پرش به محتوا

غیبت امام زمان(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

R.bahmani (بحث | مشارکت‌ها)
R.bahmani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۸: خط ۱۸:


غيبت صغری افزون بر اینکه زمانش کوتاه بوده در کیفیت نیز با غیبت کبری تفاوت دارد؛ زيرا كه در غیبت صغری، باب سفارت باز بوده و همچنین درك خدمت آن بزرگوار برای بسياری از اخيار مقدور يا ميسور بوده و پاسخ سؤالات خود را مستقیما و یا از طریق وکلا دریافت می‌نمودند؛ بر‏خلاف غيبت كبری که رابطه اخیار هم با آن حضرت قطع شده است.<ref>عراقی، محمود بن جعفر، دار السلام در احوالات حضرت مهدی (عليه السلام) و ...، قم، مسجد مقدس جمكران چ 2، 1384ش، ص187.</ref>
غيبت صغری افزون بر اینکه زمانش کوتاه بوده در کیفیت نیز با غیبت کبری تفاوت دارد؛ زيرا كه در غیبت صغری، باب سفارت باز بوده و همچنین درك خدمت آن بزرگوار برای بسياری از اخيار مقدور يا ميسور بوده و پاسخ سؤالات خود را مستقیما و یا از طریق وکلا دریافت می‌نمودند؛ بر‏خلاف غيبت كبری که رابطه اخیار هم با آن حضرت قطع شده است.<ref>عراقی، محمود بن جعفر، دار السلام در احوالات حضرت مهدی (عليه السلام) و ...، قم، مسجد مقدس جمكران چ 2، 1384ش، ص187.</ref>
== ویژگی‌های دوران غیبت صغری ==
برخی از ویژگی‌‏های غیبت صغری بدین قرار است:
# '''محدود بودن به زمان معین‏:''' زمان غیبت صغری محدود بود. از نگاه زمانی ۶۹ سال و چند ماه طول کشید و به دلیل کوتاه بودن مدت آن، "غیبت صغری" نامیده شد؛ برخلاف غیبت کبری که کسی از مدت آن آگاهی ندارد.
# '''پنهان نبودن حضرت مهدی (ع)‏ از همگان‏:''' در دوران غیبت صغری، امام از نگاه‏‌ها پنهان بود؛ ولی این غیبت، همگانی نبود؛ بلکه کسانی مانند نواب خاص و برخی از وکلای آن حضرت، می‏‌توانستند با آن حضرت در تماس باشند و پرسش‏‌ها و نامه‏‌های مردم را خدمت امام ببرند و پاسخ او را به مردم برسانند. در صورتی که در غیبت کبری، امام به طور کلّی از نگاه‏‌ها پنهان است و راه نامه‏‌نگاری بسته است؛ یعنی بنای غیبت کبری و اقتضای آن، این است که حضرت دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود؛ بلکه ممکن است برخی افراد، حضرت را ببینند.
# '''ارتباط حضرت مهدی (ع)‏ با مردم به وسیله افراد مشخص‏:''' در غیبت صغری، حضرت چهار نماینده داشت که آنها را به صورت معین و مشخص تعیین کرده و برگزیده بود. آنان موظف بودند بین امام و مردم ارتباط برقرار کنند. اقامت‌گاه و مکان حضرت را نیز می‌‏دانستند؛ ولی در غیبت کبری چنین نیست<ref>سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۳۲۵.</ref>.


== علل غیبت ==
== علل غیبت ==

نسخهٔ ‏۱۲ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۳۷

سؤال

منظور از غیبت امام زمان(ع) چیست و چه تفاوتی بین غیبت کبری و صغری وجود دارد؟


درگاه‌ها


معناشناسی

غیبت به معنای ناپدید شدن و پنهان شدن از دیدگان است. همچنین درباره کسی به کار می‏‌رود که مدتی در جایی حضور دارد و پس از آن، از دیدگان رفته و دیگر دیده نمی‌‏شود[۱]. ابن فارس در مورد غیبت می‌گوید: «اصل صحیح یدل علی تستّر الشیء عن العیون ثم یقاس. من ذلک الغیب ما غاب مما لایعمله الا الله»؛ غیب کلمه‌ای است که بر مستور بودن و مخفی بودن چیزی از چشم‌ها دلالت دارد که کسی جز خدا از آن خبر ندارد[۲].

