اعتبار کتب اربعه شیعه

سؤال

علت اعتبار کتب اربعه نزد علمای شیعه چیست؟

اعتبار کتب اربعه شیعه با توجه به معیار اعتبار روایت نزد شیعه اتصال روایات آن‌ها به امام معصوم(ع) است. در میان شیعیان چهار کتاب به عنوان منابع روایی شیعه شناخته شده است.

معیار اعتبار روایت

در زمان عمربن عبدالعزیز، شاگردان امام صادق(ع) احادیث زیادی را جمع‌آوری نمودند که در مجموعه چهارصد کتاب به نام اصول اربعمائه گردآوری شده بود.[۱] محمدبن مسلم کتابی به نام اربعماه، چهارصد مسئله و جابربن یزید جعفی هشت کتاب[۲] و ابان بن تغلب سی هزار حدیث نقل نموده‌اند. در زمان امام رضا(ع) نیز احادیث جدیدی در «جوامع» تهیه شد. در اوائل قرن چهارم، عده‌ای از بزرگان شیعه از احادیث موجود در این اصول و جوامع، کتب اربعه یاد شده و مدینه العلم ابی جعفر صدوق را، تألیف کردند.[۳]

تیتر

در ميان علما، در اين که کتب اربعه حديثي شيعه (الکافي، کتاب من لا يحضره الفقيه، تهذيب الأحکام و الاستبصار)، معتبرترين کتب حديثي اماميه هستند، شکّي نيست.

اختلاف، تنها بر سر اين نکته است که: آيا کلّيه احاديث کتب اربعه، قطعي الصدور هستند يا خير؟ اخباريان، قائل به صحّت همه احاديث کتب اربعه هستند و بلکه برخي از آنها پا را از اين فراتر نهاده‌اند و قائل به صحتّ همه احاديث کتب حديثي اماميه شده‌اند (الفوائد المدنية: ص ۳۲).

امّا در ميان اصوليان، في الجمله، اين مطلب مورد پذيرش است که احاديث کتب اربعه، به طور کلّي، قطعي الصدور نيستند. اين که تعبير «في الجمله» به کار برده شد، به اين دليل است که برخي از اصوليانِ متأخّر، قائل به صحّت کلّيه اخبار و احاديث کتاب شريف الکافي شده‌اند. مرحوم شيخ محمّد حسين غروي ناييني، از جمله اين افراد است.

مرحوم آية الله سيد ابوالقاسم خويي، درباره استاد خود، محقّق ناييني مي‌گويد:

وسمعت شيخنا الاُستاذ الشيخ محمّد حسين النائيني ـ قدّس سرّه ـ في مجلس بحثه، يقول: «إنّ المناقشة في أسناد روايات الکافي، حرفة العاجز» (معجم رجال الحديث: ج ۱ ص ۸۱).

از استادمان شيخ محمّد حسين ناييني ـ قدّس سرّه ـ شنيدم که در مجلس بحثش مي‌گفت: همانا اشکالِ سندي وارد کردن بر اسناد روايات الکافي، کار کسي است که [از فهم و درايت احاديث] وا مانده است.

مرحوم کاشف الغطا، بر آن است که با وجود اتّفاق اماميه بر اعتبار کتب اربعه ـ که در صدرشان کتاب الکافي قرار دارد ـ ، اعتماد کردن بر هر آنچه در اين کتاب، روايت شده، صحيح نيست؛ زيرا در آنها هم احاديثِ صحيح وجود دارد، هم ضعيف؛ چه سندي و چه مينت. ايشان، حتّي همين مطلب را عامل تقسيم‌بندي چهارگانه (يا پنجگانه) احاديث از جانب علماي متأخّر اماميه مي‌دانند («الأرض و التربة الحسينية»: ص ۳۷۲ و ۳۷۳.[۴]

مطالعه بیشتر

  • علم الحدیث، دکتر سید رضا مؤدب.
  • آشنایی با حدیث، مهریزی.
  • درسنامه علم حدیث، علی نصیری.


منابع

  1. البحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۷-۲۱.
  2. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۷۴ش، ص۳۳۲–۳۳۳.
  3. الحر العاملی، وسائل الشیعه، (مقدمهٔ تحقیق) ج۱، ص۶-۲۰.
  4. پاشایی، توحید، «دیدگاه ها و فعالیت های حدیثی شیخ محمد حسین کاشف الغطا»، حدیث اندیشه دوره جدید سال دوم بهار و تابستان 1386 شماره 3. ص۸۵.