پیامدهای غیبت کردن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۳: خط ۳:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== پیامدهای دنیوی ==
وقتی که ما از کسی در پیش دیگران غیبت می‌کنیم آنها با خود فکر می‌کنند این که از فلانی پیش ما بدگویی می‌کند حتماً از ما هم نزد دیگران بدگویی می‌کند و به یاد آن شعر می‌افتند که:


== پیامدهای دنيوي==
آن که عیب دگران نزد تو آورد و شمرد


وقتي كه ما از كسي در پيش ديگران غيبت مي‌كنيم آنها با خود فكر مي‌كنند اين كه از فلاني پيش ما بدگويي مي‌كند حتما از ما هم نزد ديگران بدگويي مي‌كند و به ياد آن شعر مي‌افتند كه:
بی‌گمان عیب تو نزد دگران خواهد برد


آن كه عيب دگران نزد تو آورد و شمرد
لذا به ما بدگمان و بی‌اعتماد می‌شوند؛ بنابراین در درجه اول سلب اعتماد از دیگران ـ کرده‌ایم.


بي‌گمان عيب تو نزد دگران خواهد برد
اگر غیبت شونده از موضوع باخبر شود و بفهمد که ما عیب او را پیش دیگران گفته‌ایم و از او بدگویی کرده‌ایم از ما دلخور و دلگیر خواهد شد و احتمالاً کینه ما را به دل می‌گیرد و به دشمنی با ما می‌پردازد و او نیز درصدد تلافی بر می‌آید و آبروی ما را پیش دیگران می‌ریزد. با غیبت کردن برای خود دشمن درست می‌کنیم و بذر دشمنی و کینه را در جامعه اسلامی می‌پاشیم.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۸، ج۲۲، ص۱۸۹.</ref>


لذا به ما بدگمان و بي‌اعتماد مي‌شوند؛ بنابراين در درجه اول سلب اعتماد از ديگران ـ كرده‌ايم.
اثر دیگری که در دنیا به دنبال دارد این است که طبق روایات وقتی ما در پی عیوب مردم باشیم تا از آنها آگاه شویم و به دیگران بگوییم، خداوند در پی عیب ما خواهد آمد و ما را هر چند در خانه‌مان باشیم رسوا خواهد کرد؛ بنابراین اگر در پی رسوا کردن دیگران باشیم خدا نیز ما را رسوا خواهد کرد.<ref>چهل حدیث، ص۲۵۹.</ref>


اگر غيبت شونده از موضوع باخبر شود و بفهمد كه ما عيب او را پيش ديگران گفته‌ايم و از او بدگويي كرده‌ايم از ما دلخور و دلگير خواهد شد و احتمالاً كينه ما را به دل مي گيرد و به دشمني با ما مي پردازد و او نيز درصدد تلافي بر مي آيد و آبروي ما را پيش ديگران مي ريزد. با غيبت كردن براي خود دشمن درست مي‌كنيم و بذر دشمني و كينه را در جامعه اسلامي مي‌پاشيم.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الاسلاميه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۸، ج۲۲، ص۱۸۹.</ref>
== پیامدهای اخروی ==
مهمتر از همه آن است که موجب می‌شود حسنات ما از بین برود. در روایت است که «آتش در سوزاندن چوب خشک از غیبت در از بین بردن حسنات سریعتر عمل نمی‌کند.»<ref>محدث نوری، مستدرک الوسایل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج۹، ص۱۲۶.</ref> یا در روایت دیگری است که «کسی در حضور پروردگار متوقف می‌شود و نامه عملش به او داده می‌شود؛ پس کارهای خوب خود را نمی‌بیند، می‌گوید: خداوندا! این نامه اعمال من نیست، حسناتم در آن نمی‌باشد. به او گفته می‌شود پروردگار تو اشتباه نمی‌کند و نه فراموش می‌کند، اعمال تو با غیبت کردن مردم از بین رفته است؛ و کس دیگر آورده می‌شود و نامه عملش به او داده می‌شود، پس در آن طاعات بسیاری می‌بیند پس می‌گوید خداوندا! این نامه اعمال من نیست من که این طاعات را انجام نداده بودم. به او گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد از این روی کارهای نیکش به تو داده شد.»<ref>بحار الانوار، ج۷۴، ص۳۸۳.</ref>


