راههای ترک غیبت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
برای فرار از غیبت و ترک آن در دو چیز باید تفکر کرد: | برای فرار از غیبت و ترک آن در دو چیز باید تفکر کرد: | ||
۱. چرا غیبت میکنیم؟ | '''۱. چرا غیبت میکنیم؟''' | ||
۲. غیبت چه آثاری دارد؟ | '''۲. غیبت چه آثاری دارد؟''' | ||
=== انگیزه های غیبت کننده: === | |||
امّا چرا غیبت میکنیم؟ باید با خودمان خلوت کنیم و رفتارهایمان را مرور کنیم و ببینیم با چه انگیزهای یا انگیزههایی سراغ غیبت میرویم و بعد سعی کنیم آن انگیزهها را ضعیف کرده یا از بین ببریم، هر کس خودش بهتر میداند با چه انگیزهای غیبت میکند. حال عمده ترین دلائل غیبت کردن در یک فرد را بیان میکنیم. | امّا چرا غیبت میکنیم؟ باید با خودمان خلوت کنیم و رفتارهایمان را مرور کنیم و ببینیم با چه انگیزهای یا انگیزههایی سراغ غیبت میرویم و بعد سعی کنیم آن انگیزهها را ضعیف کرده یا از بین ببریم، هر کس خودش بهتر میداند با چه انگیزهای غیبت میکند. حال عمده ترین دلائل غیبت کردن در یک فرد را بیان میکنیم. | ||
* '''دشمنی :''' ممکن است با کسی که از او غیبت میکنیم دشمنی داریم و همین دشمنی سبب میشود علیه او اقدامی کنیم و از او غیبت کنیم و او را در نزد دیگران کوچک و خوار کنیم. اگر این چنین است باید اولا دشمنی را از بین برده و با خود بگوییم مؤمنین که با هم برادرند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن /حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.}}</ref> ، نباید دشمن باشند نباید بد هم را بخواهند و..... | * '''دشمنی:''' ممکن است با کسی که از او غیبت میکنیم دشمنی داریم و همین دشمنی سبب میشود علیه او اقدامی کنیم و از او غیبت کنیم و او را در نزد دیگران کوچک و خوار کنیم. اگر این چنین است باید اولا دشمنی را از بین برده و با خود بگوییم مؤمنین که با هم برادرند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن /حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.}}</ref> ، نباید دشمن باشند نباید بد هم را بخواهند و..... | ||
ثانیاً بالفرض که ما با او دشمن هستیم آیا با غیبت کردن داریم به او بدی میکنیم یا خوبی. در روایات آمده است که کارهای خوب آدم غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده میشود، پس ما داریم با غیبت او در واقع به خودمان بدی میکنیم نه به دشمنمان.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهل حدیث|نام خانوادگی=امام خمینی}}</ref> | ثانیاً بالفرض که ما با او دشمن هستیم آیا با غیبت کردن داریم به او بدی میکنیم یا خوبی. در روایات آمده است که کارهای خوب آدم غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده میشود، پس ما داریم با غیبت او در واقع به خودمان بدی میکنیم نه به دشمنمان.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهل حدیث|نام خانوادگی=امام خمینی}}</ref> | ||
* '''حسادت :''' ممکن است از روی حسادت ، غیبت کنیم در این صورت باید حسادتی که در ما هست درمان شود باید با خودمان بیندیشیم که چرا ما باید از بین رفتن نعمتی را که خدا به او داده طلب و آرزو کنیم. خداوند شاید خیر و مصلحت او میدانسته که به او نعمت داده و به ما نداده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهل حدیث|تاریخ=1368|نام خانوادگی=امام خمینی|جلد=1|صفحه=112}}</ref>خداوند میتواند در عین این که به او ـ غیبت شونده ـ نعمت داده به ما نیز بدهد. لازم نیست که آرزو کنیم که نعمت او را بگیرد تا به ما برسد. | * '''حسادت:''' ممکن است از روی حسادت ، غیبت کنیم در این صورت باید حسادتی که در ما هست درمان شود باید با خودمان بیندیشیم که چرا ما باید از بین رفتن نعمتی را که خدا به او داده طلب و آرزو کنیم. خداوند شاید خیر و مصلحت او میدانسته که به او نعمت داده و به ما نداده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهل حدیث|تاریخ=1368|نام خانوادگی=امام خمینی|جلد=1|صفحه=112}}</ref>خداوند میتواند در عین این که به او ـ غیبت شونده ـ نعمت داده به ما نیز بدهد. لازم نیست که آرزو کنیم که نعمت او را بگیرد تا به ما برسد. | ||
