پرش به محتوا

پیش نویس:شفاعت و عدالت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

Mohammadaminrazi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadaminrazi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
سیبیسبسیبسیبلق5قع56عهنیطثه 5ع56ع7567   
سیبیسبسیبسیبلق5قع56عهنیطثه 5ع56ع7567   


== '''شششششششششششششششششششش''' ==
== '''مفهوم شفاعت و عدالت''' ==


=== شششششششش ===
=== شفاعت ===


{{اصلی|شفاعت}}[[شفاعت]] در لغت و اصطلاح، معانی مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:


==== لغوی ====
[[خلیل بن احمد فراهیدی]] می‌گوید: {{متن عربی|الشافع الطالب لغیره، وتقول استشفعت بفلان فتشفع لی الیه فشفعه فی. والاسم الشفاعة. واسم الطالب الشفیع|ترجمه=شافع یعنی کسی که از غیر خودش طلب شفاعت می‌کند و می‌گوید نزد فلان شخص واسطه و شفیع من باش. اسم مصدر (حاصل و نتیجه مصدر) آن شفاعت است و کسی را که طلب شفاعت می‌کند شفیع می‌نامند}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب العین|سال=1367|نام=خلیل بن احمد|نام خانوادگی=فراهیدی|ناشر=هجرت|صفحه=۲۶۱|مکان=قم}}</ref>
[[راغب اصفهانی]] می‌گوید:{{متن عربی|الشفع ضم الشئ الی مثله ویقال للمشفوع شفع|ترجمه=شفع به معنای ضمیمه کردن چیزی به مثل خودش است و به مشفوع گفته می‌شود}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المفردات|سال=1412|نام=حسین بن محمد|نام خانوادگی=راغب اصفهانی|ناشر=دار الشامیة|صفحه=۲۶۳|مکان=بیروت}}</ref>


=== شششششششش ===
==== اصطلاحی ====
شفاعت به‌معنای طلبِ برداشتن [[عذاب الهی|عذاب]] و [[ثواب و عقاب|عِقاب]] از کسی یا کسانی است که مستحق عذاب و عقابند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=رسائل الشریف الرضی|سال=۱۴۰۵|نام=علی بن حسین|نام خانوادگی=سید مرتضی|ناشر=دار القرآن الکريم|صفحه=150|مکان=قم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التبيان فی تفسير القرآن|نام خانوادگی=شیخ طوسی|نام=محمد بن حسن|صفحه=213|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|مکان=بیروت}}</ref> و یا به عبارتی نوعی وساطت و میانجیگری در [[عفو]] و بخشیدن گناهان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجموعه آثار|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|صفحه=۲۵۴|سال=۱۳۸۹}}</ref>


[[شیخ طوسی]] می‌فرماید: {{متن عربی|«حقیقة الشفاعة عندنا ان تکون فی اسقاط المضار دون زیادة المنافع، والمؤمنون عندنا یشفع لهم النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فیشفعه الله تعالی ویسقط بها العقاب عن المستحقین من اهل الصلاة لما روی من قوله (علیه‌السّلام): (ادخرت شفاعتی لاهل الکبائر من امتی)... والشفاعة ثبتت عندنا للنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وکثیر من اصحابه ولجمیع الائمة المعصومین وکثیر من المؤمنین الصالحین|ترجمه=حقیقت شفاعت در نزد ما در مورد رسیدن منافع به شخص نمی‌باشد بلکه در مورد برداشتن عقاب و عذاب گناهکار است. به عقیده ما پیامبر اکرم مؤمنین را شفاعت می‌فرمایند و خداوند نیز شفاعت ایشان را می‌پذیرد و خداوند تبارک و تعالی عذاب و عقاب را در نتیجه این شفاعت از مستحقین آن (البته از کسانی که اهل نماز باشند) برمی دارد. زیرا شخص شخیص رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: من شفاعتم را برای کسانی از امتم که اهل گناه کبیره هستند نگه داشته‌ام}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التبيان فی تفسير القرآن|نام خانوادگی=شیخ طوسی|نام=محمد بن حسن|صفحه=214|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|مکان=بیروت}}</ref>
'''عدالت'''
{{اصلی|معنای عدالت خداوند}}[[عدل الهی|عدل]] در لغت و اصطلاح و عرف هم معانی مختلفی دارد:
==== لغوی ====
"عَدْل" در چیزهایی که با بصیرت و آگاهی درک می‌شود، به کار می‌رود مثل احکام و عِدْل و "عدیل" در چیزهایی است که با حواس درک می‌شوند مثل اوزان، اعداد و پیمانه‌ها‌. [۶]
"عدل" ضد ظلم و جور و هم معنی قسط است، ریشه و مشتقات عدل نزدیک به سی‌بار در قرآن ذکر شده و این تکرار اشاره دارد به اینکه قرآن دربارۀ عدل توجه فراوانی دارد. [۷]
==== اصطلاحی ====
==== عرفی ====


