علم (عزاداری): تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←تیتر) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
عَلَم سبز در مراسم عزاداریهای محرم، نماد میرعَلَمدارِ لشکر امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) بهشمار میرود. | عَلَم سبز در مراسم عزاداریهای محرم، نماد میرعَلَمدارِ لشکر امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) بهشمار میرود. | ||
کاشانیها جَریده (ه م) (علم مخصوصِ محلی) را مظهری از حضرت عباس(ع) میانگارند و هریک از ارکان آن را نماد و پارهای از وجود آن حضرت توصیف میکنند؛ مثلاً برگهای کشیدهٔ هلالیشکل جریده را به جمال ماهوش حضرت عباس(ع) و برگ بلند عمودی نیزهوار وسط آن را به نیزه و علم حضرت، کشکولهای زیر برگها را به مشک آب و سقایی او، و کشکول را یادگاری از درهم آمیختگی مراسم و شعایر تصوف و تشیع در عصر صفوی دانستهاند. | کاشانیها جَریده (ه م) (علم مخصوصِ محلی) را مظهری از حضرت عباس(ع) میانگارند و هریک از ارکان آن را نماد و پارهای از وجود آن حضرت توصیف میکنند؛ مثلاً برگهای کشیدهٔ هلالیشکل جریده را به جمال ماهوش حضرت عباس(ع) و برگ بلند عمودی نیزهوار وسط آن را به نیزه و علم حضرت، کشکولهای زیر برگها را به مشک آب و سقایی او، و کشکول را یادگاری از درهم آمیختگی مراسم و شعایر تصوف و تشیع در عصر صفوی دانستهاند. همچنین در دستههای عزاداری بیرجند، علم سبزپوشی که بزرگتر از علمهای دیگر است، به «علم حضرت عباس(ع)» مشهور است و مردم برای آن نذر میکنند (برآبادی، ۷۴). علامتهای ۳ تیغه تا ۲۳ تیغهٔ دستههای عزا را هم که با طاقهشال ترمه و پارچههای حریر سبز و سیاه و دیگر نشانهها میآرایند، مظهر قدرت بازوی علمدار اسلام میدانند و سنگینترین علامتها را به پهلوانان و جوانان داشمشدی محله میسپارند تا حمل کنند.<ref>علی بلوکباشی، «ابوالفضل(ع)»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۴۶.</ref> | ||
همچنین در دستههای عزاداری بیرجند، علم سبزپوشی که بزرگتر از علمهای دیگر است، به «علم حضرت عباس(ع)» مشهور است و مردم برای آن نذر میکنند (برآبادی، ۷۴). علامتهای ۳ تیغه تا ۲۳ تیغهٔ دستههای عزا را هم که با طاقهشال ترمه و پارچههای حریر سبز و سیاه و دیگر نشانهها میآرایند، مظهر قدرت بازوی علمدار اسلام میدانند و سنگینترین علامتها را به پهلوانان و جوانان داشمشدی محله میسپارند تا حمل کنند. | |||
در هزارهجات افغانستان هر حسینیه دو علم دارد: یک علم بسیار بزرگ و بلند در بیرون و جنب ورودی حسینیه، و یک علم کوچکتر در درون حسینیه در خط مرزی صحن زنانه و مردانه. بر سر علم درونی یک پنجهٔ مسین کار گذاشتهاند که بر روی آن چند آیهٔ ''قرآن'' حک شده است. این پنجه را نمادی از علمدار کربلا، حضرت ابوالفضل(ع) میدانند و در پای آن دعا و حاجتخواهی میکنند.<ref>علی بلوکباشی، «ابوالفضل(ع)»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۴۶.</ref> | در هزارهجات افغانستان هر حسینیه دو علم دارد: یک علم بسیار بزرگ و بلند در بیرون و جنب ورودی حسینیه، و یک علم کوچکتر در درون حسینیه در خط مرزی صحن زنانه و مردانه. بر سر علم درونی یک پنجهٔ مسین کار گذاشتهاند که بر روی آن چند آیهٔ ''قرآن'' حک شده است. این پنجه را نمادی از علمدار کربلا، حضرت ابوالفضل(ع) میدانند و در پای آن دعا و حاجتخواهی میکنند.<ref>علی بلوکباشی، «ابوالفضل(ع)»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۴۶.</ref> |
نسخهٔ ۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۵
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
تاریخچه علم عزاداری چیست؟
عَلَم عزاداری
معرفی و ویژگیها
قیمت انواع علم و علامت بسته به اندازه و شمار تیغهها و تندیسها، استاد سازنده، جنس آنها، که از آهن یا برنج باشد، و نوع قلمکاری یا طلاکوب یا نقرهکوب آن متفاوت است. یکی از سازندگان علامت میگوید: هرچه جنس و ساخت علامت بهتر باشد، قیمت آن نیز بالاتر میرود. گرانترین علامتها، آنهاییاند که در ساختشان از روکش طلا، کندهکاریهای بیشتر و پیچیدهتر و تزیینات زیباتری استفاده شده است. کوچکترین و ارزانترین علامتهای موجود در بازار، علامتهای پنجتیغهاند. هرچه بهشمار تیغههای یک علامت اضافه شود، قیمت آن نیز افزایش پیدا میکند. در چند سال اخیر، گرایش دستههای سوگوار به استفاده از علمها و علامتهای پرتیغه زیاد شده است. همیشه خریداران علامتها و قطعات آن را هیئتها و توانگران و بزرگسالان تشکیل نمیدهند؛ گاه کودکان و نوجوانان نیز با پول قلک خودشان یک تیغه علم کوچک میخرند.
