عوامل تکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} عوامل و ریشه‌های تکبر چیست؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}}...» ایجاد کرد)
 
(تقویت)
خط ۱۳: خط ۱۳:


دومين عاملي كه باعث تكبر و خود بزرگ‌بيني افراد مي‌شود جهل و حماقت انسان است. يعني فردي كه خودش را نشناخته و نمي‌داند كه سراپاي وجود او ضعف و ناتواني است، احساس مي‌كند كه هيچ مشكلي ندارد و بهتر از همگان است. علي(ع) در اين باره مي‌فرمايد: «التكبر عينُ الحماقه»<ref> شفيعي، سيد محمد، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۴۸۹.</ref> تكبر خود حماقت و ريشه اصلي آن است. براي آن كه به تكبر و غرور و خود بزرگ‌بيني مبتلا نشويم و در اوج شهرت خودمان ‌را گم نكنيم و مغرور نشويم، بايد به اين نكات توجه داشته باشيم:
دومين عاملي كه باعث تكبر و خود بزرگ‌بيني افراد مي‌شود جهل و حماقت انسان است. يعني فردي كه خودش را نشناخته و نمي‌داند كه سراپاي وجود او ضعف و ناتواني است، احساس مي‌كند كه هيچ مشكلي ندارد و بهتر از همگان است. علي(ع) در اين باره مي‌فرمايد: «التكبر عينُ الحماقه»<ref> شفيعي، سيد محمد، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۴۸۹.</ref> تكبر خود حماقت و ريشه اصلي آن است. براي آن كه به تكبر و غرور و خود بزرگ‌بيني مبتلا نشويم و در اوج شهرت خودمان ‌را گم نكنيم و مغرور نشويم، بايد به اين نكات توجه داشته باشيم:
==۱. ضعف شخصيت==
امام صادق ـ عليه‌السلام ـ فرمود: «كسي تكبر نمي‌ورزد جز آن‌ كه كمبود شخصيت وذلتي در درون خود احساس مي‌كند.»<ref> محمدي ري شهري، گزيده ميزان الحكمه، انتشارات دارالحديث، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۲۶،۵۶.</ref>
==۲. حماقت==
دومين عامل تكبر، حماقت فرد است. اميرالمؤمنين ـ عليه‌السلام ـ فرمود: «حماقت مايه تكبر است»<ref> محمدي ري شهري، گزيده ميزان الحكمه، انتشارات دارالحديث، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۲۹۴.</ref>. مقصود از حماقت، ساده لوحي، بي‌خردي و كم عقلي است شخص احمق شخصي است كه از عقل و خرد خودش در كارهاي روز مره كمتر استفاده مي‌كند.»<ref>معين، محمد، فرهنگ فارسي، تهران، امير كبير، ۱۳۷۱، ج۸، حرف ح، جاول.</ref>
==۳. تسلط و نفوذ شيطان==
علي ـ عليه‌السلام ـ فرمود: «تكبر دام بزرگ شيطان است.»<ref>آمدي، غررالحكم، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، ج۱، ص۲۲۴.</ref> همان گونه كه شيطان در برابر خداوند تكبر ورزيد و احساس خود بزرگ‌بيني در وي دست داد، نفوذ شيطان در انسان باعث مي‌شود كه انسان نسبت به خداوند، يا ديگر همنوعان تكبر نموده خود را به تراز آنچه هست، ارزيابي نمايد.
انسان تكبر ممكن است به چند چيز تكبر بورزد: توانايي و مال و ثروت، عبادت، علم و دانش، نسب، جمال و زيبايي ظاهري، شجاعت و قدرت، مقام و مسئوليت و منزلت اجتماعي و....


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۸ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۴

سؤال

عوامل و ریشه‌های تکبر چیست؟


. اختلال شخصيت:

يكي از عوامل اصلي انحرافات اخلاقي و از جمله تكبر، غرور و خود بزرگ‌بيني ضعف شخصيتي افراد است، افرادي كه از نظر شخصيتي مشكل دارند، به تكبر و خود بزرگ‌بيني مبتلا مي‌شوند.

۲. جهل و حماقت:

دومين عاملي كه باعث تكبر و خود بزرگ‌بيني افراد مي‌شود جهل و حماقت انسان است. يعني فردي كه خودش را نشناخته و نمي‌داند كه سراپاي وجود او ضعف و ناتواني است، احساس مي‌كند كه هيچ مشكلي ندارد و بهتر از همگان است. علي(ع) در اين باره مي‌فرمايد: «التكبر عينُ الحماقه»[۱] تكبر خود حماقت و ريشه اصلي آن است. براي آن كه به تكبر و غرور و خود بزرگ‌بيني مبتلا نشويم و در اوج شهرت خودمان ‌را گم نكنيم و مغرور نشويم، بايد به اين نكات توجه داشته باشيم:

۱. ضعف شخصيت

امام صادق ـ عليه‌السلام ـ فرمود: «كسي تكبر نمي‌ورزد جز آن‌ كه كمبود شخصيت وذلتي در درون خود احساس مي‌كند.»[۲]

۲. حماقت

دومين عامل تكبر، حماقت فرد است. اميرالمؤمنين ـ عليه‌السلام ـ فرمود: «حماقت مايه تكبر است»[۳]. مقصود از حماقت، ساده لوحي، بي‌خردي و كم عقلي است شخص احمق شخصي است كه از عقل و خرد خودش در كارهاي روز مره كمتر استفاده مي‌كند.»[۴]

۳. تسلط و نفوذ شيطان

علي ـ عليه‌السلام ـ فرمود: «تكبر دام بزرگ شيطان است.»[۵] همان گونه كه شيطان در برابر خداوند تكبر ورزيد و احساس خود بزرگ‌بيني در وي دست داد، نفوذ شيطان در انسان باعث مي‌شود كه انسان نسبت به خداوند، يا ديگر همنوعان تكبر نموده خود را به تراز آنچه هست، ارزيابي نمايد.

انسان تكبر ممكن است به چند چيز تكبر بورزد: توانايي و مال و ثروت، عبادت، علم و دانش، نسب، جمال و زيبايي ظاهري، شجاعت و قدرت، مقام و مسئوليت و منزلت اجتماعي و....


منابع

  1. شفيعي، سيد محمد، پرورش روح در پرتو چهل حديث، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۴۸۹.
  2. محمدي ري شهري، گزيده ميزان الحكمه، انتشارات دارالحديث، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۲۶،۵۶.
  3. محمدي ري شهري، گزيده ميزان الحكمه، انتشارات دارالحديث، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۲۹۴.
  4. معين، محمد، فرهنگ فارسي، تهران، امير كبير، ۱۳۷۱، ج۸، حرف ح، جاول.
  5. آمدي، غررالحكم، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، ج۱، ص۲۲۴.