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۱۲

سؤال

آیا باور به شفاعت از طریق امامان با اصل عدالت الهی تضاد ندارد؟

درگاه‌ها


سیبیسبسیبسیبلق5قع56عهنیطثه 5ع56ع7567

مفهوم شفاعت و عدالت

شفاعت

شفاعت در لغت و اصطلاح، معانی مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

لغوی

خلیل بن احمد فراهیدی می‌گوید: «الشافع الطالب لغیره، وتقول استشفعت بفلان فتشفع لی الیه فشفعه فی. والاسم الشفاعة. واسم الطالب الشفیع؛ شافع یعنی کسی که از غیر خودش طلب شفاعت می‌کند و می‌گوید نزد فلان شخص واسطه و شفیع من باش. اسم مصدر (حاصل و نتیجه مصدر) آن شفاعت است و کسی را که طلب شفاعت می‌کند شفیع می‌نامند»[۱]

راغب اصفهانی می‌گوید:«الشفع ضم الشئ الی مثله ویقال للمشفوع شفع؛ شفع به معنای ضمیمه کردن چیزی به مثل خودش است و به مشفوع گفته می‌شود»[۲]

اصطلاحی

شفاعت به‌معنای طلبِ برداشتن عذاب و عِقاب از کسی یا کسانی است که مستحق عذاب و عقابند[۳][۴] و یا به عبارتی نوعی وساطت و میانجیگری در عفو و بخشیدن گناهان است.[۵]

شیخ طوسی می‌فرماید: ««حقیقة الشفاعة عندنا ان تکون فی اسقاط المضار دون زیادة المنافع، والمؤمنون عندنا یشفع لهم النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فیشفعه الله تعالی ویسقط بها العقاب عن المستحقین من اهل الصلاة لما روی من قوله (علیه‌السّلام): (ادخرت شفاعتی لاهل الکبائر من امتی)... والشفاعة ثبتت عندنا للنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وکثیر من اصحابه ولجمیع الائمة المعصومین وکثیر من المؤمنین الصالحین؛ حقیقت شفاعت در نزد ما در مورد رسیدن منافع به شخص نمی‌باشد بلکه در مورد برداشتن عقاب و عذاب گناهکار است. به عقیده ما پیامبر اکرم مؤمنین را شفاعت می‌فرمایند و خداوند نیز شفاعت ایشان را می‌پذیرد و خداوند تبارک و تعالی عذاب و عقاب را در نتیجه این شفاعت از مستحقین آن (البته از کسانی که اهل نماز باشند) برمی دارد. زیرا شخص شخیص رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: من شفاعتم را برای کسانی از امتم که اهل گناه کبیره هستند نگه داشته‌ام»[۶]


عدالت


عدل در لغت و اصطلاح و عرف هم معانی مختلفی دارد:

لغوی

"عَدْل" در چیزهایی که با بصیرت و آگاهی درک می‌شود، به کار می‌رود مثل احکام و عِدْل و "عدیل" در چیزهایی است که با حواس درک می‌شوند مثل اوزان، اعداد و پیمانه‌ها‌. [۶]

"عدل" ضد ظلم و جور و هم معنی قسط است، ریشه و مشتقات عدل نزدیک به سی‌بار در قرآن ذکر شده و این تکرار اشاره دارد به اینکه قرآن دربارۀ عدل توجه فراوانی دارد. [۷]

اصطلاحی

عرفی

منابع

  1. فراهیدی، خلیل بن احمد (۱۳۶۷). کتاب العین. قم: هجرت. ص۲۶۱.
  2. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (۱۴۱۲). المفردات. بیروت: دار الشامیة. ص۲۶۳.
  3. سید مرتضی، علی بن حسین (۱۴۰۵). رسائل الشریف الرضی. قم: دار القرآن الکريم. ص۱۵۰.
  4. شیخ طوسی، محمد بن حسن. التبيان فی تفسير القرآن. بیروت: دار إحیاء التراث العربی. ص۲۱۳.
  5. مطهری، مرتضی (۱۳۸۹). مجموعه آثار. ص۲۵۴.
  6. شیخ طوسی، محمد بن حسن. التبيان فی تفسير القرآن. بیروت: دار إحیاء التراث العربی. ص۲۱۴.