اثر ديگري كه در دنيا به دنبال دارد اين است كه طبق روايات وقتي ما در پي عيوب مردم باشيم تا از آنها آگاه شويم و به ديگران بگوييم، خداوند در پي عيب ما خواهد آمد و ما را هر چند در خانه‌مان باشيم رسوا خواهد كرد. بنابراين اگر در پي رسوا كردن ديگران باشيم خدا نيز ما را رسوا خواهد كرد.<ref>چهل حديث، ص۲۵۹.</ref>
== دیگر پیامدها ==
الف. در یک روایت است که «غیبت کننده اگر توبه کند آخرین کسی است که به بهشت می‌رود و اگر توبه نکند اولین کسی است که به دوزخ می‌رود».<ref>حجرات/۱۲.</ref>


== پیامدهای اخروي==
ب. در روایت دیگر است که حضرت علی(ع) به نوف که درخواست موعظه کرده بود فرمود «از غیبت دوری کن که خورش سگهای جهنم است.»<ref>ر. ک. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، انتشارات دار الحدیث، چاپ اول، ج۳، ص۲۳۴۰.</ref>


مهمتر از همه آن است كه موجب مي‌شود حسنات ما از بين برود. در روايت است كه «آتش در سوزاندن چوب خشك از غيبت در از بين بردن حسنات سريعتر عمل نمي‌كند.»<ref>محدث نوري، مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج۹، ص۱۲۶.</ref> يا در روايت ديگري است كه «كسي در حضور پروردگار متوقف مي‌شود و نامه عملش به او داده مي‌شود؛ پس كارهاي خوب خود را نمي‌بيند، مي‌گويد: خداوندا! اين نامه اعمال من نيست، حسناتم در آن نمي‌باشد. به او گفته مي‌شود پروردگار تو اشتباه نمي‌كند و نه فراموش مي‌كند، اعمال تو با غيبت كردن مردم از بين رفته است. و كس ديگر آورده مي‌شود و نامه عملش به او داده مي‌شود، پس در آن طاعات بسياري مي‌بيند پس مي‌گويد خداوندا! اين نامه اعمال من نيست من كه اين طاعات را انجام نداده بودم. به او گفته مي‌شود: فلاني از تو غيبت كرد از اين روي كارهاي نيكش به تو داده شد.»<ref>بحار الانوار، ج۷۴، ص۳۸۳.</ref>
روایات دیگری نیز هست که ما برای طولانی نشدن مطلب از ذکر آنها خودداری می‌کنیم.


==دیگر پیامدها==
{{مطالعه بیشتر}}


الف. در يك روايت است كه «غيبت كننده اگر توبه كند آخرين كسي است كه به بهشت مي‌رود و اگر توبه نكند اولين كسي است كه به دوزخ مي‌رود».<ref>حجرات/۱۲.</ref>
== مطالعه بیشتر ==
 
* آفات زبان، محسن غفاری، تهران، پیام آزادی.
ب. در روايت ديگر است كه حضرت علي(ع) به نوف كه درخواست موعظه كرده بود فرمود «از غيبت دوري كن كه خورش سگهاي جهنم است.»<ref>ر.ك: محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، انتشارات دار الحديث، چاپ اول، ج۳، ص۲۳۴۰.</ref>
 
روايات ديگري نيز هست كه ما براي طولاني نشدن مطلب از ذكر آنها خودداري مي‌كنيم.
 