* '''دلسوزی :''' ممکن است از روی دلسوزی باشد،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معراج السعادة|سال=1367|نام خانوادگی=ملا احمد نراقی|ناشر=مؤسسه مطبوعاتی هدف|جلد=1|صفحه=407}}</ref> یعنی ما گاهی مشکل و گرفتاری یک فرد را که به نوعی عیب حساب میشود از روی دلسوزی در میان جمع مطرح میکنیم در حالی که او اگر بشنود ناراحت میشود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند. در این جا باید بیندیشیم که این راه دلسوزی نیست اگر مشکل او قابل حل است و خودمان میتوانیم حل کنیم باید در رفع آن بکوشیم نه آن که آن را هر جا میرویم بیان کنیم یا اگر خودمان نمیتوانیم فقط به کسی که میتواند آن هم به شکل خصوصی در میان بگذاریم، اگر میخواهیم خدمتی بکنیم نباید آبروی او را بریزیم. | * '''دلسوزی:''' ممکن است از روی دلسوزی باشد،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معراج السعادة|سال=1367|نام خانوادگی=ملا احمد نراقی|ناشر=مؤسسه مطبوعاتی هدف|جلد=1|صفحه=407}}</ref> یعنی ما گاهی مشکل و گرفتاری یک فرد را که به نوعی عیب حساب میشود از روی دلسوزی در میان جمع مطرح میکنیم در حالی که او اگر بشنود ناراحت میشود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند. در این جا باید بیندیشیم که این راه دلسوزی نیست اگر مشکل او قابل حل است و خودمان میتوانیم حل کنیم باید در رفع آن بکوشیم نه آن که آن را هر جا میرویم بیان کنیم یا اگر خودمان نمیتوانیم فقط به کسی که میتواند آن هم به شکل خصوصی در میان بگذاریم، اگر میخواهیم خدمتی بکنیم نباید آبروی او را بریزیم. | ||
* '''خوش گذرانی :''' ممکن است به خاطر هیچ یک از این انگیزهها نباشد، بلکه صرفاً برای خوش گذارنی و دور هم نشستن و با گفتن سخن از این و آن لحظاتی را به خنده برگزار کردن. در این صورت باید اندیشید آیا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتی که در پی دارد میارزد یا راه مناسبتر و بهتری بدون آن که عقوبت اخروی به همراه داشته باشد وجود ندارد. آیا نمیتوان غیبت نکرد و خوش بود آیا نمیتوان به سرگرمیها حلال پرداخت. و ممکن است انگیزههای دیگری باشد که باید آنها را شناسایی کرد و با تفکر و مطالعه کتب اخلاق اسلامی راه حل مبارزه با آن را پیدا کرد. | * '''خوش گذرانی:''' ممکن است به خاطر هیچ یک از این انگیزهها نباشد، بلکه صرفاً برای خوش گذارنی و دور هم نشستن و با گفتن سخن از این و آن لحظاتی را به خنده برگزار کردن. در این صورت باید اندیشید آیا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتی که در پی دارد میارزد یا راه مناسبتر و بهتری بدون آن که عقوبت اخروی به همراه داشته باشد وجود ندارد. آیا نمیتوان غیبت نکرد و خوش بود آیا نمیتوان به سرگرمیها حلال پرداخت. و ممکن است انگیزههای دیگری باشد که باید آنها را شناسایی کرد و با تفکر و مطالعه کتب اخلاق اسلامی راه حل مبارزه با آن را پیدا کرد. | ||
=== آثار غیبت در دنیا و آخرت: === | |||
== | ==== آثار دنیوی: ==== | ||
