ابراهیم بن هلال ثقفی


سؤال

ابراهیم بن هلال ثقفی کیست؟


ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفی اصفهانی، تاریخ نگار، راوی حدیث، مفسر قرآن و دانای به فقه و احکام، از علمای نام آور و شیعی در قرن سوم هجری و دوران غیبت صغری است. از اهالی کوفه بود که به اصفهان منتقل شد و همان‌جا تا پایان عمر ماندگار شد. مهم‌ترین اثر وی که پابرجا مانده است کتاب الغارات است که به حوادث پس از جنگ نهروان تا کشته شدن علی بن ابی طالب و هجوم‌های متعدد سرداران معاویه به سرزمین‌های تحت کنترل خلیفه چهارم و غارت و کشتار مردم می‌پردازد.

زندگی‌نامه

نیای اعلای ابواسحاق سعد بن مسعود ثقفی، عموی مختار ثقفی و از یاران امام علی(ع) بود که آن حضرت وی را والی مداین کرد. از جد او، سعید بن هلال، نیز در شمار اصحاب امام صادق(ع) یاد شده است. تاریخ ولادت ثقفی در دست نیست، اما بنا بر روایت وی از اَبان بن عثمان بَجَلی و دیگر مشایخی که در دهه دوم قرن سوم درگذشته‌اند، احتمالاً در حدود ۲۰۰ق یا اواخر سده دوم به دنیا آمده است. ابن‌هلال از نوادگان سعد بن مسعود، عموی مختار ثقفی، می‌باشد. نسب وی با چهار واسطه به سعد بن مسعود ثقفی می‌رسد. شیخ طوسی در این مورد می‌گوید:

ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی اصالتاً اهل کوفه است و سعد بن مسعود جد اعلای او، برادر سعد بن مسعود یکی از یاران و کارگزاران باوفای امیرالمومنین علی (ع) و امام حسن مجتبی (ع) محسوب می‌شود. علی (ع) وی را به خاطر امانت داری و تقوا در به حکومت مدائن برگزیده بود. حضرت امیرالمومنین (ع) ضمن نگارش نامه ای، کارهای سعد را ستوده از وی اعلام رضایت کرده و در مورد امانت داری و کمال ایمان وی، می‌فرماید:

ای سعد! تو حقوق مسلمانان را تمام و کمال به آنان ادا کردی؛ اطاعت پروردگارت را بجای آوردی، امام خود را با روشی زیبا و دور از غرض ورزی، خیر خواهی نمودی. کار تو را می‌ستایم و از رفتارت خشنودم؛ خیر خواهی و ارشاد تو ادامه داشته باشد. خداوند تو را ببخشاید. والسلام.

سعد بن مسعود بعد از شهادت امیر المومنین علی (ع) در کنار امام مجتبی (ع) قرار گرفت و در مقام کاگزاری، با جان و دل فرامین حضرتش را لبیک می‌گفت. در تاریخ آمده است:

هنگامی که جراح بن سنان در مسیر مدائن، ضمن اعتراض به امام مجتبی (ع) در یک عمل منافقانه به آن حضرت حمله کرده و با شمشیر امام را مجروح نمود؛ حضرت از شدت جراحت وارده از اسب خود به زمین فرود آمد. سعد بن مسعود، یار باوفا و کارگذار امین اهل بیت، آن بزرگوار را به منزل برده و در معالجه حضرتش نهایت تلاش را به عمل آورد.[۱]

علاوه بر سعد بن مسعود ـ که در خدمت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بوده است ـ سعید بن هلال، پدر بزرگ صاحب الغارات نیز از یاران امام صادق ـ علیه السلام ـ محسوب می‌شود. همچنان که شیخ طوسی وی را با عنوان سعید بن هلال ثقفی، در ردیف اصحاب پیشوای ششم ـ علیه السلام ـ ثبت کرده است.[۲]

ابن هلال ثقفی در اوایل به مذهب زیدیه تمایل داشت اما در اثر بررسی‌ها و تحقیقاتی که انجام داد، حقیقت را یافته و به مذهب امامیه روی آورد و یکی از شیعیان خالص، پرتلاش و از عاشقان بی قرار و طرفدار غیرتمند اهل بیت (ع) گردید.

