پرش به محتوا

گسترش آسمان بر اساس آیه ۴۷ سوره ذاریات

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۰۲ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (بازنویسی برخی قسمت‌ها، تکمیل منابع و حذف برخی از منابع به خاطر تصریح نشدن به مطلب، اصلاح ارقام، ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

در آیه ۴۷ سوره ذاریات، کلمه موسع به معنی گستراننده است. آیا موسع معنی استمرار و پیوستگی را می‌دهد یا خیر؟ منظور اینست که آسمان همواره در حال گسترش است یا اینکه آسمان یکبار خلق و گسترده شد و دیگر تمام؟ و این گسترش دیگر ادامه ندارد و فقط یکبار گستراندیم و به وجود آوردیم؟

گسترش آسمان یکی از وجوه مورد ترجمه و تفسیر آیه ۴۷ سوره ذاریات است. در این آیه به صراحت از موضوع گسترش آسمان سخن گفته شده است. ساختار اسم فاعل در عبارت «إِنَّا لَمُوسِعُونَ» بر استمرار و دوام فعل دلالت دارد. این نکته به وضوح نشان می‌دهد که گسترش آسمان یک رویداد لحظه‌ای و منقطع در گذشته نبوده، بلکه فرآیندی مستمر و جاری است.

مفسران در گذشته به سبب تصور ایستا بودن جهان، واژه موسع در آیه را یا به معنای قدرتمند تفسیر می‌کردند یا اگر معنای توسعه و گسترش را برای آن اصل می‌دانستند، این توسعه را در چیزی غیر از آسمان، همانند رزق و روزی مردم در نظر می‌گرفتند.

دیدگاهی که «مُوسِعُونَ» را به معنای «قدرتمند» تفسیر می‌کند، با اشکال جدی مواجه است؛ زیرا در بخش اول آیه («بِأَیْدٍ») به قدرت خداوند تصریح شده و تکرار آن با این عبارت، نوعی اطناب بی‌فایده محسوب می‌شود. همچنین، تفسیر «گسترش» به «گسترش رزق» با توجه به فاصله آیه ۲۲ از آیه ۴۷ و تفاوت در سیاق، فاقد پشتوانه محکم تفسیری است.

یافته‌های علمی بر گسترش مستمر کیهان دلالت دارد، با کشف «ادوین هابل» در سال ۱۹۲۹ میلادی مبنی بر انبساط جهان، همخوانی کامل دارد. این هماهنگی، جنبه اعجاز علمی آیات قرآن را تقویت می‌نماید.

متن آیه

مفهوم‌شناسی

قرآن کریم ضمن پرداختن به مسئله پیدایش هستی از پدیده‌های متعددی نام می‌برد که هر یک نقش ویژه‌ای در شکل‌گیری و تکامل جهان هستی به عهده دارند. خداوند در مورد خلقت و گسترش آسمان در آیه ۴۷ سوره ذاریات می‌فرماید: ﴿وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ؛ و ما آسمان را با قدرت بنا کردیم، و همواره آن را وسعت می‌بخشیم!

«موسع» از ریشه «وسع» به معنای قدرت، توانایی، طاقت داشتن، ثروتمند بودن، توان مالی بالا داشتن،[۱][۲][۳][۴] گسترده بودن، گشودن و توسعه دادن است.[۵][۶][۷][۸] و در مورد مسائل مادی و معنوی، هر دو استفاده می‌شود.[۹]

کاربردهای وسع در قرآن

«وسع»، در قرآن بمعنی فراخی و گسترش، قدرت و توان است[۱۰][۱۱]که چندین کاربرد دارد:

  • گاهی در مکان است بمعنی فراخی و بزرگی: ﴿قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا؛ فرشتگان می‌گویند: آیا زمین خدا وسیع و پهناور نبود تا در آن [از محیط شرک به دیار ایمان] مهاجرت کنید؟!(نساء:۹۷)
  • گاهی در حال است به معنای توانائی و قدرت: ﴿لِیُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ‏؛ تا آنکه در وسعت زندگی و ثروتمند است از ثروت خویش انفاق کند.(طلاق:۷)
  • گاه در فعل الهی است: ﴿‏ وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ؛ و رحمت خدا بهر چیز احاطه دارد.(اعراف:۱۵۶)
  • گاهی به معنای توان و قدرت بر انجام کاری می‌باشد: ﴿لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها؛ خداوند هیچ‌کس را جز بقدرت قدرت تکلیف نمی‌کند.(بقره:۲۸۶).

