بازشناسی خرافات دینی
چگونه میتوان خرافات دین را بازشناسی کرد؟
اسلام دینی است که پیامش را به وسیله قرآن و روایات معتبر به جهانیان ابلاغ نموده است؛ امّا ممکن است برخی امور به نام دین در میان متدینین وجود داشته باشد و به اسم دین بدان عمل کنند که ربطی به دین ندارد و ساحت قدسی دین از آن منزه است. راههای مختلفی برای بازشناسی دین از خرافات وجود دارد. میتوان هر امری که به دین منتسب است را مورد سنجش عقل قرار دارد و دانست که آیا به نفع انسان است یا به ضرر او. در کنار عقل میتوان هر حکم دینیای را بر قرآن عرضه داشت و دید که آیا در راستای ظاهر و روح قرآن است یا نه. و همینطور در مورد روایات باید آن را در علوم مربوط به خودش سنجید و دید که سند و راوی آن معتبر و موثق است یا خیر.
عقل و حدیثشناسی
عقل ناب و به دور از هرگونه شائبه وهمی، ذهنی و رسومات اجتماعی میتواند باورهای دین را از باورهای خرافی که ربطی به دین ندارد، تشخیص دهد. گرچه این مسئله کار همه کس نیست و تنها دینشناسان و علمای بزرگ که عمری را در راه شناخت دین صرف کرده و منابع شناخت دین را عقل، قرآن و سنّت میدانند میتوانند به کمک عقل دین را از خرافات بازشناسند.
اگر در روایتی مسئلهای مطرح شده که معلوم نیست روح دین با آن موافق است یا نه؛ باید برای شناخت محتوای آن روایت به علوم مربوطه مانند رجال که درباره راویان حدیث بحث میکند و علم درایه و حدیثشناسی، مراجعه نمود تا معلوم گردد که آن مسئله ربطی به دین دارد یا ندارد.
عرضه بر قرآن
یکی از بهترین راههای شناخت دین و درک باورهای راستین دینی از خرافات، خود قرآن کریم است که به عنوان زندهترین سند احکام دینی به همان صورت که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است بهطور کامل و بدون کم و کاست در اختیار مسلمانان است لذا خداوند فرمود: ﴿قد جاءکم من الله نورٌ و کتاب مبین؛ قطعاً برای شما از جانب خدا روشنایی و کتاب روشنگر آمده است.﴾[۱]
هر کاری را باید بر اصول مسلّم قرآن عرضه نمود، اگر با آن مطابقت کرد آن عمل دستور دین است و باید به آن ملتزم بود و بدان عمل کرد و اگر مخالف بود، معلوم است که بدعت یا خرافات است و ناآگاهان آن را به دین وصل کردهاند. پس یکی از بهترین راههای شناخت چهره واقعی دین عرضه کردن اعمال متدینین به قرآن کریم است.
- برخی از عالمان معارف قرآنی در این باره میگویند: آراء و عقایدی که انسان پیدا میکند از دو قسم بیرون نیست، یا نظری است، مثل مسایل فراطبیعی یا عملی، مثل موضوعاتی که سزاوار است انجام داده شود یا سزاوار است انجام داده نشود. در قسم اول باید از علم و یقین پیروی کرد، و در قسم دوم باید از چیزی که انسان را به خیر و صلاح و سعادت میرساند، پیروی نمود، و از چیزی که انسان را گرفتار شقاوت میکند، دوری کند. [۲]
- بنابراین اگر اعمال و رفتار مردم در راستای تأمین رضا و خواست خداوند است و پشتوانه علمی هم دارد، یعنی با دلایل عقلی و نقلی همراه است، آن عمل جزء دین است و باید به حساب دین گذاشت. گرچه فلسفه و اسرار آن اعمال برای ما قابل درک نباشد. امّا اگر کارها جنبه رسم و رسوم اجتماعی دارد و هیچ دلیلی از قرآن و سنّت و عقل آن را تأیید نمیکند آن کار خرافی خواهد بود.
مطالعه بیشتر
۱. مطهری، مرتضی، عدل الهی.
۲. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ۱۷، حماسه حسینی.
۳. علامه جعفری، فلسفه دین.