عوامل بدبینی

نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۱ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال
چه عواملی باعث بدبینی فرد می‌شود؟


گاهی نیز بدبینی‌ها به علت احساس کمبودها، نداشتن مهارت‌های ارتباط جمعی و احساس عدم اعتماد به نفس و ارزشمندی است که با تقویت اینها با (ورزش، تلاش، مطالعه زندگی افراد موفق، یادگیری تکنیک‌های ارتباطی و …) این عیب برطرف می‌شود و انسان قدرتمندانه مهار روابط اجتماعی خود را به دست می-گیرد موفقیت به روابط خود می‌گردد، می‌داند که تا چه عمقی باید به دیگران رابطه انسانی یا صمیمی ایجاد کند، می‌داند که خوش رفتاری، خوش‌گفتاری و نیکی نسخه همه روابط اجتماعی است؛ اما تنها عده‌ای که آزمایش پس داده‌اند می‌توانند محرم راز و معتمد او باشند.[۱]

احساس حقارت

یکی از عوامل بدبینی، احساس حقارت شخص، دانسته شده است. زیرا کسی که گرفتار احساس حقارت است، سعی می‌کند دیگران را در فکر خود حقیر، پست و آلوده به گناه و فساد حساب کند تا از احساس حقارت خود بکاهد.

اگر احساس حقارت درمان نشود، فرد آن را پذیرفته و به عقده حقارت تبدیل می‌شود. از منظر روان‌شناسی، عقده حقارت از وجود نقص در بدن، محرومیت روحی و مادی، رفتار خشن اطرافیان، لغزش‌های اخلاقی و تداعی خاطرات آنها و یا وجود یک خاطره تلخ رخ می‌دهد.[۲]

ارزیابی استعدادها و توجه به آنها، فراموشی خاطرات تلخ گذشته، تلقین مثبت و کاردرمانی از راه‌های درمان احساس حقارت شمرده شده است.[۳]

پیش داوری

پیش داوری و قضاوت زودهنگام، از عوامل بدبین شدن انسان است. عدم تحقیق، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت، باعث می‌شود انسان به متهم کردن دیگران و صدور حکم نادرست نسبت به آنها اقدام کند. عجله، صفتی شیطانی است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.

انتظار زیاد

توقع و انتظار بیهوده و بی‌جا، باعث منفی‌نگری و بدبین شدن فرد می‌شود. هر چه سطح توقع و انتظار بالا باشد احتمال منفی نگری و سرخوردگی بیشتر است؛ زیرا برآورده نشدن این انتظارها از سوی دیگران به تدریج تبدیل به منفی نگری نسبت به افراد می‌شود. مثلاً ما انتظار داریم که یک جامعه کامل و سالم اسلامی و برخاسته از عدالت گریایی و مجری کامل حق انسان‌ها داشته باشیم که یا هیچ عیب و نقصی در کار نباشد یا اگر هم باشد در حدّ بسیار کم. این ایده‌آل گرایی، توقع ما را از مجریان قانون به حد فراوانی افزایش می‌دهد و در صورت نبود یا کمبود مسائل مورد نظر آرمان گرایانه ما به همه بد بین می‌شویم و به منفی بافی رو می‌آوریم.

۵. آلودگی

افرادی که خود آلوده‌اند، دیگران را نیز آلوده می‌پندارند و از طریق مقایسه به نفس، مردم را به کیش خود می‌پندارند؛ مثل کسی که عادت کرده از راه حرام پول درآورد، اگر دید کسی پول‌دار شده یا به وضعیت مثبت اقتصادی رسیده است، چنین قضاوت می‌کند که آن شخص هم به طریقی از راه قاچاق و خلاف، مال به دست آورده است و فکر نمی‌کند از طریق مثبت هم می‌شود به کسب و کار پرداخت.

۶. گذشته اجتماعی

گاهی جوانان در گذشته زندگی اجتماعی خود برخوردهایی از ادارات یا سازمانها دیده‌اند که از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نامناسب بوده است. این جوانان با تعمیم دادن این موارد، به همه چیز و همه کس بدبین می‌شوند و به شدت حس تنفر در آنان شکل می‌گیرد.

۷. مسئولان

وجود رفتارهای متناقض و متضاد در میان برخی از مسئولان، یا تفاوت گفتار با رفتار آنها باعث ایجاد نگاهی منفی در جوان می‌شود و او همه را این گونه می‌پندارد.

۸. تحلیل نادرست

عدم توانایی تحلیل درست در اتفاقات و مسائلی که در اطراف جوان می‌افتد نیز باعث می‌شود حس منفی نگری در او تقویت شود.

۹. خودمحوری

افرادی که خود محور هستند و همه چیز را با مقیاس «خود» می‌سنجند، اگر رفتاری مخالف آنچه خود می‌پسندد، ببیند، دید منفی نسبت به آن پیدا می‌کند.

۱۰. تربیت خانوادگی

گاهی تربیت خانوادگی و رفتارهای حاکم بر خانواده، موقعیت اجتماعی فرهنگی خانواده و… نیز باعث ایجاد منفی نگری می‌شود.

  1. «مشکلات روحی روانی»، «سرخوردگی اجتماعی»، «گروه همسالان» و… نیز ممکن است از عواملی باشند که جوان را به این مسیر سوق می‌دهند.
  2. فقدان شناخت صحیح یا وجود شناخت‌های غلط

مهم‌ترین عامل بدبینی، فقدان شناخت‌های لازم و صحیح یا وجود شناخت‌های غلطی است که در جوان شکل گرفته است و عدم شناخت یا شناخت غلط مانع از دیدن حقیقت می‌شود و نیافتن حقیقت انسان را به سوی بدبینی می‌کشاند.

این‌ها گوشه هائی بود از عواملی که دید منفی را در جوان ایجاد می‌کند، همان‌طور که گفتیم؛ چون این یک نوع اختلال است پس لازم است درمان شود.

منابع

  1. نگاه کنید به دانیل گلمن، هوش عاطفی، ترجمه: حمید رضا بلوچ، نشر جیحون، ۱۳۷۱ش، چاپ اول، ص ۱۴۶.
  2. نیازهای جوان، ص۲۳۲.
  3. نیازهای جوان، ص۲۴۹–۲۴۵.