معمولاً وسایل دیگری نیز مانند پر، شاهپر و پارچهٔ مخمل و از این قبیل چیزها به علامتها به عنوان تزیین افزوده میشود، که قیمت مستقلی دارند.[۱]
عَلَمْ وَ عَلَمْ گَرْدانی، علم، پرچم، بیرق یا جریده، وسیلهای پرکاربرد در سوگواریهای مذهبی محرم، که به حمل آن در دستههای سینهزنی و زنجیرزنی علمگردانی میگویند.[۲]
علمها، بیرقهای پارچهای بلند یا کوتاه با رنگهای مختلف سیاه، سبز، قرمز و جز آنهایند که در جلو یا در فاصلهٔ بین دستههای سوگوار سینهزن یا زنجیرزن (نک: ه د، سینهزنی؛ زنجیرزنی) حرکت داده میشوند. بعضی از آنها پرچم بزرگی به شکل مثلثاند که اشعار و عبارات مذهبی روی آنها نوشته شده است. از علمهای مثلثیشکل بهصورت منفرد یا دوبهدو، استفاده میشود؛ به این معنی که پارچهٔ سهگوشهٔ دو علم از نوک تحتانی به یکدیگر دوخته میشوند و دو تن آنها را در دو طرف مسیر عبور دستههای سوگوار حرکت میدهند. هر محله، علم یا علامت مخصوص به خود را دارد که از علمهای دیگر محلهها متمایز است و هنگام عزاداری، اهالی محل به دنبال آن به راه میافتند (دایرةالمعارف، همانجا). علم مخصوص هر هیئت یا هر محله را که پارچهای سیاه و چهارگوشه است، و روی آن مشخصات هیئت نوشته شده، کتیبه مینامند. هریک از دو عرض این علم، دستهای چوبی دارد که دو تن آن را حمل میکنند.[۳]
علمهای عشورایی در مناطق مختلف ایران متفاوت است. علم گردانی از آیینهای اصلی عزاداری است که البته در برخی از مناطق ایران به طوق گردانی نیز مشهور است. همین دستههای عزاداری نمادی از لشکرکشی است. ساخت حجله به یاد حضرت قاسم(ع)، نخل به نشانه تابوت امام حسین(ع) و علمها نشانههایی از پرچمهای جنگی است که شکوهی به مراسم عزاداری میدهند.[۴]
در برخی جاها علمِ مشخص هر یک از دستههای عزاداری، بیرق بزرگی بود که در پیشاپیش دستهها کشیده میشد و دستهها با رسیدن به هم این بیرقها و علمها آنها را بلند میکردند.[۵]
تاریخچه
توغ (یا تُغ/ تق/ توق/ طوغ/ طوق)، میلهای که در قدیم بر سر آنمنگولهای از دم اسب میآویختند و برایتعیین مکان گرد آمدنِ سپاه از آن استفاده میکردند. واژة توغ از تغ ترکی جغتایی و آن نیز از اصل چینی تو به معنای درفش گرفته شده است (دورفر، ج ۲، ص ۶۲۱). پادشاهان سلسلة هان (۲۰۲ ق م ـ ح ۲۲۰ میلادی) تو را در مراسم تشییع جنازه پیشاپیش تابوت حرکت میدادند. در روزگار مغولان کاربرد توغ کاملاً رواج یافت. توغ در آیین شَمَنی مظهر روح محافظ (سولده) و اهتزاز آن به معنای لشکرکشی بود. رواج توغ در ایران در دورة صفوی نیز ادامه یافت. در حکومت عثمانی، توغ نشانی برای مراتب نظامی و دیوانی بود. آغاز لشکرکشی نیز با برافراشتن تدریجی توغها در فضای کاخ سلطنتی در استانبول همراه بود. آغاز لشکرکشی نیز با برافراشتن تدریجی توغها در فضای کاخ سلطنتی در استانبول همراه بود. در ایران، دستکم از دورة صفویه به بعد، استفاده از نوعی توغ در مراسم عزاداری بویژه در ایام محرّم معمول بوده است.[۶]
علمها از گذشتههای دور در جنگها، پیشاپیش صفوف نظامیان، به حرکت درمیآمدند، و بههنگام سوگواری برای قربانیان جنگها بهنشانهٔ اینکه باوجود کشتهشدن علمدار رزمنده، علمها هنوز پابرجا هستند و علمداران دیگری آنها را بر دوش میگیرند. براساس تصاویر موجود از علمها و گزارشهایی که در منابع از گذشته تاکنون به دست آمده است، میتوان گفت که آنها در ابتدا، اشکال سادهای داشته، و رفتهرفته با افزودن آرایهها، بزرگتر و پرنشانهتر شدهاند.[۷]
