حدیث پنجاه رکعت بودن نمازهای واجب و مستحب
شیخ صدوق در کتاب علل الشرائع همین حدیث را آورده و بر آن افزوده: برای غسق هم رکعتی مقرّر است.
- آیا دو حدیث زیر معتبرند؟
۳. تعریف دقیق هر یک از این ۲۵ ساعت را شرح دهید و نام آنها را بنویسید. ۴. ۵. هر یک از این ۲۵ ساعت نامساوی را برای روز اول مهر (اعتدالین) به افق تهران، دقیقاً محاسبه نمایید. ۶.
پنجاه رکعت بودن نمازهای واجب و مستحب محتوای روایتی در کتاب خصال، نوشته شیخ صدوق است که از نظر سند ضعیف شمرده شده است. دلیل ضعف سند آن را، ضعیف بودن و ناشناخته بودن برخی از راویان در سلسلهسند روایت دانستهاند.
این روایت به خاطر ضعف و فاسد المذهب بودن ابراهیم بن اسحاق و محمد بن حسن و مجهول بودن ابی هاشم خادم قابل استناد نمیباشد. مفهوم ساعت در روایت با اصطلاح امروزی آن متفاوت است؛ ضمن این که این روایت مخالف روایاتی است که نمازهای روزانه با نافلههایش را پنجاه و یک رکعت میدانند.
شیخ صدوق روایتی از امام کاظم(ع) نقل میکند که علت تعداد رکعات نمازهای یومیه و نافلههای آن را بیان میکند که این روایت در دو کتاب خصال و علل الشرائع با یک سند آمده است و تنها فرقی که دارد در علل الشرائع یک رکعت نیز برای غسق اضافه شده که پنجاه و یک رکعت میشود.
مراد از ابی الحسن ماضی در روایات، امام کاظم است.
روایت اول
«حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی لِمَ جُعِلَتِ الصَّلَاه الْفَرِیضَه وَ السُّنَّه خَمْسِینَ رَکْعَه لَا یُزَادُ فِیهَا وَ لَا یُنْقَصُ مِنْهَا قَالَ إِنَّ سَاعَاتِ اللَّیْلِ اثْنَتَا عَشْرَه سَاعَه وَ فِیمَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ سَاعَه وَ سَاعَاتِ النَّهَارِ اثْنَتَا عَشْرَه سَاعَه فَجَعَلَ لِکُلِّ سَاعَه رَکْعَتَیْنِ وَ مَا بَیْنَ غُرُوبِ الشَّمْسِ إِلَی سُقُوطِ الْقُرْصِ غَسَقٌ».[۱]
ابوهاشم میگوید: از امام کاظم پرسیدم: چرا نمازهای واجب و مستحب پنجاه رکعت است و کم و زیاد نیست؟ فرمود: شب دوازده ساعت است و میان طلوع فجر و طلوع آفتاب یک ساعت است و روز هم دوازده ساعت است و برای هر ساعتی دو رکعت قرار داده شده است و از غروب آفتاب تا پنهان شدن فرصت آن غسق نامیده میشود.
روایت دوم
«أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ الْخَادِمِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الْمَاضِی لِمَ جُعِلَتِ الصَّلَاه الْفَرِیضَه وَ السُّنَّه خَمْسِینَ رَکْعَه لَا یُزَادُ فِیهَا وَ لَا یُنْقَصُ مِنْهَا قَالَ لِأَنَّ سَاعَاتِ اللَّیْلِ اثْنَتَا عَشْرَه سَاعَه فَجَعَلَ لِکُلِّ سَاعَه رَکْعَتَیْنِ وَ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ سَاعَه وَ سَاعَاتِ النَّهَارِ اثْنَتَا عَشْرَه سَاعَه فَجَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ سَاعَه رَکْعَتَیْنِ وَ مَا بَیْنَ غُرُوبِ الشَّمْسِ إِلَی سُقُوطِ الشَّفَقِ غَسَقٌ فَجَعَلَ لِلْغَسَقِ رَکْعَه».[۲]
ابو هاشم خادم گفت: محضر ابو الحسن ماضی (امام هفتم) (علیه السّلام) عرض کردم: برای چه نمازهای واجب و مستحب پنجاه رکعت بوده نه زیادتر و نه کمتر از آن میباشند؟ حضرت فرمودند: برای این است که ساعات شب دوازده ساعت و ما بین طلوع فجر و طلوع آفتاب یک ساعت و ساعات روز نیز دوازده ساعت میباشد و حق تعالی برای هر ساعت دو رکعت نماز قرار داده که مجموعاً پنجاه رکعت میباشد و ما بین غروب آفتاب تا سقوط شفق ظلمت است که برای آن نیز یک رکعت نماز منظور گردیده است.