غیبت در اصطلاح مهدویت، به معنای پنهان‌‏زیستی حضرت مهدی(ع)‏ است. باید توجه داشت از آنجایی که معنای غیبت "پوشیده بودن از دیدگان" است، نه حاضر نبودن؛ امام مهدی(ع) تنها از چشمان مردمان غایب است و این انسان‌ها هستند که او را نمی‌بینند و یا می‌بینند، اما او را نمی‌شناسند[۳].

غیبت صغری و غیبت کبری و تفاوت آنها

امام زمان (عج) دارای دو غیبت است؛ یکی غیبت صغری و دیگری غیبت کبری. امام صادق(ع) فرمود: حضرت قائم عليه السلام را دو غيبت است (غيبت‏ صغری و غيبت كبری) در يكی از آن دو غيبت (كبری) در مواقف حج حاضر شود و مردم را ببيند ولی مردم او را نبينند (اما در غيبت‏ صغری‏، خواص اصحاب او را مي‌ديدند و مي‌شناختند).[۴]

  1. غیبت کوتاه مدّت (صغرا): این نوع از غیبت زمینه‌ای بود تا شیعیان برای غیبت کبری آماده گردند و در این دوره، امام(ع) از طریق چهار نماینده با مردم در ارتباط بود و به نیازهای علمی و معنوی آنان پاسخ می‌گفت.
  2. غیبت بلند مدّت (کبرا): در این دوران عالمان دینی با داشتن شرایطی که امام آنها را بیان فرموده به صورت عام (نه با معرفی خاص) به عنوان نایب امام زمان(ع) عهده‌دار امور شیعیان هستند[۵].

غيبت صغری افزون بر اینکه زمانش کوتاه بوده در کیفیت نیز با غیبت کبری تفاوت دارد؛ زيرا كه در غیبت صغری، باب سفارت باز بوده و همچنین درك خدمت آن بزرگوار برای بسياری از اخيار مقدور يا ميسور بوده و پاسخ سؤالات خود را مستقیما و یا از طریق وکلا دریافت می‌نمودند؛ بر‏خلاف غيبت كبری که رابطه اخیار هم با آن حضرت قطع شده است.[۶]

ویژگی‌های دوران غیبت صغری

برخی از ویژگی‌‏های غیبت صغری بدین قرار است:

  1. محدود بودن به زمان معین‏: زمان غیبت صغری محدود بود. از نگاه زمانی ۶۹ سال و چند ماه طول کشید و به دلیل کوتاه بودن مدت آن، "غیبت صغری" نامیده شد؛ برخلاف غیبت کبری که کسی از مدت آن آگاهی ندارد.
  2. پنهان نبودن حضرت مهدی (ع)‏ از همگان‏: در دوران غیبت صغری، امام از نگاه‏‌ها پنهان بود؛ ولی این غیبت، همگانی نبود؛ بلکه کسانی مانند نواب خاص و برخی از وکلای آن حضرت، می‏‌توانستند با آن حضرت در تماس باشند و پرسش‏‌ها و نامه‏‌های مردم را خدمت امام ببرند و پاسخ او را به مردم برسانند. در صورتی که در غیبت کبری، امام به طور کلّی از نگاه‏‌ها پنهان است و راه نامه‏‌نگاری بسته است؛ یعنی بنای غیبت کبری و اقتضای آن، این است که حضرت دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود؛ بلکه ممکن است برخی افراد، حضرت را ببینند.
  3. ارتباط حضرت مهدی (ع)‏ با مردم به وسیله افراد مشخص‏: در غیبت صغری، حضرت چهار نماینده داشت که آنها را به صورت معین و مشخص تعیین کرده و برگزیده بود. آنان موظف بودند بین امام و مردم ارتباط برقرار کنند. اقامت‌گاه و مکان حضرت را نیز می‌‏دانستند؛ ولی در غیبت کبری چنین نیست[۷].

