معارف الفاظ قرآن: تفاوت میان نسخهها
برچسبها: واگردانی دستی ویرایشگر دیداری |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
[[پیامبر اکرم(ص)]] تلاش میکرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار میکرد تا اینکه خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد: {{قرآن|زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهدة ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن}} حفظ وحی نشان میدهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات نیز از سوی خداوند میباشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۹۶|ج=۲۵}}</ref> | [[پیامبر اکرم(ص)]] تلاش میکرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار میکرد تا اینکه خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد: {{قرآن|زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهدة ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن}} حفظ وحی نشان میدهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات نیز از سوی خداوند میباشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۹۶|ج=۲۵}}</ref> | ||
=== ۴ـ تفاوت قرآن و | === ۴ـ تفاوت قرآن و حدیث قدسی از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات === | ||
{{همچنین ببینید|حدیث قدسی}} | |||
'''حدیث قدسی''' گفتاری از جانب [[خداوند]] که پیامبر به صورت مستقیم از خداوند نقل کرده است. مضمون و محتوای حدیث قدسی از جانب خداوند است و الفاظ آن از شخص پیامبر بیان شده است.<ref>{{پک|1=تهانوی|2=۱۹۹۶|ک=موسوعه کشاف اصطلاحات|ص=۶۲۸|ج=۱}}</ref> تفاوت و دوگانگی الفاظ قرآن با الفاظ حدیث قدسی، واقعیتی انکارناپذیر است و با اندک توجهی آشکار میشود که بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکلگیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.<ref>{{پک|1=حسینی|2=۱۳۷۹|ک=پژوهشهای قرآنی|ف=وحیانی بودن الفاظ قرآن}}</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۱۳
![]() | این متن یک پیشنویس است که در وضعیت تکمیل قرار دارد |
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) میباشد؟
الفاظ قرآن نیز همانند معانی و محتوای آن از جانب خداوند نازل شده است. تحدی در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی توسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی میتواند دلیل بر این مدعا باشد.
دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند
۱. تحدی قرآن
قرآن کریم معجزه پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی میباشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد. معجزه باید به گونهای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارائه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریّت است. بزرگترین و مهمترین معجزه اسلام قرآن است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمیتواند ساخته بشر باشد؛ قرآن کریم آنان را به تحدّی و همآوردی دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.[۱] تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل میشود.[۲]
آیات تحدّی همه را به آوردن مثل قرآن فرا میخواند که در واقع میخواهد بگوید اگر در الهی بودن الفاظ قرآن تردید دارید، الفاظی مثل قرآن بیاورید. آیات تحدی دلالت بر این دارد که خود الفاظ وحی شده است نه اینکه خداوند معانی را بر پیامبر وحی کرده باشد و پیامبر آنها را در قالب الفاظ ریخته باشد.[۳]
۲ـ آیات قرآن
در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ سوره نحل، آیه ۴۵ و ۱۰۶ سوره اسراء، آیه ۶ سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژههای تلاوت، قرائت و ترتیل استفاده شده است.[۴] تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است؛ لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو کردن سخنان دیگران است؛ یعنی الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت میکند و از خود چیزی را تغییر نمیدهد.[۵][۶] قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم میکند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن را تکلم مینمود. به علاوه از قرآن به عنوان «کلام الله» یاد شده است. مانند: ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمیدانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]﴾(توبه:۶)[۷]
انتساب قرآن به شخص پیامبر(ص)، در خود قرآن نفی شده است و پیامبر از خودش چیزی نگفته است و هر چه هست از خداست. نفیِ انتساب به نحو مطلق در قرآن، هم معانی وهم الفاظ را شامل میشود. آیاتی به این دلالت دارد از جمله:
- حق تغییر نداشتن رسول خدا(ص): ﴿وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ؛ و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنان كه به ديدار ما اميد ندارند مىگويند: قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن. بگو: مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم. جز آنچه را كه به من وحى مىشود پيروى نمىكنم. اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روزى بزرگ مىترسم.﴾(یونس:۱۵) خداوند اجازه و اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.[۸]
- وحیانی بودن کلمات قرآن در خود قرآن: ﴿وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً؛ و آنچه را كه از كتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان. كلمات او را تغييردهندهاى نيست، و جز او هرگز پناهى نخواهى يافت.﴾(کهف:۲۷) ﴿لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ﴾ یعنی در کلمات قرآن، نه در لفظ قرآن و نه در حرف قرآن تغییری صورت نخواهد گرفت. [۹] [۱۰]
۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند
پیامبر اکرم(ص) تلاش میکرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار میکرد تا اینکه خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد: ﴿زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهدة ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن﴾ حفظ وحی نشان میدهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات نیز از سوی خداوند میباشد.[۱۱]
۴ـ تفاوت قرآن و حدیث قدسی از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات
حدیث قدسی گفتاری از جانب خداوند که پیامبر به صورت مستقیم از خداوند نقل کرده است. مضمون و محتوای حدیث قدسی از جانب خداوند است و الفاظ آن از شخص پیامبر بیان شده است.[۱۲] تفاوت و دوگانگی الفاظ قرآن با الفاظ حدیث قدسی، واقعیتی انکارناپذیر است و با اندک توجهی آشکار میشود که بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکلگیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.[۱۳]
پانویس
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۳۴۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳: ۲۰۱.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۵۷.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۵۸.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۲: ۷۶.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱: ۳۹۵.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۵۸ - ۵۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۸: ۲۴۴.
- ↑ ابوحیان، البحر المحيط فى التفسير، ۴: ۶۲۹.
- ↑ رضا، تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار، ۸: ۱۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۵: ۲۹۶.
- ↑ تهانوی، موسوعه کشاف اصطلاحات، ۱: ۶۲۸.
- ↑ حسینی، «وحیانی بودن الفاظ قرآن»، پژوهشهای قرآنی.
منابع
- معرفت، محمد هادی (۱۳۸۰). علوم قرآنی. قم: مؤسسة فرهنگی تمهید.
- طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
- فیومی، احمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. قم: موسسه دار الهجرة.
- مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
- حسینی، موسی (۱۳۷۹). «وحیانی بودن الفاظ قرآن». پژوهشهای قرآنی. ششم (۲۱ و ۲۲): ۲۳۳.
- ابوحيان، محمد بن يوسف (۱۴۲۰). البحر المحيط فى التفسير. بیروت: دار الفکر.
- رضا، محمد رشید (۱۴۱۴). تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار. بیروت: دار المعرفه.