بداء در تعداد روزهای میقات حضرت موسی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== میقات حضرت موسی(ع) ==
== میقات حضرت موسی(ع) ==
و امّا در داستان حضرت موسی(ع) که سی شب به وی وعده شد و سپس ۱۰ شب دیگر به آن اضافه شد و به این موضوع در آیه ۱۴۲ سوره اعراف اشاره شده آیه صریحاً بیان می‌کند که وعده الهی در مورد موسی(ع) چهل شب بوده و امّا با وجود این امر خداوند در خبر دادن از آن به موسی در دو مرحله اقدام می‌کند. اولا موسی(ع) را امر به روزه گرفتن در ۳۰ روز می‌کند و در مرحله بعد امر به ادامه آن در ۱۰ روز دیگر می‌کند؛ ولی این امر در علم الهی از ابتدا ۴۰ شب بوده و برای همین امر هم قرآن کریم به دو روش این جریان را بیان می‌کند. اول با توجه به نظر موسی(ع) و علم موسی(ع) و می‌فرماید ثلاثین لیله و اتممناها بعشر ۳۰ شب بود و با ۱۰ شب آن را کامل کردیم و اما با توجه و نظر به علم خداوند می‌فرماید (اربعین لیله) ۴۰ شب کما اینکه در سوره بقره آیه ۵۱ نیز به آن اشاره شده {{قرآن|و واعدنا موسی اربعین لیله…}} و وعده کردیم به موسی(ع) ۴۰ شب و این آیه اشاره به مصلحتی دارد که خداوند در خبر دادن به موسی(ع) لحاظ می‌کند و آن را در دو مرحله به موسی(ع) خبر می‌دهد چنانچه در خبری از امام باقر(ع) آمده که هنگامی که حضرت موسی(ع) برای وفای به عهد خداوند از میان قومش خارج می‌شد به آنها فرمود که ظرف ۳۰ روز بر می‌گردم. اما هنگامی که خداوند بر آن ۳۰ روز ۱۰ روز اضافه فرمود قومش گفتند موسی(ع) خلاف وعده عمل کرد و آنچه نباید می‌کردند کردند و چنانچه در سوره طه آیات ۸۳ تا ۸۹ اشاره شده به بت‌پرستی روی آوردند.
حضرت موسی(ع) که سی شب به وی وعده شد و سپس ۱۰ شب دیگر به آن اضافه شد. وعده خداوند در مورد موسی(ع) در علم خداوند چهل شب بوده و اما با وجود این امر، خداوند در خبر دادن به موسی(ع) در دو مرحله اقدام می‌کند. در ابتدا موسی(ع) را امر به روزه گرفتن در ۳۰ روز می‌کند و در مرحله بعد به ادامه آن در ۱۰ روز دیگر امر می‌کند:
* {{قرآن|وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ|| سوره = اعراف | آیه = ۱۴۲| ترجمه = و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب (ديگر) تكميل نمودیم}}
* این میقات از ابتدا در علم الهی۴۰ شب بوده و برای همین امر هم در قرآن کریم می‌فرماید: {{وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعينَ لَيْلَة||سوره = بقره | آیه = ۵۱ | ترجمه =  هنگامى را كه با موسى چهل شب وعده گذاردیم}}


== علت تغییر در مدت میقات ==
امام باقر(ع) آمده که هنگامی که حضرت موسی(ع) برای وفای به عهد خداوند از میان قومش خارج می‌شد به آنها فرمود که ظرف ۳۰ روز بر می‌گردم. اما هنگامی که خداوند بر آن ۳۰ روز ۱۰ روز اضافه فرمود قومش گفتند موسی(ع) خلاف وعده عمل کرد و بسیاری از آن‌ها گوساله‌پرست شدند.<ref>سوره بقره، ایه۵۱.</ref>
 
==علت تغییر در مدت میقات==
بنابراین مصلحت این امر روشن می‌شود که چنانچه خداوند به موسی(ع) از ابتدا وعده چهل شب می‌داد و او به قومش خبر می‌داد فرصتی برای ابتلا و امتحان از قوم بنی اسرائیل و امتحان ایمانشان به وجود نمی‌آید.
بنابراین مصلحت این امر روشن می‌شود که چنانچه خداوند به موسی(ع) از ابتدا وعده چهل شب می‌داد و او به قومش خبر می‌داد فرصتی برای ابتلا و امتحان از قوم بنی اسرائیل و امتحان ایمانشان به وجود نمی‌آید.


