توریه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۶: خط ۵:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
توريه عبارت است از اراده كردن خلاف ظاهر كلام؛ برای نمونه، کسی در ميدان جنگ، خطاب به طرف مقابل فرياد بزند كه پيشواي شما از دنيا رفت. «پیشوا» به معنای امام است و ظاهر کلام با واقع مطابق است ولی مخاطب که در شرایط جنگ قرار دارد، از «پیشوا» معنای فرمانده سپاه را برداشت می‌کند. وی این توریه را انجام می‌دهد تا میان دشمن [[ترس]] و [[تفرقه]] ایجاد کند.<ref>دائره المعارف تشيّع، تهران، نشر شهيد محبّي، ۱۳۷۵ ش، ج۵، ص۱۴۲.</ref>
توريه عبارت است از اینکه فرد، خلافِ ظاهرِ كلامش را اراده کند؛ برای نمونه، کسی در ميدان جنگ، خطاب به طرف مقابل فرياد بزند كه پيشواي شما از دنيا رفت. «پیشوا» به معنای امام است و ظاهر کلام با واقع مطابق است؛ ولی مخاطب که در شرایط جنگ قرار دارد، از «پیشوا» معنای فرمانده سپاه را برداشت می‌کند. وی این توریه را انجام می‌دهد تا میان دشمن [[ترس]] و [[تفرقه]] ایجاد کند.<ref>دائره المعارف تشيّع، تهران، نشر شهيد محبّي، ۱۳۷۵ ش، ج۵، ص۱۴۲.</ref>


=== در اصطلاح فقه ===
=== در اصطلاح فقه ===
خط ۱۵: خط ۱۴:


=== توریه جایز ===
=== توریه جایز ===
برخي از فقیهان، ماهیت توريه را متفاوت از ماهیت دروغ دانسته‌اند؛ بنابراین، به نظر آنها اگر توریه به دلیل دیگری غیر از دلایل حرمتِ دروغ حرام نباشد، جایز است.<ref name=":0">انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، نشر مجمع الفكر الاسلامي، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۸.</ref>
برخي از فقیهان، ماهیت توريه را متفاوت از ماهیت دروغ دانسته‌اند؛ بنابراین، به نظر آنها اگر توریه به دلیل دیگری غیر از دلایل حرمتِ دروغ حرام نباشد، جایز است.<ref name=":0">انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، نشر مجمع الفكر الاسلامي، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۸؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.</ref> بنابراين اگر در توريه مفسده‌اي وجود نداشته باشد و از آن، ضرري به كسي يا به خود انسان نرسد، دليل خاصي به محدود بودن استفاده از آن وجود ندارد.
 
 
عناوين ديگر حرمت نيز به آن صدق نكند، دليل ندارد كه منعي در آن باشد و به همين جهت بعضي از بزرگان، با اشاره به ديدگاه علماي شيعه در برخي موارد، توريه كردن را واجب مي‌دانند، يعني انسان به گونه‌اي سخن بگويد كه دچار كذب و دروغ نشود.<ref name=":0" />
 
=== توریه حرام ===
=== توریه حرام ===


 
اگر توریه مفسده خاصي را به همراه داشته باشد، جایز نیست. به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، حتي در مواردي كه توريه مصداق دروغ نيست، گاهي مفاسد دروغ را در بردارد و سبب افكندن مردم در خطا مي‌شود و از اين نظر گاه ممكن است به مرحله حرام برسد؛ بنابراين تنها دروغ نبودن براي توريه كردن كافي نيست؛ بلكه بايد مفاسد ديگر نيز در آن نباشد.
=== توریه واجب ===
=== توریه واجب ===
برخی از فقیهان شیعه، با اشاره به ديدگاه عالمان شيعه، در برخي موارد توريه كردن را واجب دانسته‌اند. برای نمونه، هنگامی که فردی را مجبور به دروغگویی کرده باشند یا به خاطر مصلحتی مثل آشتی دادن دو مسلمان می‌خواهد دروغ بگوید، واجب است در صورت اماکن به جای دروغ گفتن، توریه کند.<ref name=":0" />  
برخی از فقیهان شیعه، مانند [[شیخ مرتضی انصاری]] و آیت‌الله مکارم شیرازی، در برخي موارد توريه كردن را واجب دانسته‌اند. برای نمونه، هنگامی که فردی را مجبور به دروغگویی کرده باشند یا به خاطر مصلحتی مثل آشتی دادن دو مسلمان می‌خواهد دروغ بگوید، واجب است در صورت اماکن به جای دروغ گفتن، توریه کند.<ref name=":0" />
 
