پیش نویس:مراحل رسیدن به یقین: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
برای رسیدن به مرتبه یقین، چه مراحلی را باید طی نمود؟ | برای رسیدن به مرتبه یقین، چه مراحلی را باید طی نمود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
برای رسیدن به یقین بهطور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد ایمان در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دستآورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش میکند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا میکند. | برای رسیدن به یقین بهطور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد [[ایمان کامل به خدا و ترس از مردم|ایمان]] در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دستآورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش میکند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا میکند. | ||
== مراتب یقین == | == مراتب یقین == | ||
==== یقین علمی ==== | ==== یقین علمی ==== | ||
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست میآید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی میتواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، میتواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. | یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست میآید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی میتواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، میتواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونهای که فرد مطمئن میشود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=2|صفحه=248|مکان=بیروت}}</ref> این یقین پایه ایمان است،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران}}</ref> و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرمودهاند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران:}}</ref> | ||
یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونهای که فرد مطمئن میشود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=2|صفحه=248|مکان=بیروت}}</ref> این یقین پایه ایمان است،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران}}</ref> و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرمودهاند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران:}}</ref> | |||
==== یقین شهودی ==== | ==== یقین شهودی ==== | ||
ولی مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحلهای بالاتر از ایمان قرار دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> چنین یقینی کمیاب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> با این یقین فرد میتواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=6|صفحه=186|مکان=بیروت}}</ref> برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن | ولی مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحلهای بالاتر از ایمان قرار دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> چنین یقینی کمیاب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> با این یقین فرد میتواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=6|صفحه=186|مکان=بیروت}}</ref> برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، [[حسن خلق]]، صبر بر مصائب، صدق لسان و….<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=1|صفحه=196|مکان=قم - ایران}}</ref> در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.<ref>انفال/ 2.</ref> | ||
=== پرستش خداوند متعال، یکی از راههای رسیدن به یقین === | === پرستش خداوند متعال، یکی از راههای رسیدن به یقین === | ||
راه دیگری که برای رسیدن به یقین میتوان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که میفرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛<ref>حجر/ 99</ref> این آیه شریفه در واقع نتیجه عبادت را یقین میداند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است؟ اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمیرسند؟ عبادت هدف خلقت ذکر شده است<ref>ذاریات/ 56</ref> و مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنانکه بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین میرساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام میدهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. | راه دیگری که برای رسیدن به یقین میتوان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که میفرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛<ref>حجر/ 99</ref> این آیه شریفه در واقع نتیجه [[عبادت همراه با ریا|عبادت]] را یقین میداند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است؟ اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمیرسند؟ عبادت [[هدف خلقت]] ذکر شده است<ref>ذاریات/ 56</ref> و مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنانکه بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین میرساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام میدهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنانکه فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمیدارد و غافل نمیکند.<ref>نور/ 37.</ref> در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت میکند؛ لذا در قرآن کریم توصیه میفرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن کریم|عنوان کتاب=قرآن کریم|فصل=سوره بقره، آیه 45 و 153}}</ref> | ||
این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنانکه فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ | |||
== مصادیق عبودیت در روایات == | == مصادیق عبودیت در روایات == | ||
در روایات اهل بیت(ع) نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت میباشند. فرامینی چون اصلاح | در روایات اهل بیت(ع) نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت میباشند. فرامینی چون [[اصلاح نفس]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> رضایت به قدر الهی،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=قم - ایران|جلد=8|صفحه=۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹|مکان=قم - ایران}}</ref> [[زهد]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> و… که همه جلوههایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی میباشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3718|مکان=قم - ایران}}</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۹
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت نیازمند به ویرایش قرار دارد |
مراحل رسیدن به یقین
برای رسیدن به مرتبه یقین، چه مراحلی را باید طی نمود؟
برای رسیدن به یقین بهطور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد ایمان در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دستآورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش میکند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا میکند.
مراتب یقین
یقین علمی
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست میآید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی میتواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، میتواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونهای که فرد مطمئن میشود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.[۱] این یقین پایه ایمان است،[۲] و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرمودهاند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.[۳]
یقین شهودی
ولی مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحلهای بالاتر از ایمان قرار دارد.[۴] چنین یقینی کمیاب است.[۵] با این یقین فرد میتواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.[۶] برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان و….[۷] در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.[۸]
پرستش خداوند متعال، یکی از راههای رسیدن به یقین
راه دیگری که برای رسیدن به یقین میتوان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که میفرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛[۹] این آیه شریفه در واقع نتیجه عبادت را یقین میداند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است؟ اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمیرسند؟ عبادت هدف خلقت ذکر شده است[۱۰] و مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنانکه بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین میرساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام میدهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنانکه فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمیدارد و غافل نمیکند.[۱۱] در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت میکند؛ لذا در قرآن کریم توصیه میفرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.[۱۲]
مصادیق عبودیت در روایات
در روایات اهل بیت(ع) نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت میباشند. فرامینی چون اصلاح نفس،[۱۳] رضایت به قدر الهی،[۱۴] زهد،[۱۵] و… که همه جلوههایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی میباشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….[۱۶]
منابع
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۲. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۲۴۸.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران:: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۶. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۱۸۶.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۱. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۱۹۶.
- ↑ انفال/ 2.
- ↑ حجر/ 99
- ↑ ذاریات/ 56
- ↑ نور/ 37.
- ↑ «سوره بقره، آیه ۴۵ و ۱۵۳». قرآن کریم.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: قم - ایران. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
- ↑ ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۸.