وَاسِعْ از اسماء حسنی الهی هم در قرآن به معنای علم، قدرت، رحمت، فضل گسترده خداست.[۱۲]

تفسیر آیه

عبارت ﴿وَ إِنَّا لَمُوسِعُون در این آیه با آراء مختلفی از سوی مفسران بیان شده است. این نظرات برگرفته از یکی از دو معنای اصلی «موسع»: قدرتمند و گسترش دهنده است.

  • قدرتمند و توانایی: برخی از مفسران معنای قدرتمند و توانا را برای واژه {{قرآن| لَمُوسِعُونَ} به کار برده‌اند،[۱۳][۱۴][۱۵] اگر معنای قدرتمند برای «موسع» در نظر گرفته شود، معنای آیه این خواهد شد که: ما آسمان را با قدرتی بنا کردیم که با هیچ مقیاسی توصیف و اندازه‌گیری نمی‌شود، و ما دارای وسعتی در قدرت هستیم، که هیچ چیز آن قدرت را مبدل به عجز نمی‌کند.[۱۶] با این نگرش، مفهوم جمله ﴿لَمُوسِعُونَ بی‌فایده می‌گردد، زیرا در جمله قبل خداوند با واژه ﴿بِأَیْدٍ؛ با قدرت بر قدرتمند بودن خود و با قدرت بنا کردن آسمان تأکید می‌نماید و دیگر نیازی به اضافه کردن این جمله که «ما قدرتمندیم» وجود ندارد.
  • گسترش و توسعه دهنده: برخی از مفسران یا معنای گسترش و توسعه را به تنهایی برای واژه ﴿لَمُوسِعُونَ مطرح کرده‌اند،[۱۷][۱۸] یا سعی نموده‌اند که به نحوی معنای گسترش و قدرت را به هم آمیخته و به هر دو معنا در این واژه اشاره نمایند.[۱۹][۲۰][۲۱]

معنای اصلی واژه «موسع» یعنی گسترش دهنده، مناسبت و هماهنگی بیشتری با سیاق آیه داشته و مورد نظر است. معنای آیه با این تفسیر این خواهد شد که: خداوند آسمان را با قدرت بنا کرده و گسترش دهنده آن نیز است.[۲۲]

معناشناسی گسترش و توسعه

در صورتی که معنای گسترش دهنده برای واژه «موسع» در نظر گرفته شود، این پرسش مطرح می‌شود که مفعولِ «موسِع» که در جمله حذف شده، چه بوده است. به عبارت دیگر، خداوند گسترش دهنده چه چیزی است؟

  • بنای آسمان: خداوند قدرت توسه و گسترش دادن بنای آسمان را دارد و آن را توسعه می‌دهد، همانگونه که آفرید یعنی «انا لموسعون بناءها».[۲۳][۲۴][۲۵]
  • آسمان: این دیدگاه به این اعتبار مطرح شده که واژه «السماء» به عنوان مفعول فعل «بَنَیْنا» در جمله اول آیه آمده است: ﴿وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ از این رو، در جمله دوم﴿وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ، واژه «السماء» می‌تواند حذف شود.[۲۶]
  • رزق: این دیدگاه به این اعتبار است که در آیه ۲۲ همین سوره، خداوند اشاره دارد به این‌که رزق بندگان در آسمان قرار دارد.[۲۷] از این رو، برخی از مفسران گفته‌اند که توسعه در آیه ۴۷ نیز مربوط به رزقی می‌شود که در آسمان است.[۲۸][۲۹]