علل غیبت

پنهان‌‏زیستی آخرین ذخیره الهی، به طور قطع از اسرار خداوند است. حقیقت سرّ بودن این امر را رسول گرامی اسلامالگو:صل چنین بیان فرموده است: «ای جابر! همانا این امر، امری است از امر خداوند سبحانه و تعالی و سرّی است از سرّ خدا که بر بندگان او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار تردید نشوی. همانا شک درباره خدا کفر است»[۸]. بی‌‏گمان این حکمت، اساسی‌‏ترین دلیل بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آنجا که پرسش پیرامون علل غیبت همواره دغدغه برخی شیعیان بوده است، در سخنان پیشوایان معصوم(ع) به برخی حکمت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم:

  1. حفظ جان امام: از طرفی باتوجه به اتفاقاتی که برای پیامبران و ائمه(ع) اتفاق افتاده بود مبنی بر برخورد حکومت‌های ستمگر با ایشان و در مواردی به شهادت رساندن معصومین و از طرفی دیگر باتوجه به وحشت و اضطراب حاکمان خودکامه از وعده ظهور حضرت مهدی(ع) به عنوان منجی و مصلح که خلفای معاصر حضرت به شدت امام عسکری(ع) را تحت نظر داشتند، تا وقتی فرزند ایشان به دنیا می‌آید، او را در همان ابتدای زندگی به شهادت برسانند؛ بنابراین بسیار طبیعی است که خداوند آخرین حجت خود را در پرده غیبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زمانی که مردم آمادگی ظهور داشتند ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد نماید.
  2. اجرای سنّت انبیاء: از آنجایی که وظیفه انبیای الهی، هدایت مردم به‌وسیله ابلاغ دین الهی است و از طرفی دشمنان خدا از گذشته‌های دور برای نابودی دین حقّ از هیچ عملی حتّی کشتن پیامبران روی گردان نبوده‌اند؛ لذا انبیاء به امر الهی در مواردی از حالت غیبت استفاده می‌کردند. امامت امام مهدی(ع) نیز در راستای رسالت پیام آوران الهی است و طبیعی است که خداوند در جهت انجام هرچه بهتر رسالت حضرت مهدی(ع)، برای ایشان نیز چنین راهکاری (به علت مشابهت) در نظر بگیرد[۹].
  3. آزادی از بیعت با ظالمان: در توقیعی (نامه) از امام زمان(ع) آمده است: «هیچ‌ کدام از پدران من نبوده، مگر اینکه بیعت طاغوت زمانشان به عهده آنها بوده است (به جهت اینکه ایشان به تقیه مأمور بوده‌اند)، ولی من وقتی قیام کنم، بیعت هیچ یک از طواغیت به عهده‌ام نیست.»[۱۰][۱۱]
  4. تأدیب مردم: کوتاهی و ناسپاسی مردم نسبت به نعمت الهی و کفران آن در مواردی باعث محروم شدن از آن می‌شود. نعمت ولایت و امامت امام نیز نعمت بی‌بدیلی است که قدرنشناسی نسبت به آن موجب خسران بشریت می‌‌شود. از امام باقر(ع) روایت شده است: «وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.»[۱۲][۱۳]
  5. امتحان و غربال انسان‌ها: یکی از سنّت‌های الهی، امتحان و آزمایش مردم در فراز و نشیب زندگی است تا مقدار پایداری و استواری آنها در مسیر صحیح زندگی انسانی روشن شود و افراد شایسته به پاداش نیک نایل آیند. غیبت امام زمان(ع) یکی از آزمون‌های دشوار است تا دین داران شناخته شده و به آنچه سزاوار آنند برسند[۱۴].[۱۵]


مطالعه بیشتر

  1. خدامراد سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت
  2. عباس حیدرزاده، فرهنگنامه آخرالزمان

منابع

  1. عسکری، ابو هلال، الفروق اللغویة، ص۶۳.
  2. رازی، احمد بن فارس، مقاییس اللغة، ج ۴، ص۴۰۳.
  3. مهدی مقامی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۹۸.
  4. كلينی، محمد بن يعقوب، أصول الكافي / ترجمه مصطفوی - تهران، 1369 ش، ج2، ص 138.
  5. ر. ک: فرهنگ شیعه، ص۳۵۲.
  6. عراقی، محمود بن جعفر، دار السلام در احوالات حضرت مهدی (عليه السلام) و ...، قم، مسجد مقدس جمكران چ 2، 1384ش، ص187.
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۳۲۵.
  8. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۸۷.
  9. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص۴۸۰، ح ۶.
  10. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۹۲.
  11. ر.ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی ، ص۲۰۳.
  12. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۴.
  13. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۵۴۶.
  14. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۳۳۸ و ۳۳۶.
  15. عبدالمجید زهادت، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۷۹-۱۸۸.