بررسی سند
حدیث پنجاه رکعت بودن نمازهای واجب و مستحب در کتاب خصال، نوشته شیخ صدوق، از امام کاظم(ع) نقل شده است. ابراهیم بن اسحاق یکی از راویان سلسهسند روایت است، که شیعه نبوده و از نظر رجاشناسان نیز ضعیف است.[۳] نام محمد بن حسن بن میمون و ابیهاشم خادم در کتابهای رجالیه اولیه نیامده؛ بنابراین ناشناخته شمره شدهاند.[نیازمند منبع]
محمد بن حسن: شیخ صدوق وی را در خصال محمد بن حسن بن میمون آورده و در کتابهای رجالی اولیه نامش نیامده است؛ اما در علل الشرائع به جای میمون، شمّون نوشته است که کتب رجالی وی را واقفی مذهب، غالی، ضعیف، و فاسد المذهب میداند.[۴]
بنابراین، سند حدیث به خاطر ابراهیم بن اسحاق، محمد بن حسن میمون یا شمّون و ابی هاشم خادم ضعیف است.
شرح حدیث
علامه مجلسی این دو روایت را در بحار الانوار آورده و توضیح میدهد که مقصود از یک رکعت برای غسق، همان دو رکعت وتیره است؛ چون نشسته خوانده میشود، یک رکعت محسوب میشود و اینکه این دو ساعت را از شب و روز جدا کرده، به دلیل موافقت با نظر قدما و اهل کتاب بوده. ابو ریحان بیرونی در قانون مسعودی از برهمنان هند نقل کرده که میان سپیدهدم تا برآمدن خورشید و میان غروب خورشید تا غروب شفق از شب و روز نیستند، بلکه مرز میان آنهایند و بیرجندی هم در برخی حواشی خود آن را نقل کرده است.[۵]
ایرادهای شرح علامه
- بر امام لازم نیست که مطابق نظر اهل کتاب و قدما نظر دهد. البته، اگر این مسئله از مسایلی بود که بین شیعه و سنی در آن اختلاف بود، احتمال تقیه وجود داشت؛ در حالی که چنین نیست.
- اگر غسق بین غروب و مغرب باشد، باید نماز وتیره هم در همان زمان خوانده شود، در حالی که این نماز بعد از نمار عشاء خوانده میشود.
- این روایت مخالف روایاتی است که نمازهای روزانه و نافلههای آن را پنجاه و یک رکعت میدانند نه پنجاه رکعت.
در بحث ساعت نیز باید این نکته را در نظر گرفت که ساعت در قرآن کریم و روایت اسلامی با ساعت اصطلاحی امروزی متفاوت است. ساعت در قرآن کریم و روایات به معنای لحظه، وقت و مدت مشخص است؛ بنابراین، اگر روایتی مثلاً ساعات شبانهروزی را بیش از ۲۴ ساعت بداند ایرادی وارد نمیشود؛ زیرا مراد از ساعت، ۶۰ دقیقه امروزی نیست؛ بلکه به این معناست که شب و روز هرکدام دوازده قسمت دارند و بین «الطلوعین» هم یک قسمت است؛ در حالی که با ساعت امروزی در بسیاری از مناطق، «بین الطلوعین» حدود یک ساعت و نیم است، اما امام آن را هم یک ساعت در نظر گرفته است. بین غروب و مغرب را نیز امام یک ساعت لحاظ کرده، در حالی که فاصله زمانی بین غروب آفتاب تا اذان مغرب در مناطقی، حدود بیست دقیقه است. با توجه به آنچه بیان شد، روشن میشود که منظور از ساعت، ساعت اصطلاحی امروزی نیست.
در پاسخ سؤالات دیگر شما پرسشگر گرامی نیز میتوان گفت؛ با توجه به اختلاف معنایی ساعت در عصر صدور روایت با عصر امروزی، نمیتوان برای هر کدام از این ساعتها نامی تعیین نمود و به صورت دقیق مشخص کرد که فاصله بین هر کدام چه قدر میباشد. مباحث و محاسبات مربوط به هیئت نیز از اهل فن باید خواسته شود.
منابع
- ↑ ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۸۸، حدیث۶۶.
- ↑ ابن بابویه، محمد، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۲۷، باب۲۳ باب العله آلتی من أجلها صارت الصلاه الفریضه و السنه فی الیوم و اللیله خمسین رکعه، حدیث۱.
- ↑ رجال النجاشی، ص۱۹؛ رجال الطوسی، ص۴۱۴؛ رجال البرقی، ص۴۱۵؛ منهج المقال استرآبادی، ج۴، ص۲۶۳؛ رجال شیخ حر عاملی، ص۳۹.
- ↑ رک: رجال النجاشی، ص۳۳۵؛ رجال الطوسی، ص۴۰۲؛ رجال علامه حسن بن یوسف حلی، ص۲۵۳؛ رجال حسن بن علی حلی؛ نقد الرجال تفرشی، ج۱، ص۵۰۲. ج۱، ص۱۷۵؛ مجمع الرجال قهپایی، ج۵، ص۱۸۵؛ جامع الرواه اردبیلی، ج۱، ص۹۲ و دیگر کتب رجالی.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۱.