مراد بودن توسعه رزق در این آیه از دو جهت ضعف دارد:

  • نخست آنکه نمی‌توان مفعول حذف شده در این آیه را لفظی دانست که در ۲۵ آیه قبل آمده است، زیرا به دلیل فاصله زیاد آن با، مخاطب به سختی می‌تواند مفعول حذف شده را حدس بزند.
  • دوم این‌که در آن آیه تنها بحث از این است که رزق بندگان در آسمان قرار دارد و نمی‌توان از این مطلب دلیلی یافت که مراد از توسعه و گسترشی که در آیه ۴۷ ذکر شده، نیز توسعه رزق است. به عبارت دیگر، در آیه ۲۲ سخن از آسمان و رزق موجود در آن است و دلیلی وجود ندارد که در آیه ۴۷ که بحث از بنا کردن آسمان است، منظور از توسعه را توسعه رزق آن بدانیم.

استمرار توسعه آسمان

تعبیر ﴿إِنَّا لَمُوسِعُونَ؛ ما گسترش دهنده‌ایم. با استفاده از اسم فاعل که دلالت بر استمرار دارد، نشان دهنده این امر است که گسترش آسمان همواره وجود داشته و همچنان ادامه خواهد داشت.[۳۰][۳۱]

تصورات عمومی درباره ایستا بودن جهان تا پیش از عصر حاضر

منجمین سالیان درازی به دنبال یافتن اندازه و عمر جهان بوده‌اند. تا قبل از سال ۱۹۲۹ میلادی و گزارش مشاهدات تلسکوپ هابل، تصور درستی از جهان وجود نداشت. ارسطو(Aristotle ۳۱۰–۲۳۰ق م) فیلسوف یونانی، ۳۴۰ سال قبل از میلاد در کتاب خود به نام «درباره افلاک» نوشت که زمین جسمی کروی است و نه یک سطح صاف. ارسطو می‌اندیشید که زمین ثابت و خورشید، ماه، سیارات و ستارگان در مدارهای کروی گرد زمین می‌چرخند. وی معتقد بود که اندازه جهان محدود است و زمان آغاز و پایان ندارد و همیشه پایدار و ایستا است.[۳۲] تا قبل از ظهور دیدگاه‌های نوین درباره جهان، به علت اعتقادات مذهبی و تصوراتی که وجود داشت، بشر معتقد به جهان ایستا و پایدار بود. ویژگی‌های جهان ایستا شامل موارد زیر بود:

  • همگن بودن
  • نامحدود بودن (از نظر مکانی و زمانی)
  • گسترده نشدن.[۳۳]

ناهمسانی ایستایی با یافته‌های جدید علمی

مشاهدات جدید، دیدگاه‌های قدیمی را متزلزل نمود و باعث به وجود آمدن تعارضاتی بین دانشمندان گشت:

