برهان نظم

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۵ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

برهان نظم چیست؟

برهان نظم از استدلال‌های اثبات وجود خدا شمرده می‌شود. تقریر این برهان بر دو مقدمه استوار است: یک: این دنیا منظم است. دو: هر نظمی یک فاعل عاقل و حکیم دارد. در نتیجه این دنیا یک آفریدگار دارد که نظم این دنیا نشانه قدرت و حکمت اوست.

برهان نظم در میان متکلمان رواج زیادی دارد. آیاتی از قرآن که انسان‌ها را دعوت به نگاه به طبیعت می‌کنند، از پشتوانه‌های این برهان شمرده می‌شوند.

جایگاه برهان نظم

انسان‌های خداپرست برای اثبات وجود آفریدگار جهان، دلایل فراوانی را آورده‌اند و روشن‌ترین و قانع‌کننده‌ترین دلیل آنها برهان نظم می‌باشد؛ چرا که برهان نظم، عقل و وجدان را قانع و راضی می‌سازد. به همین دلیل، این برهان، همیشه مورد توجّه دانشمندان و فلاسفه الهی قرار گرفته است.[۱] مشاهدهٔ نظم و سامان حاکم بر جهان از دیرباز انسان‌ها را به وجود خدا به عنوان صانع و تدبیرکنندهٔ جهان دلالت می‌کرده است. این نوع رهیافت، با همهٔ خرده‌هایی که بر صورت برهانی آن گرفته‌اند، نسبت به دیگر استدلال‌ها به فهم عموم نزدیک‌تر است و با تجربه‌های دینی مؤمنان نیز سازگاری بیشتری دارد.[۲]

مایه‌های اصلی برهان نظم را در آیات فراوانی از قرآن کریم می‌توان دید که نشانه‌های خلقت و حکمت الهی را در چند نمونه از نظام‌های سنجیدهٔ طبیعت بیان می‌کند و انسانها را دعوت می‌کند که در بدایع طبیعت بیندیشند (برای نمونه، آیه ۱۶۴ سوره بقره؛ و آیات ۱۶ و ۷۸ سوره نبأ) اینگونه استدلال ـ که در ادوار پیشین «اتقان صنع» نامیده شده است ـ در قالب برهانیش اغلب برای اثبات صفاتی چون علم و حکمت الهی به‌کار رفته است.[۳] برهان نظم در میان متکلمان رواج بیشتری داشته است. سابقهٔ این نوع برهان به پیش از دروه‌ای بازمی‌گردد که استدلالهای عقلی پیچیده‌تری چون برهان حدوث رواج یافت. آیات قرآنی و احادیثی که پدیده‌های جهان را نشانه‌های خلقت الهی معرفی می‌کند، الهام‌بخش عموم متکلمان اعم از اصحاب حدیث و مکاتب عقل‌گرا بوده است.[۴]

از ویژگی‌های برهان نظم تنوع گسترده‌ای است که در تقریرهای آن وجود دارد. در شیوهٔ استنتاج آن نیز مبانی متفاوتی به کار گرفته‌اند. قالب مشترک این تقریرها بر دو مقدمهٔ کلی استوار است: ۱. جهان طبیعت دربردارندهٔ پدیده‌های منظم است، ۲. هر نظمی نیازمند تدبیر فاعلی نظم‌آفرین است. مقدمهٔ نخست این برهان که چگونگی تبیین آن در پذثیرش مقدمهٔ دوم نیز مؤثر است، از راه شناخت سازوکارها و قوانین طبیعت حاصل می‌شود. از همین‌رو، یافته‌های علمی جدید به گسترش دامنهٔ بحث دربارهٔ برهان نظم مدد رسانده است.[۵]