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
* آفات زبان، محسن غفاري، تهران، پيام آزادي.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = غیبت
|شاخه فرعی۲ = غیبت
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۹

سؤال
پیامدهای غیبت چیست؟


پیامدهای دنیوی

وقتی که ما از کسی در پیش دیگران غیبت می‌کنیم آنها با خود فکر می‌کنند این که از فلانی پیش ما بدگویی می‌کند حتماً از ما هم نزد دیگران بدگویی می‌کند و به یاد آن شعر می‌افتند که:

آن که عیب دگران نزد تو آورد و شمرد

بی‌گمان عیب تو نزد دگران خواهد برد

لذا به ما بدگمان و بی‌اعتماد می‌شوند؛ بنابراین در درجه اول سلب اعتماد از دیگران ـ کرده‌ایم.

اگر غیبت شونده از موضوع باخبر شود و بفهمد که ما عیب او را پیش دیگران گفته‌ایم و از او بدگویی کرده‌ایم از ما دلخور و دلگیر خواهد شد و احتمالاً کینه ما را به دل می‌گیرد و به دشمنی با ما می‌پردازد و او نیز درصدد تلافی بر می‌آید و آبروی ما را پیش دیگران می‌ریزد. با غیبت کردن برای خود دشمن درست می‌کنیم و بذر دشمنی و کینه را در جامعه اسلامی می‌پاشیم.[۱]

اثر دیگری که در دنیا به دنبال دارد این است که طبق روایات وقتی ما در پی عیوب مردم باشیم تا از آنها آگاه شویم و به دیگران بگوییم، خداوند در پی عیب ما خواهد آمد و ما را هر چند در خانه‌مان باشیم رسوا خواهد کرد؛ بنابراین اگر در پی رسوا کردن دیگران باشیم خدا نیز ما را رسوا خواهد کرد.[۲]

پیامدهای اخروی

مهمتر از همه آن است که موجب می‌شود حسنات ما از بین برود. در روایت است که «آتش در سوزاندن چوب خشک از غیبت در از بین بردن حسنات سریعتر عمل نمی‌کند.»[۳] یا در روایت دیگری است که «کسی در حضور پروردگار متوقف می‌شود و نامه عملش به او داده می‌شود؛ پس کارهای خوب خود را نمی‌بیند، می‌گوید: خداوندا! این نامه اعمال من نیست، حسناتم در آن نمی‌باشد. به او گفته می‌شود پروردگار تو اشتباه نمی‌کند و نه فراموش می‌کند، اعمال تو با غیبت کردن مردم از بین رفته است؛ و کس دیگر آورده می‌شود و نامه عملش به او داده می‌شود، پس در آن طاعات بسیاری می‌بیند پس می‌گوید خداوندا! این نامه اعمال من نیست من که این طاعات را انجام نداده بودم. به او گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد از این روی کارهای نیکش به تو داده شد.»[۴]

دیگر پیامدها

الف. در یک روایت است که «غیبت کننده اگر توبه کند آخرین کسی است که به بهشت می‌رود و اگر توبه نکند اولین کسی است که به دوزخ می‌رود».[۵]

ب. در روایت دیگر است که حضرت علی(ع) به نوف که درخواست موعظه کرده بود فرمود «از غیبت دوری کن که خورش سگهای جهنم است.»[۶]

روایات دیگری نیز هست که ما برای طولانی نشدن مطلب از ذکر آنها خودداری می‌کنیم.


مطالعه بیشتر

  • آفات زبان، محسن غفاری، تهران، پیام آزادی.

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۸، ج۲۲، ص۱۸۹.
  2. چهل حدیث، ص۲۵۹.
  3. محدث نوری، مستدرک الوسایل، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج۹، ص۱۲۶.
  4. بحار الانوار، ج۷۴، ص۳۸۳.
  5. حجرات/۱۲.
  6. ر. ک. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، انتشارات دار الحدیث، چاپ اول، ج۳، ص۲۳۴۰.