حقوق و تکالیف همسران نسبت به همدیگر
حقوق همسران نسبت به همدیگر چیست؟
زوجین نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیف مشترک و متفاوتی دارند. حسن معاشرت، همکاری زوجین در تحکیم خانواده و تربیت اولاد از تکالیف مشترک زن و شوهر است. مرد وظیفه ریاست بر زندگی و نگهداری زن را دارد. او باید مهریه و نفقه زن را بپردازد. مرد نمیتواند زن خود را ترک کند. از آن سو، زن هم باید تکالیفی را برعهده بگیرد از جمله اینکه همیشه تمکین کند و از مسایل و امور مربوط به زندگی از همسر خویش اطاعت کند.
حقوق و تکالیف مشترک زوجین نسبت به یکدیگر
الف: حسن معاشرت:[۱] حق حسن معاشرت، یک حق معنوی است که از سوی زوجین نسبت به یکدیگر باید مراعات شود. این حق و به عبارتی تکلیف بقدری مهم است که حتی در هنگام طلاق نیز باید مراعات شود.[۲] پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «وقتی مرد بزن خود نگاه کند و زنش بدو بنگرد خداوند بدیده رحمت بر آنها مینگرد.»[۳]
در روایتی دیگر آمده است: «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لاَِهْلِهِ وَاَنَا خَيْرُكُمْ لاَِهْلى ما اَكْرَمَ النِّساءَ اِلاّ كَريمٌ وَ لااَهانَهُنَّ اِلاّ لَئيمٌ؛ بهترين شما كسى است كه براى خانواده خود بهتر باشد و من از همه شما براى خانواده ام بهترم، زنان را گرامى نمىدارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمىكند،مگر شخص پَست و بىمقدار»[۴]
خداوند متعال میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا ۖ وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا؛ ای اهل ایمان، برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید (مانند جاهلیّت)، و بر آنان سختگیری و بهانهجویی مکنید که قسمتی از آنچه مهر آنها کردهاید به جور بگیرید، مگر آنکه عمل زشتی از آنها آشکار شود. و در زندگانی به آنها به انصاف رفتار نمایید، و چنانچه دلپسند شما نباشند (اظهار کراهت مکنید) چه بسا چیزها ناپسند شماست و حال آنکه خدا در آن خیر بسیار مقدّر فرماید.﴾(نساء:۱۹)
ب: معاضدت و همیاری زوجین در تحکیم مبانی خانواده و تربیت اولاد:[۵] معاضدت در تشیید مبانی خانواده، سعی و کوشش زن و شوهر است تا با همفکری با اخلاق و عادات یکدیگر نزدیک شده تا رابطه زناشویی محکم تر شود و از صورت تأسیس حقوقی خارج گردد و به یک خانواده طبیعی ناگسستنی که مبتنی بر محبت است در آید. دستور مزبور اگر چه ارشادی و اخلاقی میباشد، ولی در حقیقت میتوان گفت که این امر از طرف زن از افراد تمکین بشمار میرود که در صورت تخلف، مستحق نفقه نخواهد بود و از طرف شوهر چنانچه بصورت «سوء معاشرت» درآید و بهدرجهای برسد که زن نتواند با او زندگی را ادامه دهد، میتواند از دادگاه درخواست الزام شوهر را بطلاق بنماید.[۶]
فقهاء معتقدند شرعا کار و خدمت در خانه از سوی زن اجباری نیست و مرد نمیتواند زن را مجبور به آن کند.[۷] اما به این نکته باید توجه شود که به مبانی عرفی و اخلاقی جامعه و خانواده توجه شود. و کار بین زوجین تقسیم شود، تا فشار زندگی نیز بهروی هر دو قرار گیرد کار و همکاری در امور خانه و تربیت اولاد باید با همکاری زوجین صورت گیرد، و نگاه به آن نباید جنبه تکلیف و الزام باشد، بلکه با دیدی که اسلام و پیامبر اسلام(ص) دارند باید نگاه شود، از ایشان روایتی نقل شده که: بشنو از من ای ابا الحسن (علی(ع)) و نمیگویم جز آنچه را پروردگارم به من امر کرده ـ که هیچ مردی نیست که در خانه به همسر خود کمک نماید مگر این که خداوند قرار میدهد برای او به تعداد هر مویی از بدنش ثواب یک سال را که روزهایش را روزه گرفته و شبهایش را به شب زندهداری پرداخته، و از ثواب به او عطا میفرماید، مثل آنچه را که به صابرین و داود پیامبر و یعقوب و عیسی(ع) عطا فرموده است»[۸]
امام باقر(ع) فرمود: حضرت فاطمه کارهای منزل را با حضرت علی(ع) این گونه تقسیم کرد که: خمیر کردن آرد و نان پختن، و تمیز کردن و جارو کردن خانه به عهده او باشد و کارهای منزل از قبیل جمعآوری هیزم، و تهیه مواد اولیه غذایی را بر عهده علی(ع) باشد. و امام صادق(ع) فرمود این تقسیم کار با رهنمود رسول خدا(ص) انجام گرفت. آنگاه که رسول خدا(ص) فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه و کارهای بیرون منزل را علی، انجام دهد حضرت زهرا پس با خوشحالی فرمود: جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، بازداشت.[۹]
تکالیف مرد نسبت به همسر خویش (حقوق زن)
الف: مهریه: خداوند میفرماید: ﴿وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا؛ و مهر زنان را در کمال رضایت به آنها بپردازید، پس اگر چیزی از مهر خود را از روی رضا و خشنودی به شما بخشیدند، از آن برخوردار شوید که شما را حلال و گوارا خواهد بود.﴾(نساء:۴) در قانون آمده است که به محض این که عقد خوانده شد، زن مالک مهریه خواهد بود همچون دینی بر عهده مرد میباشد. ولی زن میتواند آن را طلب کند یا ببخشد.[۱۰]
ب: ریاست و سرپرستی خانواده و نفقه:[۱۱] در ماده ۱۱۰۵ ق. م آمده است که«در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است».
