علت زمین گذاشتن جنازه پیش از دفن
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
چرا پیش از خاک سپاری چند بار جنازه را به زمین میگذارند و برمیدارند؟
پس از مرگ، هر چند روح، وارد برزخ شده است; ولی ویژگیهایش با آن عالم کاملاً بیگانه است. اضطراب شدیدی از آینده دارد و به بدن خاکی توجه بسیاری دارد. خروج روح از بدن نیز یکباره نیست; بلکه تدریجی است. از این رو،[۱] قطع انس و علاقه ی آن نیز تدریجی است. در روزهای نخستین مرگ، روح کاملاً متوجه بدن است، به همین دلیل در احادیث بسیاری آمده است که روح، مراسم غسل، تشییع جنازه و تدفین خود را میبیند.[۱] برای نخستین بار، جسد خود را میبیند که زیر خاک میکنند و به سبب تشویشی که از سرنوشت جسد خود دارد، خود را نیز در قبر مییابد.
در کتاب «من لا یحضره الفقیه» آمده است: چون میت را نزدیک قبر آورند، به ناگاه او را وارد قبر نکنند؛]زیرا[ قبر هولهای (ترسهای) بزرگی دارد و حامل آن، از «هول مطلع» به خدا پناه آورد. میت را نزدیک قبر به زمین بگذارند، اندکی صبر کنند تا آمادگی داخل شدن را بگیرد، پس اندکی او را پیش تر برند و اندکی درنگ کنند، آن گاه او را به کنار قبر ببرند.
مرحوم مجلسی در شرح این فراز فرموده است: هر چند روح، از بدن جدا شده و روح حیوانی، مرده است; ولی نفس ناطقه زنده است[۲] و علاقه ی آن بهطور کامل از بدن جدا نشده است و ترس ضغطه ی قبر،[۳] سؤال منکر و نکیر، رومان و... است; یا این که این عمل برای پند و اندرز دیگران باشد که بیندیشند چنین واقعه ای در پیش است.[۴]
نویسنده ی زاد المعاد، اصل این حکم را به روایات معتبر اسناد میدهد و در کیفیت آن میفرماید: «وقتی جنازه، نزدیک قبر رسید; سنت است که آن را مقابل قبله ی قبر بگذارند. جنازه مرد باشد یا زن، و مشهور این است که این کار را سه بار تکرار کنند و بار چهارم او را وارد قبر کنند. او علت این کار را، ترسی بزرگ از قبر معرفی میکند».[۵]
به همین مناسبت امام صادق(ع) فرمود:
وقتی میت را به سوی قبر آوردی، به سختی و یکبارگی او را وارد قبر نکن، بلکه او را دو یا سه زراع پایینتر از قبر بگذار تا برای قبر آمادگی تحصیل کند... .[۶]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ الانوار النعمانیه، ج۴، ص۲۱۸.
- ↑ یعنی شخص مرده، ادراکات مادی ـ جسمانی ندارد; ولی تمام دستگاه ادراکی او از کار نیفتاده است وروح او توان درک دارد.
- ↑ ضغطه ی قبر همان فشار قبر است که توضیح آن خواهد آمد.
- ↑ شیخ عباس قمی،منازل الآخره، ص۱۹; و سید نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، ص۲۲۰.
- ↑ محمد باقر مجلسی، زاد المعاد، ص۵۶۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۲، ص۸۳۸ ـ ۸۳۹، ح ۱ ـ ۶، مسلسل ۳۳۱۰.