امامت ایده ایرانی

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۰ توسط Shamloo (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

برخی معتقدند که ريشهٔ فرهنگی امامت در شیعه را بايد در واكنش ايرانيان به تسخير ايران توسط اعراب جست و جو كرد. چون ايرانيان نتوانستند با اعراب مسلمان مقابله سياسی و نظامی كنند، گونه‌ای از اسلام ايرانی را خلق كردند كه هم نافی اسلام نخستين بود و هم آشكارا با اسلام اعراب مسلمان تسخیرکنندهٔ ايران در تضاد و مغايرت بود. پس تشيع اسلام ايرانی است نه اسلام محمدی. آیا این نظر صحیح است؟


اعتقاد به امامت و امامان دوازده‌گانه اختصاص به ایران ندارد، بلکه تمام شیعیان دنیا به امامت امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت پس از پیامبر اسلام(ص) ایمان‌دارند. ثانیاً این عقیده از فرهنگ ایرانی برنخاسته بلکه از سوی اعراب مهاجر در زمان اهل‌بیت(ع) و پس‌ازآن در زمان صفویه توسط علمای جبل عامل و حله و کرک بر مبنای احادیث نبوی و اهل‌بیت(ع) در ایران ترویج و تثبیت گردیده است. ثالثاً عقیده به اصل امامت ریشه در قرآن و احادیث نبوی دارد و امامان دوازده‌گانه از اموری است که پیامبر اسلام(ص) از آن‌ها سخن فرموده است.

بستر پیدایش

.

پیشینهٔ عقیدتی ایدهٔ امامت

پرداختن به موضوع امامت در معارف اولیهٔ کلامی مسلمانان دیده می‌شود. مسلمانان، به‌خصوص شیعیان، پیشینهٔ ایدهٔ امامت را در سیره و سخنان پیامبر اسلام(ص) نشان می‌دهند. این رخدادها در زمانی اتفاق افتاده است که رسول خدا(ص) زنده بودند و هنوز مسلمانان ارتباطی با ایران پیدا نکرده‌اند. به نمونه‌هایی از این موراد می‌توان اشاره کرد:

  • آیات قرآن دال بر امامت: بر موضوع امامت در آیات قرآن اشاراتی وجود دارد؛ آیاتی چون آیهٔ ولایت[۱]، آیهٔ اولی‌الامر[۲] و آیهٔ تبلیغ.[۳]
  • حدیث منزلت: در این روایت بر جایگاه امام علی(ع) به‌عنوان امام بعد از رسول خدا(ص)، به مانند جانشینی و امامت هارون(ع) پس از موسی(ع)، اشاره شده است.[۴]
  • واقعهٔ غدیر: در ضمن این واقعه اعلام امامت امام علی(ع) پس از رسول خدا(ص) بنا بر دستورات الهی انجام گرفته است.[۵]
  • روایات دوازده خلیفه: احادیث دوازده امیر و دوازده خلیفه که در متون مختلف اهل‌سنت نقل‌ شده به موضوع امامت پس از رسول خدا(ص) پرداخته است.[۶]
  • اولین اختلاف بعد از پیامبر(ص): اولین موضوعی که مسلمانان دربارهٔ آن دچار اختلاف شدند موضوع امامت پس از رسول الله(ص) بوده است. عالمان مختلف بر این اولویت تأکید کرده‌اند.[۷]
  • وجوب وجود امام و خلیفه: متکلمان اسلامی در آثار خود، با تکیه بر مباحثی عقلی و عقلایی، به وجوب وجود امام در جامعه تأکید کرده‌اند.[۸]

