شاه ولی‌الله دهلوی

از ویکی پاسخ
سؤال

در مورد تاریخچه جنبش شاه ولی‌الله در هند و هر چه که در رابطه با آنان است توضیح دهید؟

در طول تاریخ حضور مسلمانان در هند، بزرگان بسیاری ظهور کرده و به تجدید حیات فکری مسلمانان دست یازیده‌اند. تجدید حیات فکری مسلمانان هند در قرن ده و یازده هجری به وسیله دو نفر صورت گرفته است که اثرات آن هنوز بر فِرَق موجود و مورد بحث نمایان است. یکی از آنان شیخ احمد سر هندی (۹۷۱–۱۰۳۴ق) مؤسس طریقه مجدّدیه یا احمدیه در سلسله نقش بندی است. فرد دوّم شاه ولی‌الله دهلوی می‌باشد[۱]

از کتب وی می‌توان به کتاب الانصاف فی بیان سبب الاختلاف ـ رساله‌ای کوچک در بیان اسباب اختلاف فقهای قرون گذشته و صدر نخستین اشاره کرد.[۲]

مهم‌ترین کتاب وی حجه الله البالغه است که یک دوره فقه استدلالی با رویکرد عقلی است. در این کتاب با توجه بسیار به حدیث به شرح مسائل فقهی پرداخته و گاه به مباحثی هم چون اذکار و اخلاق نیز می‌پردازد.[۳]

شاه ولی‌الله در مسئله شرک و شفاعت هم چون محمد بن عبدالوهاب، توسل به پیامبران و اولیاءالله را جایز ندانسته و به صورت مجتهدی تمام عیار، اجتهاد را در تمام ازمنه جایز می‌داند.

وی قائل است در تمام مسائل مربوط به اعتقادات یا اعمال عبادی می‌توان از احکام هر یک از چهار مکتب اصلی فقهی (مالکی، حنفی، حنبلی، شافعی) تبعیت کرد و تقلید از یک مذهب لازم نیست او همچون حدیث گرایان دیگر، قائل به خلافت جهانی برای قریش بود.

شاه ولی‌الله اگر چه به وحدت مسلمانان می‌اندیشید، ولی نسبت به شیعیان سخت‌گیر است و کتاب ضدّ شیعی شیخ احمد سر هندی را به عربی ترجمه کرد و خود کتابی به نام «ازاله الخفاء» بر ضد شیعه نوشت. وی امامیّه، اسماعیلیه و معتزلی را خارج از اسلام می‌دانست.

از نکاتی که در زندگی شاه ولی‌الله جالب توجه است این است که وی در مقابل حاکمیت استعمار و بیگانه اقدامی نکرد و بیشتر همّ خود را صرف مبارزه با هندوها و سبک‌ها نمود. شاید دلیل این اقدام وی عدم دخالت کمپانی هند شرقی به حوزه شریعت اسلامی در دعاوی بود که هنوز بر اساس اسلام در دادگستری‌ها حکم صادر می‌شد.[۴] به هر حال او سرچشمه بسیاری از حرکت‌های بنیادگرا، اهل حدیث، نوگرا و اصلاحی و در عین حال مخالف سرسخت شیعه در هند بود.[۵]

بعد از شاه ولی‌الله از افراد مؤثر در حیات فکری مسلمانان هند، شاه عبدالعزیز دهلوی (۱۱۵۹–۱۲۳۹ق) فرزند شاه ولی‌الله ملقب به سراج الهند است.[۶]

او هم چون پدرش با نوشتن کتاب تحفه اثنی عشریه به اختلافات شیعه و سنّی دامن زد که میرحامد حسین عبقات الانوار را در ردّ آن نوشته است. وی به خاطر این که کمپانی هند شرقی در کلیه دعاوی تعاریف خود را جایگزین شریعت نموده بود، هند را سر زمین کفّار و دارالحرب اعلام کرد، ولی همکاری با انگلستان را به شرط این که به گناه کبیره نینجامد جایز دانست!![۷]

شاه ولی‌الله یک جنبش اصلاح گرایانه دینی را در بین اهل تسنن هند آغاز نمود که بعضی از مدارس نو بنیاد هند و برخی از کشورهای مجاور مثل پاکستان، افغانستان به پیروی از او راه او را ادامه دادند.[۸]


مطالعه بیشتر

تاریخ تفکر اسلامی در هند، عزیز احمد، ترجمه نقی لطفی، یاحقی، انتشارات کیهان.

مسلمانان هند بریتانیا، ترجمه حسن لاهوتی، آستان قدس رضوی.

فرق تسنن، مهدی فرمانیان، نشر ادیان.

دانشنامه جهان اسلام، ج۳، بنیاد دائره المعارف اسلامی.

منابع

  1. عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه نقی لطفی و محمد جعفر یاحقی، تهران، انتشارات کیهان، چاپ اول، ۱۳۶۷ش، ص۴۴–۴۶.
  2. دهلوی، شاه ولی‌الله، الانصاف فی بیان سبب الاختلاف، تحقیق عبدالفتاح ابوغده، دارالنفائس.
  3. دهلوی، شاه ولی‌الله، حجه الله البالغه، قاهره، مکتبه دارالتراث العربی، چاپ اول، ۱۳۵۵ش و چاپ سوم، ۱۴۰۶ق.
  4. پی هاردی، مسلمانان هند بریتانیا، ترجمه حسن لاهوتی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ص۷۶.
  5. موثّقی، سید احمد، جنبش اسلامی معاصر، تهران، سازمان سمت، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
  6. عبدالعزیز کتاب‌های دیگری هم چون سرالشهادتین، حاشیه ای بر شرح هدایه الحکمه ملاصدرا دارد. دو کتاب تحفه اثنی عشریه و سرالشهادتین را در ردّ شیعه نوشته است. (نزهه الخواطر، ج۷، ص۲۷۵–۲۸۳؛ عبدالحیّ ندوی، بهجه المسامع و النواظر، هند، انتشارات مجلس دایرةالمعارف عثمانیه، چاپ دوّم، ۱۴۰۲ق).
  7. دانشنامه ادب فارسی در هند، مدخل عبدالعزیز دهلوی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ش ج۴، ص۱۷۰۶–۱۷۰۹.
  8. فرق تسنن، همان، ص۶۷۳–۶۷۴.