بنابراين اگر در توريه مفسده‌اي وجود نداشته باشد و از آن، ضرري به كسي يا به خود انسان نرسد، دليل خاصي به محدود بودن استفاده از آن وجود ندارد. ولي اگر مفسده خاصي را به همراه داشته باشد، به طور يقين استفاده از آن محدوديت خاصي پيدا خواهد كرد. يكي از بزرگان در تحليل مبسوطي مي‌گويد: بايد توجه داشت حتي در مواردي كه توريه مصداق كذب و دروغ نيست، گاهي مفاسد آن را در بردارد و سبب اغراء به جهل و افكندن مردم در خطا مي‌شود و از اين نظر گاه ممكن است به مرحله حرام برسد، امّا هر گاه نه چنين مفسده‌اي دارد و نه مصداق كذب و دروغ است، دليلي بر حرمت آن نداريم؛ بنابراين تنها دروغ نبودن براي توريه كردن كافي نيست؛ بلكه بايد مفاسد ديگر نيز در آن نباشد و البته در مواردي كه ضرورتي ايجاب كند كه انسان دروغي بگويد، مسلّماً مادام كه توريه ممكن است؛ بايد توريه كرد تا سخن از مصداق دروغ نباشد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۱

سؤال
توریه و احکام آن چیست؟


مفهوم‌شناسی

توريه عبارت است از اینکه فرد، خلافِ ظاهرِ كلامش را اراده کند؛ برای نمونه، کسی در ميدان جنگ، خطاب به طرف مقابل فرياد بزند كه پيشواي شما از دنيا رفت. «پیشوا» به معنای امام است و ظاهر کلام با واقع مطابق است؛ ولی مخاطب که در شرایط جنگ قرار دارد، از «پیشوا» معنای فرمانده سپاه را برداشت می‌کند. وی این توریه را انجام می‌دهد تا میان دشمن ترس و تفرقه ایجاد کند.[۱]

در اصطلاح فقه

توريه در اصطلاح فقه، عبارت از اين است كه گوينده، معنايي مطابق با واقع را از سخن خود اراده كند و در عين حال، هدف او اين است كه مخاطب معنايي را كه مقصود اوست و لفظ هم در آن ظهور دارد نفهمد، بلكه خلاف آن را از لفظ بفهمد.[۲]

احکام

حكم توريه، به ماهیت آن بستگی دارد. اگر ماهیت توریه همان ماهیت دروغ باشد، دلایل حرام بودنِ دروغ شامل توریه نیز خواهد شد، و اگر ماهیت توریه با دروغ تفاوت داشته باشد، شامل دلایل حرام بودنِ دروغ نخواهد شد.

توریه جایز

برخي از فقیهان، ماهیت توريه را متفاوت از ماهیت دروغ دانسته‌اند؛ بنابراین، به نظر آنها اگر توریه به دلیل دیگری غیر از دلایل حرمتِ دروغ حرام نباشد، جایز است.[۳] بنابراين اگر در توريه مفسده‌اي وجود نداشته باشد و از آن، ضرري به كسي يا به خود انسان نرسد، دليل خاصي به محدود بودن استفاده از آن وجود ندارد.

توریه حرام

اگر توریه مفسده خاصي را به همراه داشته باشد، جایز نیست. به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، حتي در مواردي كه توريه مصداق دروغ نيست، گاهي مفاسد دروغ را در بردارد و سبب افكندن مردم در خطا مي‌شود و از اين نظر گاه ممكن است به مرحله حرام برسد؛ بنابراين تنها دروغ نبودن براي توريه كردن كافي نيست؛ بلكه بايد مفاسد ديگر نيز در آن نباشد.

توریه واجب

برخی از فقیهان شیعه، مانند شیخ مرتضی انصاری و آیت‌الله مکارم شیرازی، در برخي موارد توريه كردن را واجب دانسته‌اند. برای نمونه، هنگامی که فردی را مجبور به دروغگویی کرده باشند یا به خاطر مصلحتی مثل آشتی دادن دو مسلمان می‌خواهد دروغ بگوید، واجب است در صورت اماکن به جای دروغ گفتن، توریه کند.[۳]


مطالعه بيشتر

  • شيخ انصاري، المكاسب، ج۲، ص۱۷ تا ۲۰، نشر المجمع الفكر الاسلامي، قم، ۱۳۷۸ش.
  • دائرة المعارف تشيع، ج۵، ص۱۲۲، نشر شهيد محبّي، تهران، ۱۳۷۸ش.
  • ناصر مكارم، تفسير نمونه، ج۱۹، ص ۹۲ ، ۹۵ و ج۱۵، ص۲۰۴.

منابع

  1. دائره المعارف تشيّع، تهران، نشر شهيد محبّي، ۱۳۷۵ ش، ج۵، ص۱۴۲.
  2. انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، نشر مجمع الفكر الاسلامي، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۷.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ انصاري، مرتضي، المكاسب، قم، نشر مجمع الفكر الاسلامي، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۸؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۷۲ ش، ج۱۹، ص۹۶.