پیشینه تاریخی ایدهٔ امامت

گزاره‌های تاریخی هم نشان می‌دهد که بستر تاریخی پیدایش ایدهٔ امامت بستری غیر از ایران بوده است. از نظر تاریخی تشیع ابتدا در میان برخی صحابه به شکل باور به امامت امام علی(ع) پیدا شد و پس از آن با رشد در میان برخی قبایل عرب عراق به سایر سرزمین های اسلامی از جمله ایران وارد شد. تشیع در چهار مرحله بر فضای مذهبی و فرهنگی ایران تأثیر نهاد: مرحلهٔ اول، با ورود اشعری‌ها به قم؛ مرحلهٔ دوم، با ورود اندیشه‌های شیخ مفید (درگذشتهٔ ۴۱۳ق) و شیخ طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به ایران؛ مرحلهٔ سوم، با فعالیت‌های علامهٔ حلی در ایران و مرحلهٔ چهارم با ورود و فعالیت عالمان شیعهٔ جبل عامل در دورهٔ صفویه در ایران.[۹]

سوای برجستگان ایرانی شیعه که عموماً در عراق عرب فعال بودند، اولین مرکزی که تشیع در سرزمین ایران در آن پایگاهی یافت شهر قم بود. این شهر با ورود، استقرار و فعالیت خاندان عرب شیعی اشعری در ربع آخر قرن اول هجری قمری تبدیل به مرکزی شیعی در ایران شد.[۱۰] در ایران عمدتاً تا دورهٔ صفویه جز مناطقی محدود که تشیع در آنها رواج داشت، تسنن رواج داشت و برخی مناطق ایران، مانند شرق خراسان، از مراکز اصلی برخی گرایش‌های تسنن بود.[۱۱]


متکلمان اولیهٔ شیعه، که جزو تبیین‌کنندگان اصلی ایدهٔ امامت شیعه به‌شمار می‌روند، عموماً عرب بوده‌اند. از جمله این افراد می‌توان به شیخ مفید و سید مرتضی (۳۵۵-۴۳۶ق) اشاره کرد. همچنین، مرکز عمدهٔ تولید اندیشهٔ دینی شیعی پیش از دورهٔ صفویه خارج از ایران بوده است.

عمدتاً تشیّع پیش از صفویان به دو صورت وارد ایران شد، شکل نخست آن‌که گرایش کلی به سمت اهل‌بیت بود، و از طریق داعیان عباسی و نیز سنّی، شیعه‌هایی وارد ایران می‌شدند که به‌طور عمده در عراق پرورش‌یافته و احادیثی در ستایش اهل‌بیت روایت می‌کردند، در این میان داعیان عباسی برای پیشبرد اهداف خود به‌اجبار عنوان کلی اهل‌بیت را تبلیغ کردند و از این راه، اولین بذر تشیع را در میان ایرانیان پاشیدند. شکل دوم از طریق شیعیان اعتقادی یا امامی مذهبان بود که این گروه عمدتاً عرب بودند، به شکل معین طایفه اشعری بودند که به قم آمده و ازآنجا تشیّع اعتقادی، امامتی را به نقاط دیگر بسط دادند، شبیه این طایفه طوایف دیگری از عرب را مانند عبد القیس و خزاعه می‌توان کسانی را در خراسان یا سایر نقاط یافت.[۱۲]

روی این حساب شهر قم را باید نخستین شهر شیعی در حوزه‌ای دانست که به نام ایران شناخته می‌شود، چراکه پیشینه تشیّع آن به ربع آخر قرن اول هجری بازمی‌گردد، نام کاشان در منابع تاریخی در کنار نام قم است و تشیّع آن با تشیّع قم پیوند دارد.[۱۳]

همچنین بر طبق گزارش‌های تاریخی پیش از حکومت صفویان مذهب شیعه به‌وسیله داعیان عرب؛ یعنى پیروان و شاگردان امامان اهل‌بیت(علیه‌السلام) وارد ایران شد و اولین كاروانى كه به ایران پا گذاشت گروهى از قبائل یمن بودند كه به دستور خلیفه اموى از نواحى كوفه به خراسان تبعید شدند. زیرا همواره به‌عنوان یك كانون خطر و آشوب بر ضد خلافت امویان در عراق ، مطرح بودند.[۱۴]