وقتی که ما از کسی در پیش دیگران غیبت میکنیم آنها با خود فکر میکنند این که از فلانی پیش ما بدگویی میکند حتما از ما هم نزد دیگران بدگویی میکند، لذا به ما بدگمان و بیاعتماد میشوند، بنابراین در درجه اول سبب سلب اعتماد دیگران ـ که در پیش آنها از کسی غیبت کردهایم ـ میشود. | |||
== یاد خدا و کمک خواستن از او | اگر غیبت شونده از موضوع باخبر شود و بفهمد که ما عیب او را پیش دیگران گفتهایم و از او بدگویی کردهایم از ما دلخور و دلگیر خواهد شد و احتمالاً کینه ما را به دل گیرد و به دشمنی با ما بپردازد و او نیز درصدد تلافی برآید و آبروی ما را پیش دیگران بریزد. بنابراین با غیبت کردن برای خود دشمن درست میکنیم و بذر دشمنی و کینه را در جامعه اسلامی میپاشیم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1378|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیه|جلد=22}}</ref> | ||
یاد همیشگی خدا و ناظر دانستن او، بهتدریج حالت خود کنترلی در فرد ایجاد میکند و در نتیجه راه برای ترک غیبت آسان میشود. درخواست کمک از خدا برای ترک [[رذائل اخلاقی]] نیز، از موارد لازم و ضروری برای ترک همه رذائل از جمله غیبت است.{{مطالعه بیشتر}} | |||
اثر دیگری که در دنیا به دنبال دارد این است که طبق روایات وقتی ما در پی عیوب مردم باشیم تا از آنها آگاه شویم و به دیگران بگوییم، خداوند در پی عیب ما خواهد آمد و ما را هر چند در خانهمان باشیم رسوا خواهد کرد. بنابراین اگر در پی رسوا کردن دیگران باشیم خدا نیز ما را رسوا خواهد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهل حدیث|تاریخ=1368|نام خانوادگی=امام خمینی|جلد=1|صفحه=259}}</ref> | |||
==== آثار اخروی: ==== | |||
مهمتر از همه آن است که موجب میشود حسنات ما از بین برود. در روایت است که غیبت حسنات شخص را سریع تر از آتش که چوب را میسوزاند، نابود میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستدرک الوسایل|سال=1408|نام خانوادگی=محدث نوری|ناشر=مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث|جلد=9|صفحه=126}}</ref> | |||
یا در روایت دیگری است که کسی در حضور پروردگار متوقف میشود و نامه عملش به او داده میشود پس کارهای خوب خود را نمیبیند، میگوید خداوندا این نامه اعمال من نیست، حسناتم در آن نمیباشد. به او گفته میشود پروردگار تو اشتباه نمیکند و نه فراموش میکند، اعمال تو با غیبت کردن مردم از بین رفته است و کس دیگر آورده میشود و نامه عملش به او داده میشود، پس در آن طاعات زیادی میبیند پس میگوید خداوندا این نامه اعمال من نیست من که این طاعات را انجام نداده بودم. پس به او گفته میشود: فلانی از تو غیبت کرد پس کارهای نیکش به تو داده شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|نام خانوادگی=علامه مجلسی|جلد=74|صفحه=383}}</ref> | |||
==== توجه به باطن و حقیقت غیبت: ==== | |||
عاملی دیگر که میتواند در ترک غیبت مؤثر باشد توجه به حقیقت و باطن غیبت است. خداوند میگوید: آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ همه شما از این امر کراهت دارید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهل حدیث|سال=1371|نام خانوادگی=امام خمینی|ناشر=مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی|جلد=1|صفحه=316}}</ref> | |||
در این آیه برای نهی از غیبت به حقیقت و باطن غیبت کردن اشاره شده است: حقیقت آن خوردن گوشت مرده برادر است. چون مؤمنین با هم برادرند پس وقتی از یک مؤمن غیبت میکنی از برادر خود غیبت کردهای و در حقیقت گوشت مرده او را خوردهای. آیا هیچ انسانی گوشت برادر مرده خود را میخورد؟ هرگز. پس همان طور که از این مسئله متنفر هستید باید از غیبت کردن تنفر داشته باشید. چون با غیبت کردن دارید همان کاری را میکنید که از آن تنفر دارید یعنی گوشت برادر مرده خود را میخورید. | |||