نخستین علمها چوب خشکشدهٔ صنوبر یا درختی کشیدهقامت و مانند آن بوده است و هنوز نمونههای اینگونه علمها در روستاها، ازجمله روستاهای مناطق اراک و مراغه دیده میشود که در مراسم ماه محرم از آنها استفاده میشود. تنهٔ درخت یا تنهٔ اصلی علم را طی سال در گوشهای از مسجد (ه م) یا تکیه نگهداری میکنند و در آغاز محرم جامه، پارچهها و دستمالهای رنگارنگ نذری را بر آن میپوشانند در دورهٔ قاجار، افزونبر علمهای هیئتهای سوگواری مردمی، علمهای دولتی هم در عزاداری وجود داشت که در الگوسازی علمهای تجملی مؤثر بود. به گفتهٔ معیرالممالک در زمان ناصرالدین شاه، تزیین و حمل علم سلطنتی از اندرون به تکیه همراه با مراسم خاصی صورت میگرفت[۸]
علم حضرت عباس(ع)
عَلَم سبز در مراسم عزاداریهای محرم، نماد میرعَلَمدارِ لشکر امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) بهشمار میرود.
کاشانیها جَریده (ه م) (علم مخصوصِ محلی) را مظهری از حضرت عباس(ع) میانگارند و هریک از ارکان آن را نماد و پارهای از وجود آن حضرت توصیف میکنند؛ مثلاً برگهای کشیدهٔ هلالیشکل جریده را به جمال ماهوش حضرت عباس(ع) و برگ بلند عمودی نیزهوار وسط آن را به نیزه و علم حضرت، کشکولهای زیر برگها را به مشک آب و سقایی او، و کشکول را یادگاری از درهم آمیختگی مراسم و شعایر تصوف و تشیع در عصر صفوی دانستهاند. همچنین در دستههای عزاداری بیرجند، علم سبزپوشی که بزرگتر از علمهای دیگر است، به «علم حضرت عباس(ع)» مشهور است و مردم برای آن نذر میکنند (برآبادی، ۷۴). علامتهای ۳ تیغه تا ۲۳ تیغهٔ دستههای عزا را هم که با طاقهشال ترمه و پارچههای حریر سبز و سیاه و دیگر نشانهها میآرایند، مظهر قدرت بازوی علمدار اسلام میدانند و سنگینترین علامتها را به پهلوانان و جوانان داشمشدی محله میسپارند تا حمل کنند.[۹]
در هزارهجات افغانستان هر حسینیه دو علم دارد: یک علم بسیار بزرگ و بلند در بیرون و جنب ورودی حسینیه، و یک علم کوچکتر در درون حسینیه در خط مرزی صحن زنانه و مردانه. بر سر علم درونی یک پنجهٔ مسین کار گذاشتهاند که بر روی آن چند آیهٔ قرآن حک شده است. این پنجه را نمادی از علمدار کربلا، حضرت ابوالفضل(ع) میدانند و در پای آن دعا و حاجتخواهی میکنند.[۱۰]
منابع
- ↑ باقی، عمادالدین، «عزاداری»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ج۶، ذیل مدخل.
- ↑ باقی، عمادالدین، «علم و علم گردانی»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۶، ذیل مدخل.
- ↑ باقی، عمادالدین، «علم و علم گردانی»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۶، ذیل مدخل.
- ↑ «نشانهای روی علم و کتل برای چیست؟»، ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۱۲ مهر ۱۳۹۵، تاریخ بازدید: ۱۸ تیر ۱۴۰۲.
- ↑ اصغر کریمی، «پرچم»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۲۲۱.
- ↑ منفرد، افسانه، «توغ»، دانشنامه جهان اسلام، ج۸، ذیل مدخل، ۱۳۹۳ش.
- ↑ باقی، عمادالدین، «علم و علم گردانی»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۶، ذیل مدخل.
- ↑ باقی، عمادالدین، «علم و علم گردانی»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۶، ذیل مدخل.
- ↑ علی بلوکباشی، «ابوالفضل(ع)»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۴۶.
- ↑ علی بلوکباشی، «ابوالفضل(ع)»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۴۶.