وجوب نماز شب بر پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
مفسران معروف اسلامى اين تعبير را اشاره به نافله شب كه در فضيلت آن روايات بى‏شمارى وارد شده است دانسته‏اند، هر چند آيه صراحت در اين مساله ندارد ولى با قرائن مختلفى كه در دست است اين تفسير روشن به نظر مى‏رسد. سپس مى‏گويد:" اين يك برنامه اضافى است، علاوه بر نمازهاى فريضه براى تو" (نافلة لك) بسيارى اين جمله را دليل بر آن دانسته‏اند كه نماز شب بر پيامبر ص واجب بوده است، زيرا" نافله" به معنى" زياده" است، اشاره به اينكه اين فريضه اضافى مربوط به تو است. بعضى ديگر معتقدند كه نماز شب بر پيامبر ص قبلا واجب بوده است بقرينه آيات سوره مزمل، سپس آيه فوق، آن را نسخ كرده و مستحبّ بودن آن را اعلام كرده است. ولى اين تفسير، ضعيف به نظر مى‏رسد، چرا كه نافله در اصل، به معنى مصطلح امروز يعنى" نماز مستحبّ" نبوده، بلكه به معنى زياده و اضافه است، و مى‏دانيم كه نماز شب هر گاه بر پيامبر ص واجب بوده باشد اضافه بر فرائض يوميه است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۲۴.</ref>
مفسران معروف اسلامى اين تعبير را اشاره به نافله شب كه در فضيلت آن روايات بى‏شمارى وارد شده است دانسته‏اند، هر چند آيه صراحت در اين مساله ندارد ولى با قرائن مختلفى كه در دست است اين تفسير روشن به نظر مى‏رسد. سپس مى‏گويد:" اين يك برنامه اضافى است، علاوه بر نمازهاى فريضه براى تو" (نافلة لك) بسيارى اين جمله را دليل بر آن دانسته‏اند كه نماز شب بر پيامبر ص واجب بوده است، زيرا" نافله" به معنى" زياده" است، اشاره به اينكه اين فريضه اضافى مربوط به تو است. بعضى ديگر معتقدند كه نماز شب بر پيامبر ص قبلا واجب بوده است بقرينه آيات سوره مزمل، سپس آيه فوق، آن را نسخ كرده و مستحبّ بودن آن را اعلام كرده است. ولى اين تفسير، ضعيف به نظر مى‏رسد، چرا كه نافله در اصل، به معنى مصطلح امروز يعنى" نماز مستحبّ" نبوده، بلكه به معنى زياده و اضافه است، و مى‏دانيم كه نماز شب هر گاه بر پيامبر ص واجب بوده باشد اضافه بر فرائض يوميه است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۲۴.</ref>


نماز شب، بر پيامبر واجب بود ولى براى ديگران مستحبّ است. برخى گفته‏اند: بر پيامبر واجب بود و با اين آيه نسخ شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱.
</ref>
نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درس‌هايى از قرآن‏، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۰۶.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۳

سؤال

اعمال و احکام اختصاصی پیامبر اکرم(ص) چیست؟

وجوب نماز شب بر اساس قرآن بر پیامبر مقرر شده است.

وجوب یا استحباب نماز شب بر پیامبر(ص)

﴿وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَه لَّک عَسَی أَن یَبْعَثَک رَبُّک مَقَامًا مَّحْمُودًا؛ پاسی از شب را از خواب برخیز و قرآن بخوان این یک برنامه اضافی است علاوه بر نمازهای فریضه برای تو، باشد که در پرتو این عمل، خداوند تو را به مقام محمود مبعوث کند.(اسراء:۷۹)

در تفسیر روح البیان در ذیل آیه ۷۹ سوره اسراء روایتی از عایشه همسر پیامبر(ص) نقل شده است که اختصاصات پیامبر اکرم(ص) را بیان می‌کند. عایشه روایت کرده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ثلاث علیّ فریضه و هی سنه لکم الوتر و السواک و قیام اللیل» پیامبر اکرم(ص) فرمود: سه چیز بر من واجب است و بر شما مستحب، نماز وتر و مسواک و نماز شب و تهجد و شب زنده داری.[۱]

مفسران معروف اسلامى اين تعبير را اشاره به نافله شب كه در فضيلت آن روايات بى‏شمارى وارد شده است دانسته‏اند، هر چند آيه صراحت در اين مساله ندارد ولى با قرائن مختلفى كه در دست است اين تفسير روشن به نظر مى‏رسد. سپس مى‏گويد:" اين يك برنامه اضافى است، علاوه بر نمازهاى فريضه براى تو" (نافلة لك) بسيارى اين جمله را دليل بر آن دانسته‏اند كه نماز شب بر پيامبر ص واجب بوده است، زيرا" نافله" به معنى" زياده" است، اشاره به اينكه اين فريضه اضافى مربوط به تو است. بعضى ديگر معتقدند كه نماز شب بر پيامبر ص قبلا واجب بوده است بقرينه آيات سوره مزمل، سپس آيه فوق، آن را نسخ كرده و مستحبّ بودن آن را اعلام كرده است. ولى اين تفسير، ضعيف به نظر مى‏رسد، چرا كه نافله در اصل، به معنى مصطلح امروز يعنى" نماز مستحبّ" نبوده، بلكه به معنى زياده و اضافه است، و مى‏دانيم كه نماز شب هر گاه بر پيامبر ص واجب بوده باشد اضافه بر فرائض يوميه است.[۲]


نماز شب، بر پيامبر واجب بود ولى براى ديگران مستحبّ است. برخى گفته‏اند: بر پيامبر واجب بود و با اين آيه نسخ شد.[۳]


نماز شب بر پيامبر اسلام واجب بود.[۴]

منابع

  1. حقی بروسوی، اسماعیل بن مصطفی، تفسیر روح البیان، دارالفکر، ج۵، ص۲۱۷.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۲۴.
  3. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱.
  4. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درس‌هايى از قرآن‏، ۱۳۸۸ش، ج۵، ص۱۰۶.