خط ۲۱: خط ۲۵:


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
| شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = بداء
| شاخه فرعی۲ = بداء
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =  
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =
| شناسه =  
| تیترها =
| تیترها =  
| ویرایش =
| ویرایش =  
| لینک‌دهی =
| لینک‌دهی =  
| ناوبری =
| ناوبری =  
| نمایه =
| نمایه =  
| تغییر مسیر =
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =
| ارجاعات =  
| بازبینی =
| بازبینی =  
| تکمیل =
| تکمیل =  
| اولویت =
| اولویت =  
| کیفیت =
| کیفیت =  
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۰

سؤال

در داستان حضرت موسی که سی شب به وی وعده شد و سپس ده شب دیگر به آن اضافه شد، مصداق بداء است؟

بداء در لغت به معنای ظهور پس از پنهان بودن است. لازمه این معنای بداء، جهل و تبدیل نظر می‌باشد. این معنای بداء، در مورد خداوند کاربرد ندارد؛ زیرا خداوند با علم ازلی خود همه چیز را می‌داند و در اراده او تغییر راه ندارد.

بداء برای انسان در هر سه مرحله دنیا، برزخ و قیامت حاصل می‌شود؛ زیرا انسان براساس علم خود، نتیجه ای را محاسبه کند ولی آن نتیجه واقع نمی‌شود. اما بداء در مورد خداوند به این معنا است که آنچه خداوند از قبل می‌دانسته ولی برای انسان‌ها معلوم نبوده، آن را اظهار و آشکار می‌سازد.[۱]

میقات حضرت موسی(ع)

حضرت موسی(ع) که سی شب به وی وعده شد و سپس ۱۰ شب دیگر به آن اضافه شد. وعده خداوند در مورد موسی(ع) در علم خداوند چهل شب بوده و اما با وجود این امر، خداوند در خبر دادن به موسی(ع) در دو مرحله اقدام می‌کند. در ابتدا موسی(ع) را امر به روزه گرفتن در ۳۰ روز می‌کند و در مرحله بعد به ادامه آن در ۱۰ روز دیگر امر می‌کند:

  • ﴿وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ؛ و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب (ديگر) تكميل نمودیم(اعراف:۱۴۲)
  • این میقات از ابتدا در علم الهی۴۰ شب بوده و برای همین امر هم در قرآن کریم می‌فرماید: الگو:وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعينَ لَيْلَة

امام باقر(ع) آمده که هنگامی که حضرت موسی(ع) برای وفای به عهد خداوند از میان قومش خارج می‌شد به آنها فرمود که ظرف ۳۰ روز بر می‌گردم. اما هنگامی که خداوند بر آن ۳۰ روز ۱۰ روز اضافه فرمود قومش گفتند موسی(ع) خلاف وعده عمل کرد و بسیاری از آن‌ها گوساله‌پرست شدند.[۲]

علت تغییر در مدت میقات

بنابراین مصلحت این امر روشن می‌شود که چنانچه خداوند به موسی(ع) از ابتدا وعده چهل شب می‌داد و او به قومش خبر می‌داد فرصتی برای ابتلا و امتحان از قوم بنی اسرائیل و امتحان ایمانشان به وجود نمی‌آید.

علاوه بر آنچه گفته شد از این جریان می‌توان به حقایق دیگر نیز رسید: از جمله اینکه خداوند سبحان در بعضی از موارد وحی، قضای حتمی و علم خود، به قضایا را برای ملائکه و نفوس قدسیه و پیامبران در اولین وهله ظاهر نمی‌سازد بلکه آنها را طی مراحلی آگاه می‌سازد و این مبتنی بر مصالح بندگان مثل امتحان و ابتلا یا کمک بر هدایتشان است. دیگر اینکه امت موسی(ع) از دین مرتد شدند در حالی که فقط ۱۰ روز از ایشان تأخیر داشت و این نشان می‌دهد که گمراهی امت‌ها و طغیان ایشان در غیبت نبی یا بعد از مرگ نبی در مدت کم چیز عجیبی نیست.

دیگر اینکه از آیات سوره طه مشخص می‌شود که حضرت موسی(ع) به‌طور قطعی و حتم به قومش خبر نداده بود که بعد از ۳۰ روز بر می‌گردد. چرا که بعد از برگشتن فرمود (یا قوم الم یعدکم ربّکم وعدا حسنا افطال علیکم العهد) ای قوم مگر خدای شما به شما وعده احسان نداد (که به شما تورات عطا کند) آیا وعده خدا بر شما طولانی شد؟ و اگر به‌طور حتمی به ایشان وعده ۳۰ روز داده بود قوم در جواب ایشان می‌گفتند بلی.

عهد تو طولانی شد و تو عهد ما را شکستی و ما هم وعده خود را شکستیم و این نشان می‌دهد که انبیاء و ائمه معصومین(ع) زمانی که مردم را از مثل چنین اموری با خبر کردند که غیر حتمی و قطعی است به‌طور قطعی خبر نمی‌دادند چرا که می‌دانستند امکان بداء در چنین اموری وجود دارد.[۳]


منابع

  1. غرویان، محسن و غلامی، میرباقری، آموزش عقائد، قم، نشر دارالعلم، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۷۲.
  2. سوره بقره، ایه۵۱.
  3. سید سعید اختر الرضوی، رسائل، قم، نشر مؤسسه انصاریان، چاپ اول، ص۲۶ تا ۲۸.