معارف الفاظ قرآن: تفاوت میان نسخهها
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
=== ۱. تحدی قرآن === | === ۱. تحدی قرآن === | ||
قرآن کریم [[معجزه]] پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی میباشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد | قرآن کریم [[معجزه]] پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی میباشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد. معجزه باید به گونهای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارائه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریّت است. بزرگترین و مهمترین معجزه اسلام قرآن است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمیتواند ساخته بشر باشد؛ قرآن کریم آنان را به تحدّی و همآوردی دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۳۴۵}}</ref> تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل میشود.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=۱۳۵۲|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=۲۰۱|ج=۱۳}}</ref> | ||
آیات تحدّی همه را به آوردن مثل قرآن فرا میخواند که در واقع میخواهد بگوید اگر در الهی بودن الفاظ قرآن تردید دارید، الفاظی مثل قرآن بیاورید. آیات تحدی دلالت بر این دارد که خود الفاظ وحی شده است نه اینکه خداوند معانی را بر پیامبر وحی کرده باشد و پیامبر آنها را در قالب الفاظ ریخته باشد.<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۵۷}}</ref> | |||
=== ۲ـ آیات قرآن === | === ۲ـ آیات قرآن === | ||
در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ [[سوره نحل]]، آیه ۴۵ و ۱۰۶ سوره | در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ [[سوره نحل]]، آیه ۴۵ و ۱۰۶ [[سوره اسراء]]، آیه ۶ [[سوره اعلی]] و برخی آیات دیگر، واژههای تلاوت، قرائت و ترتیل استفاده شده است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۵۸}}</ref> تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است؛ لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو کردن سخنان دیگران است؛ یعنی الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت میکند و از خود چیزی را تغییر نمیدهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=۱۴۱۴|ک=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|ص=۷۶|ج=۲}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=۱۳۶۸|ک= التحقیق فی کلمات القرآن الکریم|ص=۳۹۵|ج=۱}}</ref> قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم میکند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن را تکلم مینمود. به علاوه از قرآن به عنوان «کلام الله» یاد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمیدانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=۶}}<ref>{{پک|1=معرفت|2=۱۳۸۰|ک=علوم قرآنی|ص=۵۸ - ۵۹}}</ref> | ||
انتساب قرآن به شخص پیامبر(ص)، در خود قرآن نفی شده است و پیامبر از خودش چیزی نگفته است و هر چه هست از خداست. نفیِ انتساب به نحو مطلق در قرآن، هم معانی وهم الفاظ را شامل میشود. آیاتی به این دلالت دارد از جمله: | |||
* '''حق تغییر نداشتن رسول خدا(ص):''' {{قرآن|وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ | ترجمه= و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنان كه به ديدار ما اميد ندارند مىگويند: قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن. بگو: مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم. جز آنچه را كه به من وحى مىشود پيروى نمىكنم. اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روزى بزرگ مىترسم.|سوره = یونس|آیه=۱۵}} خداوند اجازه و اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|۲=۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۴۴|ج=۸}}</ref> | |||
* '''وحیانی بودن کلمات قرآن در خود قرآن:''' {{قرآن|وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً | ترجمه=و آنچه را كه از كتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان. كلمات او را تغييردهندهاى نيست، و جز او هرگز پناهى نخواهى يافت.|سوره =کهف|آیه=۲۷}} {{قرآن|لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ}} یعنی در کلمات قرآن، نه در لفظ قرآن و نه در حرف قرآن تغییری صورت نخواهد گرفت. <ref>{{پک|1=ابوحیان|۲=۱۴۲۰|ک=البحر المحيط فى التفسير|ص=۶۲۹|ج=۴}}</ref> <ref>{{پک|1=رضا|۲=۱۴۱۴|ک=تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار|ص=۱۴|ج=۸}}</ref> | |||
=== ۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند === | === ۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند === | ||
[[پیامبر اکرم(ص)]] تلاش میکرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار میکرد تا اینکه خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله برای خواندن قرآن حرکت مده چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آن را خواندیم از خواندن ما پیروی کن». حفظ وحی نشان میدهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات از سوی خداوند میباشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2= | [[پیامبر اکرم(ص)]] تلاش میکرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار میکرد تا اینکه خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله برای خواندن قرآن حرکت مده چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آن را خواندیم از خواندن ما پیروی کن». حفظ وحی نشان میدهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات از سوی خداوند میباشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۹۶|ج=۲۵}}</ref> | ||
=== ۴ـ تفاوت قرآن و [[حدیث قدسی]] از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات === | === ۴ـ تفاوت قرآن و [[حدیث قدسی]] از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات === | ||
این تفاوت و دوگانگی که واقعیتی انکار ناپذیر است و با اندک توجهی آشکار میشود، بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکلگیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.<ref>{{پک|1=حسینی|2= | این تفاوت و دوگانگی که واقعیتی انکار ناپذیر است و با اندک توجهی آشکار میشود، بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکلگیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.<ref>{{پک|1=حسینی|2=۱۳۷۹|ک=پژوهشهای قرآنی|ف=وحیانی بودن الفاظ قرآن}}</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۲۵: | خط ۲۹: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=علوم قرآنی|سال= | * {{یادکرد کتاب|عنوان=علوم قرآنی|سال=۱۳۸۰|پیوند=|نام=محمد هادی|نام خانوادگی=معرفت|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة فرهنگی تمهید|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}} | ||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال= | * {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=۱۳۵۲|پیوند=|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}} | ||
* {{یادکرد کتاب|عنوان= المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|سال= | * {{یادکرد کتاب|عنوان= المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|سال=۱۴۱۴|پیوند=|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=فیومی|پیوند نویسنده=|ناشر=موسسه دار الهجرة|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}} | ||
* {{یادکرد کتاب|عنوان= التحقیق فی کلمات القرآن الکریم|سال= | * {{یادکرد کتاب|عنوان= التحقیق فی کلمات القرآن الکریم|سال=۱۳۶۸|پیوند=|نام=حسن|نام خانوادگی=مصطفوی|پیوند نویسنده=|ناشر=وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}} | ||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال= | * {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=۱۳۷۴|پیوند=|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=محمدرضا آشتیانی|مترجم=}} | ||
* {{یادکرد ژورنال|نام۱=موسی|نام خانوادگی۱=حسینی|دوره=ششم|شماره= | * {{یادکرد ژورنال|نام۱=موسی|نام خانوادگی۱=حسینی|دوره=ششم|شماره=۲۱ و ۲۲|صفحات=۲۳۳|عنوان=وحیانی بودن الفاظ قرآن|تاریخ=۱۳۷۹|ژورنال=پژوهشهای قرآنی|پیوند=}} | ||
* {{یادکرد کتاب|عنوان=البحر المحيط فى التفسير|سال=۱۴۲۰|پیوند=|نام=محمد بن يوسف|نام خانوادگی=ابوحيان| پیوند نویسنده=|ناشر=دار الفکر|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}} | |||
* {{یادکرد کتاب|عنوان= تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار|سال=۱۴۱۴|پیوند=|نام=محمد رشید|نام خانوادگی=رضا|پیوند نویسنده=|ناشر=دار المعرفه|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی =قرآن | | شاخه اصلی =قرآن |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۵۳
![]() | این متن یک پیشنویس است که در وضعیت تکمیل قرار دارد |
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) میباشد؟
الفاظ قرآن نیز همانند معانی و محتوای آن از جانب خداوند نازل شده است. تحدی در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی توسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی میتواند دلیل بر این مدعا باشد.
دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند
۱. تحدی قرآن
قرآن کریم معجزه پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی میباشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد. معجزه باید به گونهای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارائه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریّت است. بزرگترین و مهمترین معجزه اسلام قرآن است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمیتواند ساخته بشر باشد؛ قرآن کریم آنان را به تحدّی و همآوردی دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.[۱] تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل میشود.[۲]
آیات تحدّی همه را به آوردن مثل قرآن فرا میخواند که در واقع میخواهد بگوید اگر در الهی بودن الفاظ قرآن تردید دارید، الفاظی مثل قرآن بیاورید. آیات تحدی دلالت بر این دارد که خود الفاظ وحی شده است نه اینکه خداوند معانی را بر پیامبر وحی کرده باشد و پیامبر آنها را در قالب الفاظ ریخته باشد.[۳]
۲ـ آیات قرآن
در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ سوره نحل، آیه ۴۵ و ۱۰۶ سوره اسراء، آیه ۶ سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژههای تلاوت، قرائت و ترتیل استفاده شده است.[۴] تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است؛ لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو کردن سخنان دیگران است؛ یعنی الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت میکند و از خود چیزی را تغییر نمیدهد.[۵][۶] قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم میکند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن را تکلم مینمود. به علاوه از قرآن به عنوان «کلام الله» یاد شده است. مانند: ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمیدانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]﴾(توبه:۶)[۷]
انتساب قرآن به شخص پیامبر(ص)، در خود قرآن نفی شده است و پیامبر از خودش چیزی نگفته است و هر چه هست از خداست. نفیِ انتساب به نحو مطلق در قرآن، هم معانی وهم الفاظ را شامل میشود. آیاتی به این دلالت دارد از جمله:
- حق تغییر نداشتن رسول خدا(ص): ﴿وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ؛ و چون آيات روشنِ ما بر آنان خوانده شود، آنان كه به ديدار ما اميد ندارند مىگويند: قرآن ديگرى جز اين بياور، يا آن را عوض كن. بگو: مرا نرسد كه آن را از پيش خود عوض كنم. جز آنچه را كه به من وحى مىشود پيروى نمىكنم. اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روزى بزرگ مىترسم.﴾(یونس:۱۵) خداوند اجازه و اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.[۸]
- وحیانی بودن کلمات قرآن در خود قرآن: ﴿وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً؛ و آنچه را كه از كتاب پروردگارت به تو وحى شده است بخوان. كلمات او را تغييردهندهاى نيست، و جز او هرگز پناهى نخواهى يافت.﴾(کهف:۲۷) ﴿لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ﴾ یعنی در کلمات قرآن، نه در لفظ قرآن و نه در حرف قرآن تغییری صورت نخواهد گرفت. [۹] [۱۰]
۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند
پیامبر اکرم(ص) تلاش میکرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار میکرد تا اینکه خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله برای خواندن قرآن حرکت مده چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آن را خواندیم از خواندن ما پیروی کن». حفظ وحی نشان میدهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات از سوی خداوند میباشد.[۱۱]
۴ـ تفاوت قرآن و حدیث قدسی از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات
این تفاوت و دوگانگی که واقعیتی انکار ناپذیر است و با اندک توجهی آشکار میشود، بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکلگیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.[۱۲]
پانویس
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۳۴۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳: ۲۰۱.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۵۷.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۵۸.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۲: ۷۶.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱: ۳۹۵.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، ۵۸ - ۵۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۸: ۲۴۴.
- ↑ ابوحیان، البحر المحيط فى التفسير، ۴: ۶۲۹.
- ↑ رضا، تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار، ۸: ۱۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۵: ۲۹۶.
- ↑ حسینی، «وحیانی بودن الفاظ قرآن»، پژوهشهای قرآنی.
منابع
- معرفت، محمد هادی (۱۳۸۰). علوم قرآنی. قم: مؤسسة فرهنگی تمهید.
- طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
- فیومی، احمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. قم: موسسه دار الهجرة.
- مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
- حسینی، موسی (۱۳۷۹). «وحیانی بودن الفاظ قرآن». پژوهشهای قرآنی. ششم (۲۱ و ۲۲): ۲۳۳.
- ابوحيان، محمد بن يوسف (۱۴۲۰). البحر المحيط فى التفسير. بیروت: دار الفکر.
- رضا، محمد رشید (۱۴۱۴). تفسير القرآن الحكيم الشهير بتفسير المنار. بیروت: دار المعرفه.