باطل کردن سحر در روایات امام صادق(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
* [[تفاوت معجزه با سحر و جادو]]
* [[تفاوت معجزه با سحر و جادو]]
* [[راهکار قرآنی برای باطل‌کردن سحر]]
* [[راهکار قرآنی برای باطل‌کردن سحر]]
* [[باطل‌کردن سحر به روش شیخ بهائی]]
* [[باطل‌کردن سحر به روش شیخ بهایی]]
* [[دستور امام رضا(ع) برای باطل کردن سحر]]
* [[باطل کردن سحر در روایات امام رضا(ع)]]
* [[دعای شش قفل]]
* [[دعای شش قفل]]



نسخهٔ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۰

سؤال

آیا موضوع باطل کردن سحر در روایات امام صادق(ع) مورد اشاره قرار گرفته است؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


در روایات اهل بیت(ع) دستوراتی برای ابطال سحر و طلسم و جادو گزارش شده‌است و امام صادق (ع) برای حل مشکل سحر و جادو در روایت محمد بن مسلم دستوری را بیان فرمودند که این دستورات را در پوست کاغذ بنویسند.

سحر

سحر در لغت به معنی هرکاری یا چیزی است که مخفی و پنهان باشد، ولی در عرف غالباً به همان کارهای خارق‌العاده‌ای سحر می‌گویند که با استفاده از وسایل مختلف انجام می‌شود. سحر آموختنی است و منشأ سحر ابلیس یا همان شیطان است، لذا کسانی که از سحر استفاده می‌کنند، با شیاطین در ارتباط هستند.

ابطال سحر در کلام امام صادق

برای ابطال سحر و جادو و طلسم دستوری از امام صادق (ع) ذکر شده است:

  1. روایت محمد بن مسلم که می‌گوید: این تعویذی است که امام صادق(ع) فرموده و فرمودند که این دعا را نوشته و به همراه خود داشته باشید که سحر را باطل می‌کند: آیات ۸۱ و ۸۲ سوره یونس همراه آیات ۲۷ تا ۳۲ سوره نازعات و همچنین آیات ۱۱۸ تا ۱۲۲ سوره اعراف را در کاغد نوشته و همراه خود داشته باشید هر نگرانی و … دارید برطرف می‌شود و سحر و جادو را باطل می‌کند.[۱]
  2. در حدیث دیگری از امام صادق(ع) آمده است: «مَنْ أَكْثَرَ قِرائَةَ «قُلْ أُوحِىَ» لَمْ يُصِبْهُ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا شَىْءٌ مِنْ أَعْيُنِ الْجِنِّ وَ لا نَفَثِهِمْ وَ لا سِحْرِهِمْ، وَ لا كَيْدِهِمْ، وَ كانَ مَعَ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله فَيَقُولُ يا رَبِّ لا أُرِيْدُ مِنْهُ بَدَلًا وَ لا أَبْغِى عَنْهُ حِوْلًا؛ هر كس سوره «جنّ» را بسيار بخواند، هرگز در زندگى دنيا چشم زخم جنّ، جادو، سحر و مكر آن‌ها به او نمى‌رسد، او با محمّد صلى الله عليه و آله همراه خواهد بود، و مى‌گويد: پروردگارا! من كسى را به جاى او نمى‌خواهم، و هرگز از او به ديگرى متمايل نمى‌شوم»[۲]

جستارهای وابسته


منابع

  1. مجلسی، محمدباقر (۱۳۱۵). بحارالانوار. ج. ۹۵. ص. ۱۲۷.
  2. مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. ج. ۲۵. ص. ۱۰۷.