آنچه از راه برهان نظم اثبات می‌شود، ضرورت وجود نیرویی نظم‌دهنده و هدف‌دار برای جهان است، زیرا رکن مفهوم نظم را عنایت و تدبیر تشکیل می‌دهد. با توجه به این نکته می‌توان دربارهٔ حدود کاربرد این برهان بحث کرد. کسانی که اعتبار این برهان را نپذیرفته‌اند، هیچ‌گاه منکر وجود علت فاعلی برای نظم پدیده‌ها نبوده‌اند، چنان‌که اصل علیت یا موجبیت، وجود علتی را برای مجموعهٔ منظم ایجاب می‌کند. اختلاف در این است که منکر آن وجود خدا نظم موجود را معلول عوامل درون طبیعت قلمداد می‌کنند و غایت را به نهاد طبیعت نسبت می‌دهند. از اینجاست که برخی معتقدند برهان نظم به لحاظ فلسفی از اثبات وجود مبدأی بی‌نیاز از طبیعت قاصر است. از این دیدگاه که با مبانی اغلب فلاسفهٔ مسلمان نیز سازگاری دارد، برهان نظم را می‌تون مکمل برهان‌هایی چون وجوب و امکان دانست و از آن برای شناخت صفات واجب متعال بهره گرفت.[۶]

برهان نظم دارای یک مقدمه تجربی و یک مقدمه عقلی است و چون اعتبار علمی مقدمه تجربی به قیاس خَفی است که او را همراهی کرده و پشتیبانی می‌نماید، لذا اعتبار مقدمه تجربی به همان قیاس خفی عقلی است. در نتیجه، برهان نظم از مقدمات عقلی (بدون واسطه یا با واسطه) برخوردار است.[۷]

بیان برهان نظم

برهان نظم بر دو محور عمده قرار گرفته است:

۱. در سرتاسر جهان، آثار و نشانه‌های نظم، حساب، قانون و هدف به چشم می‌خورد.[۸]

در تمام نقاط این دنیای وسیع، دستگاه‌ها و سازمان‌های منظّم و مرتّبی به چشم می‌خورد در حالی که برنامه، حساب و قانون، حتّی بر کوچک‌ترین اجزای آنها حکومت می‌کند. موجودات گوناگون جهان، مانند لشکری بزرگ که به گروه‌های مختلفی تقسیم شده‌اند، با صف‌های منظّم و هماهنگی شگرف و عجیبی، زیر نظر فرمانده‌ای واحد، به سمت هدف مشخّصی، حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر جهان آفرینش، آشفته و مشوّش نیست بلکه می‌بایست موجودات و حوادث در مسیر مشخّصی حرکت کنند تا سرانجام به هدف نهایی که دست تقدیر برای آنها رقم زده برسند. به عبارت دیگر یک نوع ارتباط و هماهنگی خاصّی در بین تمام اجزا و موجودات عالَم هستی دیده می‌شود.[۹] بنابراین اصل نظم در موجودهای طبیعی فی الجمله قطعی است.[۱۰]

۲. هر دستگاه و مجموعه‌ای که در آن، آثار نظم، حساب، قانون و هدف باشد، نشان‌دهنده آن است که سازنده آن از علم و عقل برخوردار بوده است.[۱۱] نمی‌توان باور داشت که دقّت و نظم چنین سازمانی، نتیجه اتّفاق و تصادف باشد؛ یعنی، تعدادی عوامل بدون درک و شعور، آن را به وجود آورده باشند.[۱۲]

نتیجه

از این دو مقدمه (نظم عالم و ممکن نبودن آن نظم بدون فاعل عاقل حکیم) نتیجه گرفته می‌شود که جهان دارای آفریدگاری دانا و تواناست و این آفریدگار دانا و توانا، سازمان عظیمی را طبق نقشه و هدف خاصّی ایجاد کرده و رهبری و هدایت می‌کند.[۱۳]

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۴۹.
  2. انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.
  3. انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.
  4. انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.
  5. انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.
  6. انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.
  7. جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش، ص۲۷.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش. ص۴۹.
  9. مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.
  10. جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش، ص۳۱.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش. ص۴۹.
  12. مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۲.
  13. مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۲.