آیه ۳۴ سوره نساء با ظرافت خاصی این دو تکلیف مرد را بیان کرده است: ﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ...؛ مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود نفقه دهند.﴾(نساء:۳۴)
ریاست و سرپرستی خانواده یک حق نیست بلکه تکلیفی است که خداوند بر عهده مردان قرار داده است. زن بخاطر روح لطیف و عاطفی خود دوست دارد کسی از او حمایت کند و در مشکلات زندگی بر او تکیه کند و الا زن بزودی اسیر تند باد حوادث شده و دچار افسردگی و خستگی و ناآرامی خواهد شد. اسلام به این نکته توجه دارد، که ولو کوچکترین نهاد جامعه به یک رهبر و مدیر و مدبر نیاز دارد تا آرامش در محیط خانواده حکم فرما شود. و این مسئولیت را بر کسی قرار داده که دارای دو ویژگی است:
اولاً: تفکر مرد بر احساسات او غلبه دارد. ثانیاً: قدرت اقتصادی و توانایی فکری و بدنی او این امکان را به مرد میدهد که مسئولیت مالی خانواده را بر عهده گیرد. اگر این مسئولیت بر عهده زن قرار گیرد آرامش و نشاط خانواده دچار تزلزل خواهد شد. نفقه شامل: خوراک، پوشاک و مسکن و احتیاجات ضروری و در شأن زن خواهد بود.[۱۲]
ج: حق مضاجعه و مبیت: مرد نمیتواند زن دائمی خود را به طوری ترک کند که نه مثل زن شوهردار باشد و نه مثل زن بیشوهر، لکن واجب نیست هر چهار شب یک شب نزد او بماند (از نظر امام خمینی (ره))[۱۳] البته بسیاری از فقها معتقدند هر چهار شب، یک شب واجب است مرد نزد زن دائمی خود بماند.[۱۴]
همچنین شوهر نمیتواند بیش از چهار ماه، نزدیکی با عیال دائمی خود را ترک کند.[۱۵] مگر زن خود رضایت داشته باشد. و در صورتی که احتمال میرود که زن جوان او در این مدت چهار ماه به گناه بیفتد احتیاط واجب آن است که طوری رفتار کند که او به گناه نیفتد.[۱۶]
تکالیف زن نسبت به همسر خویش (حقوق مرد)
الف: تمکین: تمکین یعنی اطاعت زن از شوهر. زن نمیتواند بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود، یا مشغول کاری در خارج از خانه شود (مگر این که در عقد شرط شده باشد) و هر کاری که به حقوق اختصاصی مرد لطمه وارد کند، مرد میتواند مانع آن شود. زن شرعاً مکلف به اطاعت مطلق نیست (مگر در موارد خاصی که ذکر میشود) اما اطاعت مطلق از همسر اخلاقاً بسیار پسندیده است و نهایتاً بسود خود زن میباشد. (اطاعت در اعمال حرام واجب نیست، و اطاعت در ترک واجب نیز جائز نیست) همچنین زن خود را باید در اختیار همسر خویش قرار دهد تا هرگونه لذتی را از او ببرد.[۱۷]
ب: عفاف: زن امانتدار مرد است، حافظ دارایی و اموال او و نگهبان و پرستار فرزندان و پاسدار آبرو و حیثیت اوست. ﴿فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ؛ پس زنان شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنان حافظ (حقوق آنها) باشند از آن رو که خدا هم (حقوق زنان را) حفظ فرموده است.﴾(نساء:۳۴) ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ؛ آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستيد.﴾(بقره:۱۸۷)
اسلام برای حفظ حریم و پاکدامنی خانواده علاوه بر این که اعمال منافی عفت را (برای زوجین) ممنوع کرده است، بلکه آرایش و تجمل و زیور برای غیر شوهر و ترک حجاب را نیز ممنوع کرده است.