اساتید

وی در اوایل قرن سوم در شهر کوفه چشم به جهان گشود، بر اثر اشتیاق به تحصیل علوم اسلامی، به حضور اساتید عصر خود شتافته، و از محضر آنان علم حدیث و تاریخ را فرا گرفت. از قرائن تاریخی برمیآید که او در سال‌های (۲۰۰ تا ۲۶۰) عصر امام جواد و امام هادی و امام عسکری (ع) در کوفه و در اصفهان می‌زیسته؛ اما بنا به عللی که بر ما معلوم نیست، نتوانسته است به حضور آن بزرگواران رسیده و از آنان مستقیما بهره مند شود. اما حضور وی در محضر اساتید فراوان، نشانگر اشتیاق و تلاش وی در این زمینه می‌باشد. عده ای از اساتید و مشایخ وی عبارتند از:[۳]

  • ابراهیم بن عباس بصری
  • ابراهیم بن عمر
  • ابراهیم بن مبارک
  • ابراهیم بن محمد
  • ابراهیم بن یحیی الدوری
  • احمد بن عمران انصاری
  • احمد بن معمر اسدی
  • اسماعیل بن ابان ازدی
  • بشیر بن خیثمه
  • بکر بن بکار قیسی
  • حسین بن هاشم
  • حکم بن سلیمان کندی
  • عبدالله بن بلج بصری
  • عبدالله بن محمد عبسی
  • عبدالله بن محمد ثقفی
  • عبید بن سلیمان نخعی
  • علی بن قادم خزاعی
  • علی بن هلال احمسی
  • عمر بن حماد بن طلحه قناد
  • فضل بن دکین
  • مالک بن اسماعیل نهدی
  • محمد بن سعید کوفی ملقب به حمدان
  • محمد بن هشام مرادی
  • یحیی بن صالح حریری
  • یوسف بن بهلول سعدی
  • یوسف بن کلیب مسعودی.


اقدامات سیاسی

وی کتابی به نام «المعرفه» تألیف کرده و در آن، مناقب اهل بیت (ع) و ستم‌ها و نیرنگ‌های دشمنان آنان را شرح داد. و در آن کتاب، عشق بی پایان خود به خاندان عصمت و طهارت و بیزاری از دشمنانشان را به طور واضح بیان نمود.

برخی از دانشمندان مصلح اندیش، از انتشار آن در شهر کوفه ممانعت به عمل آورده و او را به مخفی کردن آن کتاب توصیه نمودند. اما چون ابن هلال از روی اعتقادات و اخلاص، آن کتاب را نوشته و به مطالب آن ایمان عمیق داشت، با خود عهد کرد که نه تنها آن اثر را منتشر می‌کنم بلکه قدمی هم فراتر گذاشته و آن را در جایی که مخالفین اهل بیت بیشتر باشد، به مخاطبین خود عرضه نماید.

برای این منظور، وی شهر اصفهان را ـ که در آن زمان دورترین نقطه از عقاید شیعه و مخالف‌ترین مکان با آیین تشیع بود ـ انتخاب نمود و سپس به آن جا هجرت کرد. او در اصفهان کتاب «المعرفه» را نشر داده و احادیث آن را به مردم عرضه نمود.[۴] و تأثیر به سزایی در گرایش مردم اصفهان به سوی مکتب اهل بیت به جا گذاشت.

با انتشار خبر هجرت ابن هلال به اصفهان، علمای بزرگ قم شادمان شده و گروهی از آنان ـ که احمد بن ابی عبدالله برقی، صاحب کتاب ارزشمند «المحاسن» در رأس آنان بود ـ به محضر وی شتافته و از او تقاضا کردند که به همراه آنان به قم برود. تا از نزدیک، از حضور وی بهره مند شوند. اما این عالم وارسته که با خود عهد کرده بود: «در جایی که مخالفین اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بیشتر هستند، احادیث ائمه ـ علیهم السلام ـ را منتشر کند و علوم و اهل بیت را در مناطق نیازمند، تبلیغ نموده و در افزایش شیعیان اهل بیت تلاش نمایند از پذیرفتن تقاضای علمای قم خود داری نموده و همچنان تا آخر عمر در اصفهان اقامت گزید.

او علاوه بر نشر آثار خود، حوزه درس تشکیل داده و افراد مستعد و علاقه مند را گرد آورد و عده ای از راویان و محدثان را تربیت نمود و همانند: عبدالله بن کوشید اصفهانی، حسن زعفرانی اصفهانی و احمد بن علویه اصفهانی که دانشمندی زبان‌شناس، ادیب، نویسنده، شاعر اهل بیت ـ علیهم السلام ـ راوی حدیث و دارای تألیف متعدد می‌باشد.[۵]

ویژگی‌های علمی

این دانشمند پرتلاش، در عصر مظلومیت اهل بیت و زمانی که شیعیان از سوی زمامداران مستبد عباسی در محدودیت شدیدی قرار گرفته بودند، پرچم معارف علوی را به دوش کشیده و با مخالفان فرهنگی عترت به مقابله برخاسته است. او با جهاد فرهنگی و انتشار افکار و اندیشه‌های شیعه توانسته است سخنان حق را به گوش حقیقت جویان تاریخ برساند.