ـ انسان که گوشت میخورد تنها گوشت تعداد مشخصی از حیوانات را میخورد آن هم حیوانی که زنده باشد و انسان آن را بکشد نه حیوان مرده را. امّا انسان گوشت انسان دیگر را هرگز نمیخورد به خصوص اگر مرده باشد. | |||
ـ انسان نسبت به برادر خود تعصب میورزد و اگر کسی به او حمله کند از او دفاع میکند و نمیگذارد به برادرش آسیبی برسد. چه جور برادری باشد که بخواهد به برادرش آسیب و صدمهای برساند. تا چه رسد که بخواهد گوشت او را در حالی که مرده باشد و هیچ گونه دفاعی از خود ندارد بخورد. اینها کارهایی است که انسانهای با وجدان به شدت از آن دوری میجویند. | |||
== راه های دیگر برای ترک غیبت == | |||
'''چله ترک غیبت:''' علمای بزرگ ما و اهلبیت علیهم السلام برای اینکه شیعیان از گناه ها فاصله بگیرند و خود را خالص کنند و افعال نیک را در خود زیاد کنند توصیه به چله اخلاص کرده اند،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=رساله سیر و سلوک|سال=1422|نام خانوادگی=بحر العلوم|جلد=1|صفحه=28|صفحهها=29}}</ref> از این رو پیشنهاد میشود با یکی از اطرافیانتان که مایل به ترک غیبت است، صحبت کنید و قرار بگذارید که ۴۰ روز با هم غیبت نکنید. این شخص می تواند همسر، مادر، خواهر، دوست و … باشد. ۴۰ روز تلاش کنید که به هیچ عنوان غیبت نکنید. پس از این ۴۰ روز، نفس شما کمی تربیت شده و میتوانید در چلههای بعدی افراد بیشتری را اضافه کنید. | |||
'''یاد خدا و کمک خواستن از او:''' یاد همیشگی خدا و ناظر دانستن او، بهتدریج حالت خود کنترلی در فرد ایجاد میکند و در نتیجه راه برای ترک غیبت آسان میشود. درخواست کمک از خدا برای ترک [[رذائل اخلاقی]] نیز، از موارد لازم و ضروری برای ترک همه رذائل از جمله غیبت است. | |||
'''ایجاد رفتارهای جایگزین:''' یکی از [[انگیزههای غیبت کردن]] این است که وقتی افراد دور هم جمع میشوند و برنامه مفید و سرگرمکنندهای ندارند، اوقات فراغت خود را با غیبت میگذرانند. یک برنامه مفید، مانند مطالعه یا سرگرمیهای جمعیِ حلال، نمونههایی از رفتار جایگزین است، که بهتدریج به ترک غیبت میانجامد. | |||
{{مطالعه بیشتر}} | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۰۵
راههای ترک غیبت چیست؟
برای ترک غیبت، توجه به پیامدهای غیبت و زمینههای ارتکاب غیبت ضروری است. برنامهریزی برای انجام رفتارهای مفید در اوقات و شرایطی که احتمال ارتکاب این گناه وجود دارد در کنار یاد همیشگی خدا و درخواست کمک از او برای ترک همه رذائل اخلاقی از جمله غیبت، راهکارهای اصلی ترک غیبت هستند.
تعریف غیبت
اشخاصی که مبتلاء به گناه غیبت هستند برای اینکه بتوانند آن را ترک کنند ، اولین مرحله ای که باید آن را سپری کنند این است که به طور کامل نسبت به تعریف و چیستی غیبت علم داشته باشد ، از این رو ابتدا از تعریف غیبت بحث میشود.
نبی مکرم اسلام(ص) در حدیث قدسی می فرماید: آیا می دانید که غیبت چه چیزی است؟ حاضران گفتند: خدا و رسول او داناتر است. حضرت فرمود: آن است که یاد کنی برادر خود را به چیزی که او را ناخوشنود کند. حاضران پرسیدند: اگر آن صفت با او باشد باز بد است؟ فرمود: اگر باشد غیبت است والا بهتان(تهمت) است.[۱] پس غیبت یعنی ذکر فرد مومن ، به هر چیزی که باعث ناراحتی آن شخص مومن میگردد.
انواع غیبت
غیبت حرام:
فقها با استناد به آیه غیبت، روایات، اجماع و عقل، غیبت را حرام[۲] و گناه کبیره[۳] دانستهاند. امام خمینی حرمت آن را از ضروریات فقه شمرده است. گوش کردن به غیبت نیز حرام شمرده شده است[۴]
گفته شده حرمت غیبت، به غیبت مؤمنین[۵] یا مسلمانان[۶] اختصاص دارد و غیبت کافر[۷] و متظاهر به فسق[۸] حرام نیست.