صفویان که شیعه را به‌عنوان مذهب رسمی در ایران اعلام کردند، با مذهب شیعه آشنایی کاملی نداشتند؛ ازاین‌رو نیازمند فقهای شیعی بود و در ایران‌ هم فقهای شیعه وجود نداشت.ازاین‌رو برای آموزش امور دینی و مناصب قضا از مجتهدین شیعه عرب استفاده کردند. در شهر کرک جبل عامل بیش از سی عالم شیعی در درجه عالی علم وجود داشتند که در زمان به وجود آمدن دولت صفوی به ایران مهاجرت کردند و شاه صفوی آنان را به مناصب حساس دینی گمارد و محقق کرکی در رأس این مهاجرین بود و از طرف شاه اسماعیل منصب شیخ‌الاسلام اصفهان به او واگذار گردید و او هم سایر علمای کرک را به ایران دعوت نمود تا مذهب امامی را در بین مردم نشر دهند.[۱۵]

افزون بر این‌ها تاریخ به‌صورت بسیار آشکار گواهی می‌دهد که شیعه قبل از روی کار آمدن صفویان در ایران، در کشورهای مختلف ازجمله، عربستان، عراق، کشورهای شمال آفریقا، افغانستان، هندوستان، بحرین، یمن و... وجود داشته است و این صفویان بودند که با شیعه شدنشان، مذهب شیعه را در ایران مذهب رسمی و جایگزین مذهب اهل سنت نمودند.

عرب بودن متکلمین اولیه شیعه که به مسئله امامت پرداخته‌اند مانند شیخ مفید، سید مرتضی، علامه حلی، محقق حلی، میثم بحرانی و دیگران، دلیل روشن بر این است که امامت ساخته‌وپرداخته ایرانیان نیست.

نتیجه:

ازآنچه بیان شد این نتیجه مسلم می‌گردد که امامت ریشه محکم در قرآن و احادیث نبوی دارد و ایرانیان و هیچ قوم دیگری کمترین نقشی در ایجاد این آموزه اسلامی نداشته است. افزون بر آن آموزه‌های مذهب شیعه از سوی اعراب و فقهای عرب وارد ایران و کشورهای دیگر شده است. و این سخن که امامت ایده ایرانی است نه‌تنها هیچ دلیلی ندارد بلکه کاملاً مخالف با قرآن و احادیث نبوی و واقعیات تاریخی است.

منابع

  1. مائده، ۵۵.
  2. نساء، ۵۹.
  3. مائده، ۶۷.
  4. النیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی‌تا، ج۷ ص۱۲۰.
  5. ابن الاثیر، علی بن محمد، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، قم، انتشارات اسماعیلیان، بی‌تا، ج۵، ص۲۰۵.
  6. برای نمونه ن.ک: البخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری(الجامع الصحیح المختصر)، بیروت، دار ابن كثیر الیمامه، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۶۴۰؛ نیز: ابن حنبل، احمد بن محمد، المسند، قاهره، مؤسسة قرطبه، ج۵، ص۹۰-۱۰۰.
  7. برای نمونه ن.ک: البغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالوفاق الجدیدة، ۱۹۷۷م، ص۱۳.
  8. الجرجانی، السید شریف علی بن محمد، شرح المواقف، تحقیق بدرالدین نعسانی، قم، الشریف الرضی، ۱۳۲۵ق، ج‏۸، ص۳۴۶.
  9. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران (از آغاز تا قرن دهم هجری)، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۴۸-۱۴۹.
  10. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج۱، ص۱۷۹.
  11. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ج۱، ص۱۵۰-۱۵۱.
  12. اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، قم، موسسه دار الکتاب للطباعه و النشر، ص۱۱۵.
  13. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، ص۲۱۰، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۸۵ش.
  14. مظفر، شیخ محمد حسن، دلائل الصدق لنهج الحق ، مترجم : سپهری ، ج۱ ، ص۸، مقدمه المترجم.
  15. محقق ثانی (محقق کرکی)، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد‌، مقدمه، ص۴۸-۴۹، قم، مؤسسه آل البیت(ع)‌، چ۲، ۱۴۱۴ق.