.
  8. شیخ حرّ عاملی، همان، ج۲۰، ص۳۰۷.