غیبت جایز:
بر اساس احادیث ائمه(ع)، در موارد ویژهای که پای مصلحت و خیر انسانها در میان باشد و هدفی مشروع و عقلایی دارد که مفاسد آن را جبران میکند غیبت جایز است[۹][۱۰]. برخی از موارد غیبتهای مجاز عبارتند از:
- دادخواهی از ظالم
- نهی از منکر
- پرسش و استفتا
- اهل بدعت
- کسی که علناً گناه میکند، در همان گناه، نه گناهانی که مخفیانه انجام میدهد.[۱۱]
در موارد جواز غیبت نیز ترک کردن غیبت بهتر است مگر مواردی که لازم است و در صورت سکوت ضرر مهمی به فرد دیگری یا جامعه وارد شود.[۱۲]
راه های ترک غیبت
برای فرار از غیبت و ترک آن در دو چیز باید تفکر کرد:
۱. چرا غیبت میکنیم؟
۲. غیبت چه آثاری دارد؟
انگیزه های غیبت کننده:
امّا چرا غیبت میکنیم؟ باید با خودمان خلوت کنیم و رفتارهایمان را مرور کنیم و ببینیم با چه انگیزهای یا انگیزههایی سراغ غیبت میرویم و بعد سعی کنیم آن انگیزهها را ضعیف کرده یا از بین ببریم، هر کس خودش بهتر میداند با چه انگیزهای غیبت میکند. حال عمده ترین دلائل غیبت کردن در یک فرد را بیان میکنیم.
- دشمنی: ممکن است با کسی که از او غیبت میکنیم دشمنی داریم و همین دشمنی سبب میشود علیه او اقدامی کنیم و از او غیبت کنیم و او را در نزد دیگران کوچک و خوار کنیم. اگر این چنین است باید اولا دشمنی را از بین برده و با خود بگوییم مؤمنین که با هم برادرند[۱۳] ، نباید دشمن باشند نباید بد هم را بخواهند و.....
ثانیاً بالفرض که ما با او دشمن هستیم آیا با غیبت کردن داریم به او بدی میکنیم یا خوبی. در روایات آمده است که کارهای خوب آدم غیبت کننده وارد نامه اعمال غیبت شونده میشود، پس ما داریم با غیبت او در واقع به خودمان بدی میکنیم نه به دشمنمان.[۱۴]
- حسادت: ممکن است از روی حسادت ، غیبت کنیم در این صورت باید حسادتی که در ما هست درمان شود باید با خودمان بیندیشیم که چرا ما باید از بین رفتن نعمتی را که خدا به او داده طلب و آرزو کنیم. خداوند شاید خیر و مصلحت او میدانسته که به او نعمت داده و به ما نداده است.[۱۵]خداوند میتواند در عین این که به او ـ غیبت شونده ـ نعمت داده به ما نیز بدهد. لازم نیست که آرزو کنیم که نعمت او را بگیرد تا به ما برسد.
- دلسوزی: ممکن است از روی دلسوزی باشد،[۱۶] یعنی ما گاهی مشکل و گرفتاری یک فرد را که به نوعی عیب حساب میشود از روی دلسوزی در میان جمع مطرح میکنیم در حالی که او اگر بشنود ناراحت میشود و دوست ندارد که دیگران از مشکل و عیب او باخبر شوند. در این جا باید بیندیشیم که این راه دلسوزی نیست اگر مشکل او قابل حل است و خودمان میتوانیم حل کنیم باید در رفع آن بکوشیم نه آن که آن را هر جا میرویم بیان کنیم یا اگر خودمان نمیتوانیم فقط به کسی که میتواند آن هم به شکل خصوصی در میان بگذاریم، اگر میخواهیم خدمتی بکنیم نباید آبروی او را بریزیم.
- خوش گذرانی: ممکن است به خاطر هیچ یک از این انگیزهها نباشد، بلکه صرفاً برای خوش گذارنی و دور هم نشستن و با گفتن سخن از این و آن لحظاتی را به خنده برگزار کردن. در این صورت باید اندیشید آیا چند لحظه خوش بودن به عذاب و عقوبتی که در پی دارد میارزد یا راه مناسبتر و بهتری بدون آن که عقوبت اخروی به همراه داشته باشد وجود ندارد. آیا نمیتوان غیبت نکرد و خوش بود آیا نمیتوان به سرگرمیها حلال پرداخت. و ممکن است انگیزههای دیگری باشد که باید آنها را شناسایی کرد و با تفکر و مطالعه کتب اخلاق اسلامی راه حل مبارزه با آن را پیدا کرد.