در روایت آمده است شخصی خدمت پیامبر اسلام(ص) آمد و از حقوق مرد بر زن سؤال کرد حضرت فرمودند: «از همسر خود اطاعت کند و مخالفت او نکند، در خانه همسر، هیچ چیز از اموال او را به عنوان صدقه ندهد، مگر به اذن و اجازه او، روزه مستحبی نگیرد جز به اجازه او و خود را در اختیار او قرار دهد و از خواسته اش سرپیچی ننماید گر چه بر پشت مرکب سوار باشد، از خانه بدون اجازه او خارج نشود؛ هرگاه بدون اجازه او خارج شود، مورد لعن فرشتگان آسمان و فرشتگان زمین و فرشتگان غضب و فرشتگان رحمت قرار میگیرد تا به خانه برگردد…»[۱۸]
مطالعه بیشتر
- آئین همسرداری یا اخلاق خانواده، ابراهیم امینی، انتشارات اسلامی.
- حقوق از دیدگاه امام سجاد(ع)، شرح رساله حقوق، قدرت الله مشایخی، انتشارات مشایخی.
- حقوق زن، سید محمد خامنه ای، انتشارات علمی و فرهنگی.
- خانواده در نگاه اسلام و روانشناسی، محمد رضا سالاری فر؛ نشر سمت.
منابع
- ↑ ماده ۱۱۰۳ قانون مدنی مقرر میدارد: «زن و شوهر مکلف بحسن معاشرت با یکدیگرند».
- ↑ احزاب: ۴۹.
- ↑ نهج الفصاحه، کلمات قصار حضرت رسول اکرم(ص)، گردآورنده، مرتضی فرید تنکابنی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۲، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص۳۴۷.
- ↑ نهج الفصاحه، کلمات قصار حضرت رسول اکرم(ص)، گردآورنده، مرتضی فرید تنکابنی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۲، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص۳۵۶.
- ↑ ماده ۱۱۰۴ ق. م: «زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود بیکدیگر معاضدت نمایند».
- ↑ حقوق مدنی، دکتر سید حسن امامی، ج۴، ص۴۳۱، انتشارات اسلامیه، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۶.
- ↑ توضیح المسائل مراجع، تهیه و تنظیم بنی هاشمی خمینی، سید محمد حسن، ج۲، ص۴۷۸، مسئله ۲۴۱۴، انتشارات اسلامی، چاپ دهم، ۱۳۸۲.
- ↑ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، نراقی، ملا محمد مهدی ترجمه جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت، ۱۳۶۶. ج۲، ص۱۴۲.
- ↑ فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا(س)، دشتی، محمد، انتشارات مشهور، چاپ هفتم، ۱۳۸۴. ص۱۲۸.
- ↑ ماده ۱۰۸۲ ق. م: بمجرد عقد، زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. و ماده ۱۰۸۳ ق. م میگوید: «برای تأدیه تمام یا قسمتی از مهر میتوان مدت، یا اقساطی قرار داد».
- ↑ ماده ۱۱۰۵ ق. م «در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است».
- ↑ ر. ک. توضیح المسائل مراجع، پیشین، مسئله ۲۴۱۲، ص۴۷۶ و ص۴۷۸، مسئله ۲۴۱۶، ۲۴۱۵، و ص۴۷۷، مسئله ۲۴۱۳. در روایات زیادی توسعه دادن در زندگی مستحب انگاشته شده امام رضا(ع) فرمودند: ینبغی للرجل ان یوسع علی عیاله لئلایتمنوا موته» سزاوار است بر مرد که به زندگی عیالش وسعت بخشد تا این که هیچگاه آرزوی مرگ او را نکند.» و سائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه (۲۰ جلدی) حر عاملی، ج۱۵، ص۲۴۹. چاپ چهارم، ۱۳۹۱، دار احیاء التراث العربی.
- ↑ توضیح المسائل امام (ره) مسئله ۲۴۱۷.
- ↑ توضیح المسائل مراجع، پیشین، ص۴۸۰–۴۷۹ ذیل مسئله ۲۴۱۷.
- ↑ همان، ص۴۸۰، مسئله ۲۴۱۸.
- ↑ همان فتوای آیت الله مکارم شیرازی، همچنین ر.ک. مواد: ۱۱۰۶، ۱۱۰۷ ق.م.
- ↑ «زنی که عقد دائمی شده نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود و باید خود را برای هر لذتی که او میخواهد تسلیم نماید و بدون عذر شرعی از نزدیکی کردن او جلوگیری نکند، و اگر در اینها از شوهر اطاعت کند تهیه غذا و لباس و منزل او و لوازم دیگر که در کتب ذکر شده بر شوهر واجب است و اگر تهیه نکند چه توانایی داشته باشد یا نداشته باشدمدیون زن است.» ر.ک. المسائل مراجع پیشین، ص۴۷۶، مسئله ۲۴۱۲. همچنین ر.ک. مواد ۱۱۰۸، ۱۰۸۵، ۱۱۱۴، ۱۱۱۵، ۱۱۱۷، ق.م.
- ↑ مکارم الاخلاق، شیخ محمد بن الحسن الفضل الطبرسی، مؤسسه العلمی، چ ششم، ۱۳۹۲ ق. ص۲۱۴.