در این جا به برخی از ویژگی‌های وی می‌پردازیم:

۱. محدث روشن بین

ابن هلال که عاشق جمع آوری، تدوین و نشر فرهنگ اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ـ بویژه تاریخ حکومت امیر المومنین ـ علیه السلام ـ ـ بوده است، در این راه از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و او نه تنها به منابع و شخصیت‌های شیعی برای یافتن مطالب و احادیث مورد نیاز خود رجوع می‌نمود بلکه به محدثین و دانشمندان مورد اعتماد اهل سنت و سایر فرقه‌ها نیز توجه نموده و از حضور آنان کسب علم می‌کرد.

علت مهم این امر، احتجاج بر مخالفین با دلایل قابل قبول آنان بوده است.

۲. مورد اعتماد

نوشته‌ها و روایات ابراهیم بن هلال ثقفی، مورد اعتماد برجسته‌ترین عالمان و محدثین شیعه قرار گرفته است و آنان در کتاب‌های خود به طور گسترده از روایات وی استافده کرده‌اند. همانند: احمد بن خالد برقی در کتاب «المحاسن» محمد بن حسن صفار در «بصائر الدرجات»، کلینی در «الکافی»، صدوق در «من لا یحضره الفقیه»، مفید در «امالی» شیخ طوسی در «تهذیب»، سید مرتضی در «الشافی»، علی بن ابراهیم قمی در «تفسیر قمی»، ابن قولویه در «کامل الزیارات»، ابن شهر آشوب در «المناقب»، طبرسی در «اعلام الوری»، سید علی بن طاووس در «الیقین» و «اقبال الاعمال»، سید عبدالکریم بن طاووس در «فرحه الغری»، ابی جعفر طبری در «بشاره المصطفی»، قطب راوندی در «الخرائج و الجرائح»، مجلسی در «بحار الانوار»، حر عاملی در «وسائل الشیعه» و «اثبات الهدی»، محدث قمی در «سفینه البحار»، و سایر بزرگان شیعه.

۳. پرورش راویان و محدثان

بسیاری از چهره‌های درخشان و راویان بزرگ شیعه، در قرن سوم هجری، در کوفه و اصفهان از وی بهره برده و توشه‌ها اندوخته‌اند که در آثار و تألیفات آنان دیده می‌شود. نام عده ای از آنان عبارتند از:[۶]

  1. ابراهیم ابن هاشمی قمی
  2. احمد بن علویه اصفهانی
  3. احمد بن محمد بن خالد برقی
  4. حسن بن علی بن عبدالکریم زعفرانی
  5. سعد بن عبدالله اشعری قمی
  6. سلمه بن خطاب
  7. عباس بن سری (السندی)
  8. عبدالرحمن بن ابراهیم المستعلی
  9. علی بن ابراهیم
  10. علی بن عبدالله بن کوشید اصفهانی
  11. محمد بن حسن الصفار
  12. محمد بن زید الرطاب


۴. تألیفات

تألیفات فراوان و آثار متعددی که از ابراهیم بن هلال به جای مانده است، نشان گر روحیه قوی، اطلاعات گسترده روایی و تاریخی، و اراده خلل ناپذیر او در راه احیای معارف شیعی و سیره علوی است.

در اکثر منابع شیعه و سنی بیش از ۵۰ مورد از کتاب‌های وی یاد شده است؛ گرچه در زمان ما به غیر از کتاب «الغارات» آثار دیگر وی در دسترس نمی‌باشد و در اثر حوادث روزگار و تلاش دشمنان و سایر عوامل، بقیه تألیفات وی مفقود شده است! ولی برخی از مطالب کتاب‌های او در لابلای آثار دانشمندان یافت می‌شود که بعداً اشاره خواهد شد.

مناطق تحت نفوذ کارگزاران علی ـ علیه السلام ـ بنگارد و به این وسیله مظلومیت علی ـ علیه السلام ـ و یارانش را نمایان سازد. به همین جهت، نام کتاب خود را با الهام از مقتدای خویش، «الغارات» انتخاب کرده است؛ آن جا که علی ـ علیه السلام ـ از نافرمانی کوفیان نکوهش کرده و می‌فرماید:

«فتوا کلتم و تخاذلتم حتی شنت علیکم الغارات، و ملکت علیکم الاوصان؛[۷]

پس شما وظیفه خود را به یکدیگر حواله نمودید و همدیگر را خوار ساختید تا این که دشمن از هر طرف غالب شده و اموال شما غارت گردید و دیار شما از تصرفتان بیرون رفت».

این کتاب در برخی منابع، به نام «الستنفار و الغارات» و در بعضی دیگر، به نام «الاسفار و الغارات» ثبت شده، اما در میان علما و محافل علمی، به «الغارات» معروف است.[۸]

گرچه غرض اصلی نگارنده از تألیف این کتاب، تشریخ غارت‌ها و چپاولگری‌های معاویه بوده، اما تألیف و نگارش، موجب شده تا لابه لای مطالب کتاب، گفتارهای بسیار ارزنده ای گنجانده شود به طوری که خواننده مشتاق دانش از مطالب فرعی آن بیشتر بهره مند می‌شود.