  • اینشتین (Einstein) در سال ۱۹۱۶ میلادی، مقاله نسبیت عام(General relativity) را که مطالعه‌ای بر کل کیهان بود، ارائه نمود. بر اساس این تئوری، کائنات یا در حال گسترش هستند یا در حال انقباض. در آن سال دانشمندان مدارک قاطعی برای پذیرفتن هیچ‌یک از آن دو حالت در دست نداشتند. خود اینشتین چنان به ایستا بودن جهان اطمینان داشت که در معادلات خود، ثابتی به نام ثابت کیهان شناختی(Cosmological constant) معرفی نمود که بر خلاف دیگر نیروها، از منبع خاصی ناشی نمی‌شد، بلکه در کالبد فضا زمان نهفته بود و باعث ایستا بودن جهان می‌شد. بعدها، (هنگامی که هابل در سال ۱۹۲۹ گسترش کهکشان‌ها و جهان را بیان نمود) وی از این کار خود به عنوان بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌اش یاد کرد.[۳۴]
  • ادوین هابل(Edwin Powell Hubble) در سال ۱۹۲۹ با بررسی داده‌هایی از چند کهکشان متوجه شد که آنها با سرعت ده‌ها کیلومتر در ثانیه در حال دور شدن از یکدیگر هستند. این مشاهدات اثبات می‌کرد که جهان ایستا و پایا نیست و در حال گسترش یافتن است. این گسترش بدین معناست که با بازگشت به گذشته، به زمانی خواهیم رسید که همه کهکشان‌ها در یک نقطه قرار داشته‌اند. آن نقطه با جرم خیلی بزرگ و حجم خیلی کوچک منفجر و سپس گسترده شده که به آن لحظه مه‌بانگ می‌گویند. مدل استاندارد مه‌بانگ بیان می‌کند که جهان ناگهان از گسترش نقطه‌ای بسیار کوچک و فشرده به وجود آمده است.[۳۵]

جستارهای وابسته

منابع

  1. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۰۳.
  2. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۶۱.
  3. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر -، چاپ: سوم، ۱۴۱۴ ه‍. ق، ج۸، ص۳۹۲.
  4. مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۵۱۰.
  5. صاحب، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغه، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۱۴.
  6. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۱۲۹۸.
  7. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۰۹.
  8. فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۲۳.
  9. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏، چاپ اول، ۱۳۶۸ش، ج۱۳، ص۱۰۳.
  10. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۱۷.
  11. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلام‌رضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۵۴.
  12. سوره بقره، آیه ۱۱۵. سوره نور، آیه۳۲.
  13. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۴۲.
  14. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۴.
  15. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، تفسیر غریب القرآن، بیروت، دار و مکتبة الهلال، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۶۵.
  16. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۵۸۳.
  17. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب قم، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۲۵۸.
  18. قاسمی، جمال‌الدین، تفسیر القاسمی المسمی محاسن التأویل، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۹، ص۴۴.
  19. سمرقندی، نصر بن محمد، تفسیر السمرقندی المسمی بحر العلوم، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۴۷.
  20. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ج۹، ص۳۹۵.
  21. خسروانی، علیرضا، تفسیر خسروی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۹۳.
  22. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۷۳.
  23. سمین، احمد بن یوسف، الدر المصون فی علوم الکتاب المکنون، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۶، ص۱۹۲.
  24. ابن‌عادل، عمر بن علی، اللباب فی علوم الکتاب، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، ج۱۸، ص۱۰۰.
  25. جمل، سلیمان بن عمر، الفتوحات الإلهیه بتوضیح تفسیر الجلالین للدقایق الخفیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۲۷ق، ج۷، ص۲۸۹.
  26. صاوی، احمد بن محمد، حاشیه الصاوی علی تفسیر الجلالین، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ چهارم، ۱۴۲۷ق، ج۴، ص۸۸.
  27. ﴿وَ فیِ السَّمَاءِ رِزْقُکمْ وَ مَا تُوعَدُونَ؛ و روزی شما و آنچه وعده داده شده‌اید در آسمان است. (ذاریات:۲۲).
  28. حقی برسوی، اسماعیل بن مصطفی، تفسیر روح البیان، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ج۹، ص۱۷۱.
  29. آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸.
  30. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش، ج۸، ص۱۷۰.
  31. میدانی، عبدالرحمن حسن حبنکه، معارج التفکر و دقائق التدبر، سوریه - دمشق، دار القلم، چاپ اول، ۱۳۶۱ش، ج۷، ص۳۰.
  32. Harrison, Cosmology: The Science of the Universe, pp31–33.
  33. Koupelis ,In Quest of the Universe, p۵۲۷.
  34. Backman & Seeds, Universe: Solar System, Stars, and Galaxies, p۴۴۵.
  35. Blanchard Edwards, What caused the big bang, p۱۷۲.