آثار غیبت در دنیا و آخرت:
آثار دنیوی:
وقتی که ما از کسی در پیش دیگران غیبت میکنیم آنها با خود فکر میکنند این که از فلانی پیش ما بدگویی میکند حتما از ما هم نزد دیگران بدگویی میکند، لذا به ما بدگمان و بیاعتماد میشوند، بنابراین در درجه اول سبب سلب اعتماد دیگران ـ که در پیش آنها از کسی غیبت کردهایم ـ میشود.
اگر غیبت شونده از موضوع باخبر شود و بفهمد که ما عیب او را پیش دیگران گفتهایم و از او بدگویی کردهایم از ما دلخور و دلگیر خواهد شد و احتمالاً کینه ما را به دل گیرد و به دشمنی با ما بپردازد و او نیز درصدد تلافی برآید و آبروی ما را پیش دیگران بریزد. بنابراین با غیبت کردن برای خود دشمن درست میکنیم و بذر دشمنی و کینه را در جامعه اسلامی میپاشیم.[۱۷]
اثر دیگری که در دنیا به دنبال دارد این است که طبق روایات وقتی ما در پی عیوب مردم باشیم تا از آنها آگاه شویم و به دیگران بگوییم، خداوند در پی عیب ما خواهد آمد و ما را هر چند در خانهمان باشیم رسوا خواهد کرد. بنابراین اگر در پی رسوا کردن دیگران باشیم خدا نیز ما را رسوا خواهد کرد.[۱۸]
آثار اخروی:
مهمتر از همه آن است که موجب میشود حسنات ما از بین برود. در روایت است که غیبت حسنات شخص را سریع تر از آتش که چوب را میسوزاند، نابود میکند.[۱۹]
یا در روایت دیگری است که کسی در حضور پروردگار متوقف میشود و نامه عملش به او داده میشود پس کارهای خوب خود را نمیبیند، میگوید خداوندا این نامه اعمال من نیست، حسناتم در آن نمیباشد. به او گفته میشود پروردگار تو اشتباه نمیکند و نه فراموش میکند، اعمال تو با غیبت کردن مردم از بین رفته است و کس دیگر آورده میشود و نامه عملش به او داده میشود، پس در آن طاعات زیادی میبیند پس میگوید خداوندا این نامه اعمال من نیست من که این طاعات را انجام نداده بودم. پس به او گفته میشود: فلانی از تو غیبت کرد پس کارهای نیکش به تو داده شد.[۲۰]
توجه به باطن و حقیقت غیبت:
عاملی دیگر که میتواند در ترک غیبت مؤثر باشد توجه به حقیقت و باطن غیبت است. خداوند میگوید: آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ همه شما از این امر کراهت دارید.[۲۱]
در این آیه برای نهی از غیبت به حقیقت و باطن غیبت کردن اشاره شده است: حقیقت آن خوردن گوشت مرده برادر است. چون مؤمنین با هم برادرند پس وقتی از یک مؤمن غیبت میکنی از برادر خود غیبت کردهای و در حقیقت گوشت مرده او را خوردهای. آیا هیچ انسانی گوشت برادر مرده خود را میخورد؟ هرگز. پس همان طور که از این مسئله متنفر هستید باید از غیبت کردن تنفر داشته باشید. چون با غیبت کردن دارید همان کاری را میکنید که از آن تنفر دارید یعنی گوشت برادر مرده خود را میخورید.
ـ انسان که گوشت میخورد تنها گوشت تعداد مشخصی از حیوانات را میخورد آن هم حیوانی که زنده باشد و انسان آن را بکشد نه حیوان مرده را. امّا انسان گوشت انسان دیگر را هرگز نمیخورد به خصوص اگر مرده باشد.
ـ انسان نسبت به برادر خود تعصب میورزد و اگر کسی به او حمله کند از او دفاع میکند و نمیگذارد به برادرش آسیبی برسد. چه جور برادری باشد که بخواهد به برادرش آسیب و صدمهای برساند. تا چه رسد که بخواهد گوشت او را در حالی که مرده باشد و هیچ گونه دفاعی از خود ندارد بخورد. اینها کارهایی است که انسانهای با وجدان به شدت از آن دوری میجویند.