این کتاب یکی از بهترین منابع در زمینه حکومت و سیره کشور داری علی ـ علیه السلام ـ است که می‌تواند در این مورد پاسخگوی نیاز محققان و مؤلفان باشد. سیره سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و سطح زندگی حاکم اسلام، نامه‌های حکومتی، رفتار گزاران حکومت اسلامی، ریزش‌ها و رویش‌ها در حکومت علوی تحلیل و بررسی بازتاب رفتارهای مثبت و منفی کارگزاران و ... در این کتاب، در دسترس خواننده قرار گرفته است.

مؤلف به عنوان پیش گفتار، مقدمه و زمینه سازی برای ورود در موضوع اصلی، این شیوه را برگزیده و در معرض دید مخاطب قرار داده که علاوه بر نکات فوق، درس‌هایی آموزنده، عبرت انگیز و حتی مسائل تربیتی را به مخاطب خویش القا کند.

مهم‌ترین عناوین این کتاب عبارتند از: سخنرانی‌های علی ـ علیه السلام ـ بعد از جنگ نهروان، روش آن حضرت در استفاده از بیت المال، شیوه ارتباط با کارگزاران و و عوامل حکومتی، ولایت سعد بن قیس بر مصر، ولایت محمد بن ابی بکر و مالک بر مصر، شهادت آن دو بزرگوار، آمدن عقیل در کوفه با حضور علی ـ علیه السلام ـ، گزارش‌هایی از زندگی خصوصی امام علی ـ علیه السلام ـ و خوراک و پوشاک و مسکن آن حضرت در ایام زمامداری، علی ـ علیه السلام ـ و اصول امر به معروف و نهی از منکر، مکاتبات با معاویه و ده‌ها عنوان دیگر که در دوران حکومت آن حضرت رخ داده است.

سایر تألیفات

ابن هلال ثقفی از آن جایی که در رشته‌های مختلف علوم اسلامی از جمله: علوم قرآن، فقه و احکام، تاریخ و سیره، کلام و اعتقادات، حدیث و روایات و شخصیت نگاری مهارت تامی داشته است. دست به تألیف آثار ارزشمندی زده و کتاب‌های قابل توجهی را پدیدآورده و در اختیار مشتاقان قرار داده است که بالغ بر ۵۰ مورد می‌شود؛ نام برخی از آنان به شرح زیل می‌باشد؛[۹]

  1. المعرفه فی المناقب و المثالب
  2. المبتداء
  3. السیره
  4. معرفه فضل الافضل
  5. اخبار مختار ابی عبیده الثقفی
  6. المغازی
  7. السقیفه
  8. الرده
  9. مقتل عثمان
  10. الشوری
  11. بیعه امیر المومنین ـ علیه السلام ـ
  12. الجمل
  13. الصفین
  14. الحکمین
  15. النهروان
  16. مقتل امیر المومنین ـ علیه السلام ـ
  17. رسائل و اخبار امیر المومنین ـ علیه السلام ـ
  18. قیام الحسن بن علی ـ علیه السلام ـ
  19. مقتل الحسین ـ علیه السلام ـ
  20. التوابین و عین الورده
  21. فدک


رحلت

این عالم پرتلاش؛ نویسنده مجاهد و احیاگر معارف اهل بیت، در قرن سوم هجری و عصر خفقان، بعد از پرورش عده ای از دانشمندان و حدیث شناسان ممتاز و تعلیم دین و نشر احکام شریعت ناب محمدی (ص) و با به جای گذاردن ده‌ها اثر نفیس، در سال ۲۸۳ ق. در شهر اصفهان رحلت نمود.[۱۰]




منابع

  1. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۲.
  2. شیخ طوسی، رجال الطوسی، باب اصحاب الصادق (علیه السلام ) .
  3. ابن هلال ثقفی در کتابهایش از جمله «الغارات»، نام دیگر اساتیدش را بیان داشته است.
  4. احمد بن علی نجاشی، رجال نجاشی، ص ۱۶ و ۱۷.
  5. شیخ طوسی، رجال الطوسی، باب «من لم یرو عن واحد من الأئمه» ص ۴۱۲ و معجم رجال الحدیث، ج۱، ص ۲۵۴ ـ ۲۵۸.
  6. علیرضا پناهیان، الغارات، مقدمه.
  7. «نهج البلاغه»، خطبه ۲۷.
  8. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص ۳۵.
  9. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص ۳۴۸.
  10. شهید صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص ۱۰۸.