بدبینی
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
بدبینی یا سوء ظن و پیامدهای آن چیست و چگونه میتوان آن را درمان کرد؟
در پاسخ به سؤال باید به چند مسئله توجه و پرداخته شود.
مفهومشناسی
ظن و گمان هر دو به یک معناست و ظن نوعی ادراک نفسانی است که در این ادراک رجحان و غلبه وجود دارد و طرف راجح شک را ظنّ میگویند یعنی اگر اعتقاد پنجاه در پنجاه را شک بدانیم، طرف راجح را ظن و گمان میگویند که بیش از پنجاه درصد است و بر شک غلبه دارد و ظن نقطه مقابل وهم است که کمتر از پنجاه درصد است.[۱] ظن مرتبه حدس کمتر از صد در صد تا پنچاه در صد است؛ و هم نیز حدس کمتر از پنجاه در صد به شمار میرود. از نظر دینی سوء ظن، یعنی گمان بد زندن درباره سخن یا رفتار کسی که یقین به بد بودن آن رفتار نداریم؛ ولی به دلیلی نسبت به آن قضاوت منفی میکنیم. مثلاً عبادتی را از کی ببیند و در ذهن خود فکر کند که آن شخص عبادتش را از روی ریا انجام میدهد.
۴. سوء ظن
مراد قرآن کریم از اجتناب از ظنّ، خود ظنّ و گمان نیست چون ظنّ، خود نوعی ادراک است، و درِ دل باز است، ناگهان ظنّی در آن وارد میشود و آدمی نمیتواند برای نفس و دل خود دری بسازد، تا از ورود ظنّ بد جلوگیری کند؛ پس نهی کردن از خود ظنّ صحیح نیست و مراد آیه، نهی کردن از ظنّ سوء و ظنّ بد است و دستور به اینکه به ظنّ بد ملتزم نشوی و ترتیب اثر ندهی و به آن عمل نکنی و به لوازم آن التزام عملی نداشته باشی.
قرآن کریم که میفرماید: بعضی از ظنّها گناه است، مرادش سوء ظنّ و ترتیب اثر دادن به آن است مثل اینکه نزد تو از کسی بدگویی کنند و تو دچار سوء ظنّ به او بشوی و این سوء ظنّ را بپذیری و در مقام ترتیب اثر دادن برآمده، او را توهین کنی، یا همان نسبت را که شنیدهای به او بدهی یا اثر عملی دیگری بر مظنهات بار کنی که همه اینها آثار بد و گناه دارد و حرام است.[۲]
بدبینی و سوءظنّ از صفات رذیله است و از آن نهی شده و این صفت زشت اخلاقی آثار و تبعات بدی در جامعه و زندگی فردی دارد و باعث لطمه خوردن به شخصیت و احترام و تقوی و پاکی افراد جامعه میشود و افراد جامعه را گرفتار ناامنی، انحراف، عدم اعتماد و تزلزل مینماید و از طرف دیگر عقوبت و عذاب الهی را هم در پیدارد.[۳]
انواع
حکم
بدبینی به صورت تصوری ذهنی که بدون اختیار به ذهن انسان خطور کرده است، گناه و حرام نیست. ولی اگر بدبینی در ذهن پرورش داده شده و بدون در دست داشتن خبر قطعی، به صورت قطع پذیرفته شود گناه است.
همچنین اگر شخص در عمل، بر اساس گمان خود رفتار کند؛ مانند اینکه تهمت بزند یا حقوق فردی که نسبت به او بدگمان شده را ضایع کند، مرتکب گناه شده است.[۴]
گاهی تجسس از کار دیگران باعث ایجاد بدبینی میشود. در این صورت نیز، فرد مرتکب گناه و حرام شده است.
پیامدها
بدبینی باعث میشود دیگر رذائل اخلاقی، مانند کینه، غیبت، دشمنی و حسادت در انسان ایجاد شود.[۵] احساس ناامنی در جامعه، از دست دادن دوستان[۶] و تنهایی،[۷] از دیگر پیامدهای بدبینی است.
موارد استثناء
شریط محیطی را در بدگمانی یا خوشگمانی فرد تأثیرگذار دانستهاند. به گفته امام علی(ع)، هنگامی که جامعه و روزگار و مردمش نیکوکارند، گمان بد درباره کسی که از او انحرافی دیده نشده، ظلم است. ولی هنگامی که فساد به روزگار و مردم غلبه پیدا کرد، کسیکه حسن ظنّ داشته باشد گول خورده است.[۸] بدگمانی به این معنی نیست که در معاشرتها و روابط اجتماعی به مردم نسبت بد بدهیم بلکه به معنی این است که چون احتمال میدهیم از ناحیه دیگران ضرر مالی، معنوی، آبرویی و … بخوریم باید سنجیدهتر و زیرکانه تر عمل کنیم و مراقب روابط خود باشیم.
در حديثي از حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي خوانيم اگر خير و صلاح در جامعه اي غالب بود و کسي به ديگري که بدي از او آشکار نشده بدگمان شود، ستم کرده است، امّا اگر فساد و نادرستي بر روزگار و اهل آن چيره شود، پس با نيکو گرداندن گمان به ديگري خود را در معرض هلاکت انداخته است. پس اگر در جامعه اي فساد، جرم، تقلب، جعل و خيانت ها زياد بود انسان بايد در کارهاي خود محکم کاري کند. يعني بدبين نباشد ولي خوش بين هم نباشد و براي اينکه مشکلي پيش نيايد، براي وسايل خود مدرک تهيه کند. سند داشته باشد، بر پولي که مي دهد گواه بگيرد و...[۹] گاهي همين محکم کاريها باعث مي شود که کسي نتواند سوء استفاده کند.
بنابراين طبق اين روايت شريف نمي توان گفت هميشه و در همه جا خوش بيني بد يا خوب است. بلکه اين امر بستگي به شرايط جامعه و افراد دارد، بنابراين اگر در جامعه دروغ، فساد، کلاه برداري، جرم و تقلب و... زياد بود انسان بايد در روابط خود با ديگران جانب احتياط را رعايت کند، و هميشه با سوء ظن رفتارهاي افراد جامعه را بررسي کند و يا اگر احساس کرد فردي قصد سوء استفاده از او را دارد، بايد با دقت و زیرکی و هشیاری رفتاراو را بررسي کند و با ترديد کارهاي او را بررسي کند تا با مشکل و آسيب هاي جدي روبرو نشود.
منابع
- ↑ حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، انتشارات مفید، ۱۳۷۶، ج۷.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، بیتا، ج۱۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، نظام اخلاقی اسلام، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷.
- ↑ مهدوی کنی، اخلاق عملی، نشر فرهنگ اسلامی، ص۱۶۸، به نقل از محجة البیضاء، ج۵، ص۲۶۸.
- ↑ دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۶۸.
- ↑ دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
- ↑ دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
- ↑ جزایری، سید محمد علی؛ دروس اخلاق اسلامی، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲، ص ۱۶۵.
- ↑ دستغيب شيرازي، سيد عبدالحسين، قلب سليم، دار الکتب الاسلاميه، ص607، با کمي تغيير.