راه های دیگر برای ترک غیبت
چله ترک غیبت: علمای بزرگ ما و اهلبیت علیهم السلام برای اینکه شیعیان از گناه ها فاصله بگیرند و خود را خالص کنند و افعال نیک را در خود زیاد کنند توصیه به چله اخلاص کرده اند،[۲۲] از این رو پیشنهاد میشود با یکی از اطرافیانتان که مایل به ترک غیبت است، صحبت کنید و قرار بگذارید که ۴۰ روز با هم غیبت نکنید. این شخص می تواند همسر، مادر، خواهر، دوست و … باشد. ۴۰ روز تلاش کنید که به هیچ عنوان غیبت نکنید. پس از این ۴۰ روز، نفس شما کمی تربیت شده و میتوانید در چلههای بعدی افراد بیشتری را اضافه کنید.
یاد خدا و کمک خواستن از او: یاد همیشگی خدا و ناظر دانستن او، بهتدریج حالت خود کنترلی در فرد ایجاد میکند و در نتیجه راه برای ترک غیبت آسان میشود. درخواست کمک از خدا برای ترک رذائل اخلاقی نیز، از موارد لازم و ضروری برای ترک همه رذائل از جمله غیبت است.
ایجاد رفتارهای جایگزین: یکی از انگیزههای غیبت کردن این است که وقتی افراد دور هم جمع میشوند و برنامه مفید و سرگرمکنندهای ندارند، اوقات فراغت خود را با غیبت میگذرانند. یک برنامه مفید، مانند مطالعه یا سرگرمیهای جمعیِ حلال، نمونههایی از رفتار جایگزین است، که بهتدریج به ترک غیبت میانجامد.
مطالعه بیشتر
- مهدی فقیه ایمانی، نقش زبان در سرنوشت انسان، نشر اسماعیلیان، ۱۳۷۵ش.
- ابراهیم امینی، خود سازی، انتشارات شفق، ۱۳۷۲ش.
- اخلاق الاهی، ج۴ و ۵، آفات زبان، مجتبی تهرانی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
منابع
- ↑ نراقی، احمد (۱۲۴۵). معراج السعاده. ج۱. ص۵۵۹.
- ↑ احمد نراقی (۱۴۱۵). مستند الشیعه. ج۱۴. ص۱۶۱.
- ↑ مقدس اردبیلی (۱۴۰۳). مجمع الفائدة و البرهان. ج۱۲. ص۳۳۹.
- ↑ امام خمینی (۱۳۸۰). شرح چهل حدیث. ج۱. ص۳۰۳.
- ↑ امام خمینی (۱۴۱۵). مکاسب المحرمه. ج۱. ص۳۷۶.
- ↑ علامه طباطبایی (۱۳۹۰). المیزان. ج۱۸. ص۳۲۵.
- ↑ اردبیلی (۱۴۰۳). مجمع الفائدة و البرهان. ج۸. ص۷۷.
- ↑ نراقی (۱۴۱۵). مستند الشیعه. ج۱۴. ص۱۶۶.
- ↑ علامه مجلسی. بحار الأنوار. ج۷۲. ص۲۵۳.
- ↑ علامه مجلسی. بحار الأنوار. ج۷۲. ص۲۶۰.
- ↑ النراقي. جامع السعادات. ج۲. ص۳۲۳.
- ↑ امام خمینی (۱۳۸۰). شرح چهل حدیث. ج۱. ص۳۱۴.
- ↑ قرآن /حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.
- ↑ امام خمینی. چهل حدیث.
- ↑ امام خمینی (۱۳۶۸). چهل حدیث. ج۱. ص۱۱۲.
- ↑ ملا احمد نراقی (۱۳۶۷). معراج السعادة. ج۱. مؤسسه مطبوعاتی هدف. ص۴۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی (۱۳۷۸). تفسیر نمونه. ج۲۲. دار الکتب الاسلامیه.
- ↑ امام خمینی (۱۳۶۸). چهل حدیث. ج۱. ص۲۵۹.
- ↑ محدث نوری (۱۴۰۸). مستدرک الوسایل. ج۹. مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث. ص۱۲۶.
- ↑ علامه مجلسی. بحار الانوار. ج۷۴. ص۳۸۳.
- ↑ امام خمینی (۱۳۷۱). چهل حدیث. ج۱. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص۳۱۶.
- ↑ بحر العلوم (۱۴۲۲). رساله سیر و سلوک. ج۱. ص۲۸.